حسین قره: پرسش اول از سعید جلیلی است و طرح مسئلهای که شاید باید ایشان روی این موضوع بیشتر کار کند. آقای جلیلی بهکرات در این مناظره و پیشازاین گفت که در همهجا حضور داشته و پای حرف مردم نشسته است و صحبتهایشان را گوش داده و البته تلاش کرده تا آنان را اقناع کند و بنا به گفته خودش مثلاً در بعضی از دانشگاهها هم نتوانسته و موفق نشده که مهم نیست چرا که حرفها زده شده است. باز هم بنا به روایت خودش او ساعتهای متمادی با مردم در گفتوگو است.
جلیلی اشاره مستقیم کرد که با ۲۲ یا ۲۴ صنف از اصناف ایران جلسات متعدد داشته و مشکلات بازار را احصا کرده است. هزاران نفرساعت گفتگو با کارشناسان و حتی جلساتی چندساعته با دانشجویان. در صدق گفتار ایشان تردیدی نیست، ایشان از سال ۹۲ که در انتخابات شکست خورد دولت سایه را تشکیل داد و در تمام بحرانها به رؤسای جمهور نامه نوشت که مستنداتش موجود است. این هم متین؛ اما نکته کجاست، حاصل این همه گفتگوی اقناعی بعد از ده سال شده ۹ میلیون رأی که به سبد ایشان ریخته شده است. آن هم نه در یک انتخابات معمولی و مطابق روندهای جاری بلکه بعد از حادثهای که برای بالگرد رئیسجمهور فقید ابراهیم رئیسی پیش آمد و باتوجهبه موج ایجاد شده در جامعه و مخصوصاً جامعه مذهبی ایران و ادبیات سامانیافته در تمام نهادهای رسمی و دولتی و… ادبیاتی از جمله شهید خدمت، خادمالرضا و… شکل گرفت. بهر تقدیر جامعه ایرانی جامعهای احساسی است و شما از این احساس شکلگرفته تمام بهره را بردید. حتی معاون اجرایی ریاستجمهوری که نقشی مهم در روزهای سقوط بالگرد داشت، رئیس ستاد انتخاباتی شما شد تا از تصویرها بهره ببرید، بااینحال باز هم شما و حتی همه جبهه انقلاب نتوانستید تماموکمال سبد رأی ۱۸ میلیونی ابراهیم رئیسی را از آن خود کنید. شما حتی طرفداران خود را هم نتوانستید اقناع کنید. مسئله اینجاست. آخر شما ده سال وقت داشتید، اتفاقاً در ایران مخالفخوانی با دولتها بیشترین جذابیت را دارد و شما یکی از مخالفین سرسخت بیشتر دولتها هستید و باید میتوانستید اقناعکننده باشید.
پرسش دقیقاً همینجاست، شما مطمئن هستید که گفتگو میکنید. به مفهوم دیالوگ، در ادبیات نمایشی دیالوگ به مفهوم رفتوبرگشت سخن است، من حرف شما را میشنوم و پاسخ میدهم، چه موافق چه مخالف، یعنی من به آنچه شما میگویید کنش فعال دارم، این قاعده نمایش یا درام است. یعنی نمایشنامه و نمایش با این جدل من و شما بهپیش میرود. در ادبیات نمایشی یک وجه دیگر سخنگفتن هم هست، آن را مونولوگ میخوانند، این یک تکگویی، یک روایت است، تا اینجا این دو مفهوم به ادبیات سیاسی آمده است، کسی روایت خودش را دارد؛ اما کماکان کنش در آن وجود دارد، شما در مونولوگ هم بازتاب کنش دیگران را میبینید. برعکس آن که در ادبیات سیاسی مونولوگ را تکگویی دیکتاتورها تلقی میکنند، در ادبیات نمایشی بعضی از تکگوییها درخشان است و روایتی است فردی از تمام آنچه بر او گذشته؛ اما شکل دیگری هم در ادبیات نمایش وجود دارد و آن سولیلوگ است. (Soliloquy) اینجا خودگویی بدون مخاطب است، شخصیت با خودش حرف میزند و نه صحبت دیگران برایش مهم است نه شنیدهشدنش، در نمایشنامههای باستان و قرون وسطا و آثار شکسپیر وجود دارد، مثلاً در نمایشنامه «اتللو» شخصیتی وجود دارد به نام «یاگو» با هرکسی یک شیوه گفتگو دارد، ولی در سولیلوگهایش طرح و نظر دیگری دارد بدون توجه به فاجعهای که رقم خواهد زد. به گمان میرسد شما هم حدیث نفس و خودگویی میکنید.
آخر ۶۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند، حداقل ۵ میلیون از رأیدهندگان به شهید رئیسی به کل جریان انقلابی شما رأی ندادند. در انتخابات مجلس شورای اسلامی که دیگر دولت ماقبل که شما با آن مبارزه میکنید نقشی نداشت، باز هم مردم شرکت نکردند، مشارکت مجلس شورای اسلامی در مرز ۳۰ درصد بود، وزارت کشور برای مرحله دوم اعلام کرد، حماسه حضور ۸ درصدی، اینها سولیلوگ است آقای جلیلی یعنی حدیث نفس یعنی خودگویی، من حرف خودم را میزنم حالا بقیه هم کار خودشان را میکنند.
