روایتی از ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی/ از ترحم به داعشیها تا غیرت روی مدافعان افغانی
گروه چهارمحال و بختیاری؛ به یگان ما خبر رسید که هواپیمایش تا دقایقی دیگر مینشیند؛ با چند نفر از رزمندگان که همه جزو فرماندهان بودند از محل اقامت به سمت فرودگاه حرکت کردیم، مسیر خیلی طولانی نبود و پس از چند دقیقه رسیدیم؛ مهمانمان از هواپیما پیاده شد؛ آرامشی که از پس پایین آمدنش از پلههای هواپیما در رفتارش موج میزد، خیلی نظرم را جلب کرد.
خوش و بشی کردیم و سوار ماشین شدیم، وقتی از فرودگاه خارج شدیم در مورد محل جلسه سوال پرسید و یکی از دوستان گفت یک منزل امن در یکی از روستاهای تدمر، خانهایست که در وسط روستا قرار دارد؛ روستا هم به کلی تخلیه شده و مردم فرار کردهاند حفاظت هم نظرش… اینجا که رسید حاجی اومد توی حرفش و گفت از صاحب خانه رضایت گرفتید؟
چند ثانیه سکوت بر ماشین حاکم شد؛ زبانمان بند آمده بود؛ یکی از دوستان شروع کرد به توضیح دادن و گفت کسی در روستا نبود و وقتی که ما آمده بودیم همه مردم خانههایشان را ترک کردهاند و رفتهاند و ما هم در این منطقه هیچ پایگاهی دیگر نداشتیم و البته همه رفقا تاکید کردند که از وسایل منزل استفاده نکنند و فقط از فضا استفاده کنیم.
خودش فهمید که توضیحاتش نتوانست حاجی را قانع کند؛ وقتی رسیدیم در روستا چشمش به یک مسجد افتاد و گفت من اینجا مستقر میشوم؛ همه در دلمان گفتیم آخه این مسجد در ورودی روستاست و ممکن است به راحتی شناسایی شود و … اما میدانستیم که گفتن این توجیهات در نتیجه اثری ندارد.
وقتی دل را به دریا زدم…
بخشی که در بالا خواندید گزیدهای از سخنان فرمانده سپاه حضرت قمربنی هاشم(ع) و مربوط به خاطرات سوریه و در وصف حاج قاسم سلیمانی است.
سالگرد شهادت حاج قاسم را بهانه کردیم تا با یکی از همرزمان قدیمی حاج قاسم به صحبت بنشینیم و در خصوص ابعاد شخصیتی و رفتاری حاج قاسم بیشتر بدانیم.
راستش را بخواهید نمیدانستم چطور باید بحث را شروع کنم؛ موجی از سئوالات در ذهنم مرور میشد و نگرانی داشتم از فضای سنگین جلسه، در دلم میگفتم نکند در خلال این مصاحبه بغض یک همرزم شهید در دلتنگی از فرماندهاش شکسته شود…
بلاخره دل را به دریا زدم و اینطور شروع کردم: حاج قاسم در عین اقتدار و توان بالای نظامی و عملیاتی که داشت همیشه مظلوم بود، هم قبل از شهادت و هم بعد از شهادتش؛ این شخصیت آنطور که باید و آنطور که بود به مردم به خصوص جوانان معرفی نشد؛ اما برخلاف اینکه ایشون اهل دوربین و مصاحبه و به اصطلاح صف اول نشستنها نبود، پس چرا اینقدر برجسته شد؟ در واقع کدام ویژگی حاج قاسم توانست اینطور دلهای همه افراد را متوجه خودش کند؟
وقتی دلهای همه مردم به یک فرمانده ارشد نظامی که کارش در نگاه اول خشن به نظر میرسد جلب میشود
سردار اکبری خودش را تکانی داد و دستی به یقهاش کشید؛ انگار میخواست زمان بخرد تا آن همه ویژگی که در ذهنش آمده را اولویتبندی کند؛ نفسی نسبتا عمیق کشید و پاسخ داد: حاج قاسم خیلی ویژگی برجسته داشت، که برای شناخت حاج قاسم باید آن ویژگیها برشماریم ولی من سه ویژگی را برجستهتر در این شخصیت میبینم، اول اخلاص، دوم، مردمی بود و فراجناحی و سوم هم ولایتمداری.
سردار اکبری خودش را تکانی داد و دستی به یقهاش کشید؛ انگار میخواست زمان بخرد تا آن همه ویژگی که در ذهنش آمده را اولویتبندی کند
آنچیزی که یک فرمانده نظامی که قاعدتا کار خشن و سخت دارد را تبدیل به یک چهره دوستداشتنی و مردمی میکند، چیزی جز اخلاص نیست؛ حاج قاسم درگیر درجه و رتبه و جایگاه نبود، خودش را حقیقتا یک سرباز میدانست و همین روحیه باعث میشد دلهای مردم را متوجه خودش کند.
ما معتقدیم دلهای مردم دست خداست و خداوند این دلها را به سمت هر کس که بخواهد هدایت میکند؛ بدحجابها، اینوریها، اونوریها و همه دلشان جذب حاج قاسم شد، چون سردار سلیمانی به خلوص رسیده بود.
