سرگذشت سردار نامی در دوران افول هخامنشی، که به همراه خواهرش و چهل سواره و با پنج هزار پیادهنظام جانانه در برابر هجوم وحشیانهی اسکندر مقدونی میایستد و دشمن، این شخصیت بلند آوازه را علیرغم
پیروزی چشمگیرش به خاک و خون میکشد.
از نظر من حامد مکملی کارگردان کاربلد و نوآوری است، با خلاقیت مثال زدنیاش، اثر ستایش برانگیزی را روی صحنه برده و اجرای نمایش با موسیقی حماسی در تار و پود اثر، روح دمیده.
اجرای نمایش با حداقل دکور، مخاطب را مسخ حرکات نمایشی پر قدرت بازیگران کمتر شناخته شده میکند، که انگار در یک دکور باشکوه نمایش را میبیند.
قدرت بیان تک تک بازیگران، آدم را درگیر حماسه ستاره پرفروغ و تکرار نشدنی یا گمشده و نادیده گرفته شده سردار وطن پرست آریوبرزن کرده و سبب میشود او را با جان و دل همیاری کنی.
رقص جنگ، رقص شادی و رقص مرگ و انواع رقصهای مغفول ماندهی صدها سالهی این سرزمین اهورایی که انگاری کارناوال مرگ و زندگی را به تماشا نشستهای.
بازیگران توانا هر کدام به تنهایی چند نقش سخت و پیچیده را به خوبیِ آب خوردن به نمایش میگذارند و پشت این صحنهآرایی باشکوه، ماهها تمرین و تمرین و تمرین طاقت فرسا قرار دارد.
سرتاسر نمایش مملو از حرکات موزون و نمایشیِ قابل تقدیر است. همگی بازیگران در نقششان عالی ظاهر شده و نوید بخش ظهور نسل درخشانی هستند.
مکملی، مستعد و امیدبخشِ رشد و شکوفایی تئاتر در محاق رفتهی این چند ساله است. هر چند وقت منتظرم تا یک اثر ماندگار دیگری بر کارنامهی خود و تئاتر این سرزمین بزرگ اضافه کند.
۲۴۵۲۴۵