بهر تقدیر یک جای کار میلنگد یا شما توان اقناعسازی ندارید، البته باتوجهبه صحبتها و نکاتی که خودتان بارهاوبارها اشاره کردید، شما بارها گفتید که در بین مردم هستید، در میان اصناف و بازاریان و کشاورزان و دانشجویان و زنان و هنرمندان و… حضور داشتهاید و بارها گفتگو کردهاید، آخر آن هم سخنگفتن بدون لکنت، چون هیچکس مانع سخنگفتن شما و همطیفهای شما نیست و نشده است و اتفاقاً بسیاری از رسانههای داخلی از شما حمایت میکنند، بگذریم از چهار رسانه شکستهبسته اصلاحطلب، شما در منابر و هیئتها و تریبونهایی که اصلیترین رسانههای کشور هستند، ضریب نفوذ دارید و حرف شما را بازتاب میدهند، لااقل آن ۱۸ میلیون نفر که به آقای رئیسی رأی دادند که تحت نفوذ این رسانهها هستند. لااقل بر اساس آرا شمرده شده شما با تمام شرایط موجود نیمی از آن آرا به خود اختصاص دادهاید، این در حالی است که رسانههای اصولگرا از این عدد ۹ میلیون هم شوک شدند، از جمله روزنامه جوان که تیتر زد صعود سعید و با شگفتی و تعجب نوشت که مردم ایران غیرقابلپیشبینی هستند و عجیب است که به شما ۹ میلیون رأی دادهاند.
شما در بین مردم حاضر میشوید در این گفته شما شکی نیست، اما حرف خود را میزنید و آنها حرف خودشان را و شما این حدیث نفس و سولیلوگ را بهحساب دیالوگ میگذارید. شما بارها دیشب خطاب به مسعود پزشکیان گفتید که دشمن ما را تحریم کرده است و شما مردم را متهم جلوه میدهید و این مردم در واقع خودتان هستید. خودتان و طیفتان. این مردم که شما میگویید، کجایند، چه کسانی هستند، چندنفری هستند. آقای جلیلی شاید دوستانی که شما را به دانشگاهها و جلسات میبرند، مردم را دستچین میکنند و همفکرانتان روبروی شما مینشینند، شاید عوامل دیگری وجود دارد، بههرتقدیر این همه ساعت وقت میگذارید وقت دانشگاهها و اصناف و طبقات مختلف اجتماعی صرف میشود، حاصل آن نه میلیون رأی و ۶۰ درصد قهر نباید باشد.
آقای پزشکیان با پروتکلهای جهانی تا کی میشود فیلترینگ را ادامه داد
پرسش از آقای پزشکیان و ستاد ایشان هم روشن است، یک روز میگویید، اینترنت بدون فیلتر را تضمین میکنیم، یک روز امضا و اثر انگشت میدهید و بعد در روز و شب مناظره، پروتکلهای جهانی را وسط میکشید، این پروتکلهای جهانی که خیلی جای فراخی است هر فیلتری را میشود انداخت آنجا و البته هر فیلترشکنی را. اگر واقعاً در همه جهان برای اعتراضات مردم فیلترینگ وجود دارد، پس روزنامه کیهان این همه خبر بدبختی و آتش و سوختن پایتختهای اروپایی در اعتراضات مردمی را از کجا میآورد. وقتی طرفداران ترامپ در حیاط بودند و هنوز از درودیوار کنگره بالا نرفته بودند، صداوسیما و کیهان و مابقی رسانههای داخلی از کجا اخبار را آوردند، اگر فیلترینگ خبری و رسانهای و اینترنت وجود دارد، رسانههای ایران منبعشان کجاست. در همین فقره اخیر که پلیس آمریکا به دانشگاهها حمله کرد تا طرفداران غزهِ به خون کشیده شده را دستگیر کند، کدام فیلتر مانع انتشار اخبار شد. همین امروز کیهان تیتر و عکس دو خود را به شورش در پاریس اختصاص داده است، در ماجرای جلیقه زردها که چندین ماه دولت مکرون را به چالش کشید، چقدر شبکههای اجتماعی فیلتر شدند.
در تهران و شهرهای بزرگ و کوچک کافی است سه تا گاری چرخدار زباله آتش بگیرد، پلتفرمها یک ماه فیلتر است و کاهش سرعت اینترنت داریم، چرا؟ چون با پروتکلهای جهانی توجیه میشود. آقای جلیلی که عمق راهبردی دارد، شما چه؟
پروتکلهای جهانی را اینجا هزینه نکنید، بله وجود دارد، مثلاً تنش آمریکا و چین بر سر پلتفرم تیکتاک که اتفاقاً یکی از پر طرفدارترین پلتفرمها در آمریکا است و خیلی از سلبریتیها و مردم آمریکا در آن حضور دارند و… . سابقه آن را نگاه کنید، برای آن که رئیسجمهور امریکا این پلتفرم را فیلتر یا محدود کند، سالهاست در کنگره و جریانهای فکری حرفوحدیث است. بعلاوه کمپینهای حمایتی در خود شهرهای امریکا شکلگرفته است و… اعضای اتحادیه اروپا قوانینی را برای محافظت از حقوق شهروندان و اقتصاد خود نوشتهاند و شرکتهای بزرگ اینترنتی از جمله گوگل را مجبور به رعایت حقوق شهروندان خود کردهاند، اینها را نمیشود بهحساب پروتکلهای جهانی نوشت و ذیل آن صدای مخالف را خفه کرد، آن چیزی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی صراحت دارد.
۵۷۵۷