به گزارش «مبلغ»- آقای علی گنجی مولف کتاب در سخنانی اظهار داشت: طیف های مختلفی در مورد تاریخ شفاهی در ایران و جهان وجود دارد یعنی نگاه ثابتی در این زمینه نیست لکن کتاب «ایام تحصیل؛ روایتی از دوران طلبگی سید موسی صدر» را در زمره تاریخ شفاهی می توان قلمداد کرد.
وی با بیان اینکه در مورد زندگی امام موسی صدر با روایت های متعددی مواجه بودیم، گفت: در این کتاب سعی شده اگر روایتی درباره بخشی از زندگی امام موسی صدر بیان می شود، روایت مخالف آن – در صورت موجودبودن- در کنار آن آورده شود تا کتاب جامعیت خود را حفظ کند.
وی افزود: سعی شده این کتاب، توصیف زندگی امام موسی صدر از زبان های مختلف باشد و نگاه تحلیلی در آن انعکاس پیدا نکند. درعین حال مطالب فراوان است و من سعی کردم آنچه در دسترس بوده روایت کنم.
در ادامه، آقای فتحی از پژوهشگران موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر اظهار داشت: این کتاب که دومین کتابی محسوب می شود که توسط یک خانواده اصیل روحانی نگاشته شده، متکی بر پژوهش های بیطرفانه کوشیده روایتی از دوران طلبگی و دانشجویی یکی از نامدارترین روحانیون شیعه در قرن بیستم را ترسیم کند.
وی با استناد به گزارش مورخان، زندگینامه نویسی را قدیمی ترین ژانر ادبی در تاریخ بشر دانست که عمر آن به ۴۶۰۰ سال قبل باز می گردد و ادامه داد: زندگینامه هایی به صورت سنگ نبشته برای معرفی فراعنه مصر در کنار مقابر آنها نصب می شده است، با این حال، نخستین زندگینامه های مدون را به نظر می رسد یونانیان باستان پدید آورده اند و از قضا، پادشاهی ایران به عنوان موضوع تاریخ نگاری آنها مطرح بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به کتاب «ایام تحصیل؛ روایتی از دوران طلبگی سید موسی صدر» اشاره کرد و گفت: در وضعیتی که رنج مردم در دو جنگ جهانی انسان و حقوقش را پررنگ کرد، سید موسی صدر از قم عازم لبنان شد تا از انسان سخن بگوید و برای انسان بکوشد. از این منظر است که روایت دوران نوجوانی و جوانی سید موسی صدر اهمیت مضاعف می یابد. صدر قرار بود در عصر قهرمان ستیزی قهرمان مردمانی شود که سیمای بزرگمردان پیشامدرن را در چهره او می دیدند. این موقعیت به ظاهر متناقض دشواری های فعالیت امام موسی صدر در لبنان بود. برای اینکه بدانیم امام موسی صدر چگونه و با چه ظرفیتی در برابر این موقعیت قرار گرفته است، ناچاریم کودکی، نوجوانی و جوانی او را بیشتر بشناسیم.
وی افزود: آقای گنجی در کتاب «ایام تحصیل؛ روایتی از دوران طلبگی سید موسی صدر» کوشیده تا روایت بیطرفانه و محققانه ای از دوران زندگی امام موسی صدر عرضه کند. این کتاب فقط روایت بخش نخست زندگی امام موسی صدر نیست بلکه بخش قابل توجهی از کتاب هم به روایت برخی از بزرگان خاندان صدر در دوران مهم حیات روحانیت شیعه می پردازد.
وی ادامه داد: با مطالعه این اثر خوانندگانی که اطلاع چندانی از این مواجهه ها ندارند می توانند گزارش های دست اولی از وقایع مهم قرن بیستم را بخوانند و از فضای موجود در سطوح مختلف روحانیت مطلع شوند.
وی گفت: این کتاب فارغ از رابطه مرید و مرادی نگاشته شده و سعی کرده روایتی واقع گرایانه و بدون زیبانمایی ارائه کند و جای خالی چنین ژانری در زندگینامه نویسی روحانیت به شدن احساس می شود.
وی افزود: تکیه کتاب بر منابع شفاهی هرچند در روحانیت پژوهی ناگزیر است و تا زمانی که اسناد نهادهای مختلف اعم از رسمی و غیررسمی منتشر نشود، چاره ای جز تکیه بر تاریخ شفاهی نیست اما استفاده از تاریخ شفاهی گاه می تواند ما را به تاریخ اجتماعی که امروزه در دانشگاه ها و پژوهشگاه های تاریخ در غرب بیش از تاریخ نگاری سنتی مورد اعتنا قرار گرفته نزدیکتر کند بویژه آنکه سنت شفاهی هنوز در میان روحانیون ما اعتبار و رواج بیشتری دارد و از این نظر بسیار شبیه ابتدای دوره اسلامی هستیم که تاریخ شفاهی جایگاه مستحکمتری داشت. امروز به اذعان اندیشمندان غربی، تاریخ شفاهی روشمند می تواند تاریخ مکتوب و مستند را تقویت کند البته اولویت با منابع مکتوب، رسمی و معتبر است و موسسات و اشخاص علاقمند و موسسات دست اندرکار تاریخ پژوهی باید اهتمام خود را بر تکمیل و تصحیح و توسعه دسترسی به اسناد متمرکز کنند.