جوان با ظاهر غیرمذهبی میگفت نمیدانم در مراسم تشییع چه کسی آمدهام!
روز تشییع حاج قاسم رفتم تهران و در بین مردم بودم، یک جوانی که خیلی هم طرز لباس پوشیدنش و صحبت کردنش به مذهبیها نمیخورد وقتی از اطرافیان متوجه شد که من فرمانده سپاه هستم و سوریه با حاج قاسم بودم خودش را بهم رساند و کمی با هم گپ و گفت کردیم؛ پرسیدم حاج قاسم را چقدر میشناختی؟ باورتان نمیشود که پاسخ داد: هیچی از حاج قاسم نمیدانم حتی از تلویزیون هم تا به حال تصویرش را ندیده بودم ولی از صبح که خبر شهادت این فرد را شنیدم بیقرار شدم و تصمیم گرفتم در تشییع پیکرش حاضر شوم؛ وقتی امثال این جوان در کمال آرامش در دل شب در خانههایشان خوابیده بودند حاج قاسم جانش را کف دست گرفته بود و رفته بود برای مبارزه با تروریسم؛ اخلاص پشت این مبارزه باعث میشود این جوانان اینگونه منلقب شوند.
خواستم کمی فضا را احساسیتر کنم یا به اصطلاح خبرنگاران مصاحبه را به اوج برسانم؛ پرسیدم شب شهادت کجا بودید و چگونه خبر را دریافت کردید؟
سردار اکبری پاسخ داد: من دوران دفاع مقدس در عملیاتهای متعددی توفیق درک حاج قاسم را داشتم، در سوریه هم مدت قابل توجهی در جوار این شهید عزیز توفیق خدمت داشتم؛ یعنی کم و بیش دلبسته و شیفته این فرمانده بودم؛ آن شب در خانه بودم، برایم پیامکی محرمانه آمد و خبر اولیه دستم رسید، خواب از سرم پرید و بغضم شکسته شد، دخترانم بیدار شدند و علت گریههای من را جویا شدند وقتی گفتم حاج قاسم را شهید کردند مثل عزیز از دست داده شیون میکردند؛ گمانم آن شب همسایهها هم از صدای گریه خانواده من بیدار شدند.
سوالاتم را اینطور ادامه دادم: دشمن در موضوع ترور حاج قاسم موفق شد؟
سردار اکبری: او به آرزویش رسید اما جهان اسلام علیرغم اینکه بعد از حاج قاسم داغدار شد اما باز هم متاثر از وجود حاج قاسم است؛ امروز ببینید دشمن هر روز بعد از شهادتش حاج قاسم را ترور میکند، یک روز انتشار عکسش را ممنوع میکند یک روز بردن اسمش را جرم میکند و این یعنی حاج قاسم زنده است و تاثیرگذار.
امروز ببینید دشمن هر روز بعد از شهادتش حاج قاسم را ترور میکند، یک روز انتشار عکسش را ممنوع میکند یک روز بردن اسمش را جرم میکند و این یعنی حاج قاسم زنده است و تاثیرگذار.
باز برگشتم به حال و هوای میدان رزم و مبارزه این طور سئوال کردم: از فرماندهی حاج قاسم و روحیات شخصی و مواجههاش با نیروهای تحت امرش بیشتر توضیح دهید.
حاج قاسم اصرار داشت داعش را قبل از عملیاتهای ما آگاه کنید؛ در محاصرهها برایشان راه فرار بگذارید!
سردار اکبری اینگونه جواب داد: حاج قاسم فرمانده کلان و اصلی میدان بود ولی در تک تک عملیاتها نظارت داشت؛ کوچکترین نکات هم از زیر دستش در نمیرفت؛ دائم توصیه میکرد قبل از عملیات به داعش اعلام کنید که میخواهیم حمله کنیم؛ توصیه میکرد طوری دشمن را محاصره نکنید که راه فرار نداشته باشد! شاید همینها بعد از فرار به خود آمدند و از مسیر غلط بازگشتند.
باورتان میشود با کسی که برادرانت را شهید کرده آن هم به طرز وحشیانه، الان برای کشتن تو تا دندان مسلح شده و خودت و کشورت را تهدید کرده، الان تو بگویی قبل از حمله او را آگاه کنید؟
باورتان میشود با کسی که برادرانت را شهید کرده آن هم به طرز وحشیانه، الان برای کشتن تو تا دندان مسلح شده و خودت و کشورت را تهدید کرده، الان تو بگویی قبل از حمله او را آگاه کنید؟
حاج قاسم برای تک تک نیروهای زیر دست و جزیی احترام ویژه و به نسبت احترام بیشتری نسبت به ردههای بالاتر داشت، میگفت در اعلام خبر شهادت رزمندگان اول خبر بچههای زینبیون و فاطمیون را بدهید بعدا از رزمندگان ایرانی بگوئید.
اینها ویژگیهای حاج قاسم است که وی را معشوق یک ملت میکند، یک ملت را برای از دست دادنش داغدار میکند و نیاز امروز مسئولان کشور هم همین است، باید این روحیه در مسئولان و حتی مردم ایجاد شود تا بسیاری از مشکلات امروز جامعه از بین برود.
انتهای پیام/۳۳۳۹/ ق