به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، سعید شیری: روز غدیر به تعبیر روایات، بزرگترین عید مسلمانان است و لذا آن را «عید الله الأکبر» نامیدند. این نوع نامگذاری و انتساب مستقیم آن به خداوند متعال، از آن جهت است که به ما بفهمانند که معارف این روز به استناد این فراز از آیه: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی» به قدری عظمت دارد که کل دین و نعماتِ در مسیر دینداری، همگی در گروی کلاس درس غدیر است، همان درسی که میگوید تمام دینداری ما باید در پرتو ولایت امیر مؤمنان علیهالسلام و برگزیدگان وحی باشد و هیچ عملی جز قرارگیری تحت ولایت عترت پذیرفته نیست.
دومین درس غدیر، اصلاح نوع نگرش به نظام هستی در قالب برنامههای الهی است؛ به این صورت که خداوند از آغازین لحظات خلقت اولین بشر یعنی آدم نبی علیهالسلام، قصد کرد برنامه خود را از مجرای خلفای خویش به اجراء گذارد و این برنامهها را در قالب ۵ شریعت تبیین و تشریح کرد و شریعت اسلام را کاملترین و آخرین دین و نیز پیامبر اسلام را برترین و آخرین رسول در راستای پیشبرد اهداف خود برگزید، لذا اسلام را دین مرضی و مورد رضایت خود و پیامبر صلی الله علیه و آله را خاتم رسولان یعنی ختمکننده تمام برنامههای رسولان گذشته نامید.
با این نگرش، روز غدیر انتساب رسمیِ برترین وصیّ رسولان یعنی امیر مؤمنان و خاندان مطهر ایشان برای عهدهگیری برنامههای خداوند بود، لذا ایشان را صاحبان اصلی این برنامههای خداوندی در نظر گرفت و از این رو، این انوار مقدس را اولیالأمر یا صاحب الأمر نامید. به این قرینه مشخص میشود که آن برنامهای که خداوند مدنظر دارد، همان تعبیر قرآنیِ امر الله است. حال باید پرسید مهمترین برنامه خداوند در بستر بشریت و پهنه عالم چیست؟ به استناد فراوان قرآنی و احادیث پیامبر و خاندان وحی علیهمالسلام، امر الله ظهور است و در این زمان، امام عصر عجلالله تعالی فرجه صاحب این امر هستند.
در واقع در روز عید غدیر، این امر عظیم که خداوند حداقل از زمان آدم علیهالسلام آغاز کرد، به امیر مؤمنان و خاندان وحی علیهمالسلام واگذار شد. چیکده این بخش از گفتار را در دعای ندبه امام صادق علیهالسلام مشاهده میکنیم، از آنجایی که میفرماید «اللّٰهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ مَا جَرىٰ بِهِ قَضاؤُکَ فِی أَوْلِیائِکَ»؛ یعنی خدایا تو را حمد میکنیم به واسطه آن ماجرایی که در اولیای خود قرار دادی و بعد مختصری از ماجرای آدم نبی (ع) و اولو العزم از رسولان میگوید تا آنجا که این امر را منتهی به پیامبر صلی الله علیه و آله کرده، میفرماید «إِلَىٰ أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلىٰ حَبِیبِکَ وَنَجِیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ»؛ (این امر رسولان را) بهسوی حبیب و نجیبت محمد صلی الله علیه و آله کردی، سپس از اقامه امیرالمؤمنین علیهالسلام در ماجرای غدیر سخن میگویند و بعد به ندبهی فقدان خاندان وحی میپردازند و ماجرا را به مهدویت و امام عصر عجلالله تعالی فرجه میرسانند. از این جهت است که رسول خدا در همان خطبۀ غدیریه ضمن اشاره به ماجرای آدم علیهالسلام و دشمنی ابلیس با او، به مأموریت خویش اشاره کرده و به ظهور فرزند بزرگوارشان یعنی مهدی موعود و مأموریتهای ایشان در عصر ظهور بشارت میدهند؛ همان منطقی که در دعای ندبه دیده میشود.
