کتاب پربار “آهنگ سرگذشت”، به قلم معصومه جوادینسب، پس چند سال به ثمر رسید.
با دیدن این کتاب، به این فکر میکنم که چه خوب است کسی سالها پس از مرگ آدم پیدایش شود و اینطور با دقت و ظرافت به ابعاد زندگی آدم بپردازد.
پیوندها و نسبتها را یکبهیک بکاود و اندیشه و فعالیتها را باز نماید و همانطور که گره در گره “قالی سرنوشت” کسی را میبافد، طرح را چنان استادانه بیندازد که گویی زندگینامه نمیخوانی، بلکه پیشینه نه چندان دوری از فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم از زاویه دید دیگری برایت روشن میشود.
آنگونه که از همان صفحات ابتدایی ذهن را با خود میبرد و نمیگذارد چشم از آن برداری و بگذاریاش برای بعد..
کتاب آهنگ سرنوشت، بیان اندیشمندانه و هنرمندانهای از ۹۱ سال زندگی بانوی فقید، “فهیمه اکبر” است.
بانویی که به روایت این کتاب، آهنگ ساخت، آواز خواند، کتاب نوشت، نمایشگاه ملی برگزار کرد، برای فرهنگیان و نیازمندان خانه و درمانگاه ایجاد کرد. برای آموزش هنر و کتابخوانی به زندان زنان رفت و …
اما این کتاب، جدای از معرفی یک شخصیت، بخش قابل توجهی از تاریخ و فرهنگ ایران را در یک بازه دو صدساله، به تصویر کشیده است.
*داستان نویس