به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، یکی از رمان‌های شاخص در حوزه عاشورا در سال‌های اخیر «آفتاب در حجاب» نوشته سید‌مهدی شجاعی است،رمانی که روایت پدر ادبیات آینی ایران از دوران کودکی تا اسارات و وفات حضرت زینب(س) را در بر دارد، رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات بانوی کربلا پرداخته است.
جاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش می‌برد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونه‌اش کمتر دیده شده است.
داستان از کابوس حضرت زینب(س) در کودکی آغاز می‌شود: چشم‌های اشک‌آلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی: «خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت می‌کند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…» داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر(ص) است و شهادت مادر و پدر و… است، آغاز می‌شود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان می‌رسیم: «تعبیر شد خواب کودکی‌های من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده‌ام…».
استقبال از این کتاب سید‌مهدی شجاعی به مانند سایر آثار مذهبی او بالا بوده است، تا جایی که از سال ۷۷ تاکنون بیش از ۳۷ چاپ از کتاب روانه بازار نشر شده است. هم‌چنین این کتاب با عنوان «الشمس خلف الحجاب» توسط انتشارات دارالحضاره‌الاسلامیه و دارالحکمه الاسلامیه در لبنان منتشر شده است،.
شجاعی در این کتاب تبحرش در داستان‌نویسی را با چاشنی وقایع تاریخی و مستند در آمیخته تا ما‌حصل آن، واگویه‌ای زیبا و روان و مستند از رنج‌های زینب کبری باشد.این کتاب صرفاً به وقایعی از زندگی این بانوی بزرگ می‌پردازد که در ارتباط با امام حسین(ع) و واقعه کربلا باشد.
نویسنده کتاب «آفتاب در حجاب» با مخاطب قرار دادن آن حضرت، همچون روایت‌گری که گویا لحظه لحظه با او همراه بوده، به بازگویی خاطرات او، برایش پرداخته است، گویی که حرفهای نهان در دلش را در آن لحظه‌های پر نهیب، بر زبان قلم آورده است.
آفتاب در حجاب در ۱۸ بخش یا به تعبیر نویسنده «پرتو» تنظیم شده است و هر بخش پاره‌ای از زندگی حضرت زینب(س) بازگو می‌کند. بخش اعظم آنچه گفته می‌شود در پیوند با حوادث کربلا است. نویسنده در هر پرده یکی از اتفاقات کربلا را روایت می‌کند؛ شهادت علی‌اکبر، شهادت پسران زینب عون و محمد، شهادت حضرت ابوالفضل، شهادت علی‌اصغر، وداع زینب با امام حسین(ع) قبل از عزیمت به میدان جنگ و … . نویسنده در روایت هر یک از این پرده‌ها، از منظر زینب به نظاره ماجرا می‌نشیند.
در ویدئوی زیر سید‌مهدی شجاعی به خوانش بخش‌هایی از این رمان پرداخته است.
.
/