دشمنشناسی در خطبه غدیر
سومین درس غدیر، دشمنشناسی است؛ به این صورت که انسانها در هر موقعیتی که قرار دارند باید حق را از باطل تشخیص دهند و دشمن اصلی خویش یعنی ابلیس را بشناسند و به مقابله با او بپردازند، همان ابلیسی که جنگ اول خود را در ابتدای خلقت با خلیفه برگزیده خداوند آغاز کرد، در دوران دوم یعنی در غدیر کمر همت به دشمنی با خلیفه برگزیده خداوند بست و در جنگ آخر نیز با برگزیده خداوند یعنی امام عصر عجلالله تعالی فرجه ستیز میکند و در نهایت خود او همراه با اعوان و انصارش به هلاکت میرسند و دنیا را مهیای بهشتی وعدهداده شده میکند. بنابراین جنگ اول با ولایت بود، جنگ میانه نیز با ولایت بود و جنگ آخر هم با ولایت است؛ پس معیار جریان حق، قرارگیری در ولایت هادیان الهی و معیار باطل، قرارگیری در جرگه بیدینان و شیطانصفتان و جریانات باطل است. از این جهت است که رسول خدا صلیالله علیه و آله به صورت چکیده، در بخشی از خطبه غدیر به همین موضوع اشاره کرده، فرمود «إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّهِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَهٍ واحِدَهٍ، وَهُوَ صَفْوَهُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله؛ ای مردم، به راستی که ابلیس آدم را با حسادت از بهشت راند، مبادا شما به علی (و خاندان او) حسادت بورزید که در این صورت اعمالتان نابود و گامهایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده خدای عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.»
اینها تنها درسهایی از ماجرای غدیر بود که با دقت در تک تک فرازهای این خطبه، میتوان درسهای بسیار زیادی را احصاء کرد و از ابعاد مختلف آنها را مورد بررسی و واکاوی قرار داد. حال باید از خودمان بپرسیم چه مقدار به موضوع غدیر با نگاه راهبردی و کاربردی در مدارس و دانشگاهها و پژوهشکدهها و اندیشکدهها و سازمانهای تبلیغاتی و رسانهها نگریسته میشود؟ در فضایی که ما برای غدیر به یک جشن یک روزه بسنده میکنیم، دشمنان عترت روز و شبشان به تولید آثار هنری در تضاد با درسهای غدیر میگذرد و آموزههای آن را به گونهای به نفع خود مصادره میکنند که گویی آنها بانی ظهور و بهشت موعود هستند. حجم تولیدات سینماهای غرب علیه اهل بیت وحی به ویژه امام عصر عجلالله تعالی فرجه در آستانه آخرالزمان به قدری زیاد شده که خارج از محاسبه است. اگر یکی از محوریهای خطبه غدیر معرفی امام عصر و برنامههای او در آخرالزمان است، محوریت برنامههای فرهنگی ما و تولیدات سینمایی و سریالهای ما نه تنها تناسبی با این بخش مهم از پیام غدیر ندارد بلکه گاهی در تضاد با آن است، اما همین خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله محور آثار هالیوودی برای تخریب چهره امام عصر ما میشود. اهالی حوزه و فرهنگ و هنرمندان انقلابی ما باید پاسخ دهند که چه مقدار از غدیر را از طریق فیلم و آثار هنری به مردم ابلاغ کردند؟
بنابراین باید یک ضریبی به جشنهای آیینی بدهیم و ضریبی هم به معارف غدیر و نسبت به گسترش معارف امثال جریان غدیر اهتمامی جدی داشته باشیم و بیش از لایه حسی در لایه معرفتی حرکت کنیم که البته هر دو بال باید در کنار هم باشند؛ یعنی بال شور و شعور.
انتهایپیام/