وی گفت: از سوی دیگر در زمینه صدرپژوهی نیز با توجه به اهتمام ویژه امام موسی صدر به جایگاه مردم و نهادهای مدنی شایسته است زندگینامه صدر در بخش دوم زندگی وی در لبنان تمرکز بیشتری بر تاریخ اجتماعی دوران رهبری صدر بر لبنان داشته باشد تا مورد توجه محافل آکادمیک غرب قرار بگیرد که علاقه بیشتری به تاریخ اجتماعی دارد.
وی افزود: امام موسی صدر در زمانه ای به عنوان یک رهبر سیاسی و اجتماعی درخشید که انتظار می رفت لبنان به سبب نزدیکی به غرب اقبالی به روحانیت نشان ندهد. وی نه به عنوان نظریه پرداز بلکه کاملا عملگرایانه و عقل مدارانه به جامعه لبنان نگریست و بدون آنکه به جنگ واقعیات برود و خود را در مخمصه بی حاصل یا کم حاصل تضارب آراء گرفتار کند، از آموخته ها و تجاربی که در این کتاب بدان اشاره شده، بهره گرفت.
آقای فتحی گفت: تلاش برای گفت وگو با ادیان و مذاهب، نهادینه سازی ایده ها، تاکید بر جایگاهانسان، اهمیت دادن به زندگی و تلاش عملی برای جلوگیری از ایجاد تقابل میان دین و زندگی، پذیرش عقلانیت مدرن، تلاش برای دفاع عملگرایانه و سودمندانه دین در این عصر حاصل ذهنیت و بصیرتی بود که در دوران تحصیل در قم و تهران شکل گرفته بود. با همین بصیرت بود که لبنان به این آگاهی رسید که این روحانی بنا نیست بار دیگری بر دوش رنجدیده این مردم بیفکند.
حجت الاسلام والمسلمین رضا مختاری نیز در سخنانی با قرائت آیه « أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ» گفت: بدون شک خاندان صدر و امام موسی صدر از مصادیق بارز و روشن این آیه شریفه هستند.آنچه باید بر آن تاکید کرد مقام فقهی و علمی ایشان است. ایشان در قم از فضلای برجسته حوزه در حلقه درس آیت الله محقق داماد بودند. در نجف اشرف هم با شهید سیدمحمدباقر صدر هم مباحثه بودند و مطالب آیت الله داماد و حوزه قم را ایشان به نجف منتقل کردند.
وی افزود: امام موسی صدر با تراز اول های حوزه علمیه قم و نجف همدرس و هم مباحثه بودند و آیت الله شبیری زنجانی بارها گفتند که با امام موسی صدر هم مباحثه بودیم و مباحثه با ایشان مشوق من برای طلبگی بود. و اگر قم بودند من را وادار به نویسندگی می کرد و من نویسنده شده بودم چون ایشان باعث شده بودند که مقاله «تبصره العوام» را برای مجله مکتب اسلام بنویسم.
وی افزود: مقام علمی و فقهی امام موسی صدر گاهی اوقات مورد توجه واقع نمی شود یا تحت الشعاع سایر ابعاد ایشان قرار می گیرد.
وی گفت: کتاب حاضر حاوی امتیازاتی است از جمله آنکه خوش دست، خوشخوان، نثر روان و قلم سلیس دارد و سبب جذب خواننده می شود و از همه مهمتر اینکه فضای خانوادگی، سیاسی و اجتماعی آقای صدر را بررسی کرده و زندگینامه مجرد از حوادث سیاسی و اجتماعی نیست. اطلاعات و ریزه کاری های بسیار دارد و خواننده را آشنا با حوادث نیم قرن اخیر می کند و روش و الگوی خوبی برای طلبه های جوان به شمار می رود.
وی سپس مواردی چند به عنوان نقد کتاب مطرح کرد و گفت: در بسیاری موارد از منابع دست اول استفاده نشده است درحالیکه اصل در پژوهش و تحقیق استفاده از منابع دست اول است چون جلوی بسیاری از اشتباهات را می گیرد.
وی تبدیل تمامی تاریخ های مهم از هجری قمری به هجری شمسی را از دیگر نکات قابل نقد این کتاب برشمرد و گفت: تاریخ هجری شمسی از سال ۱۳۰۴ وارد تقویم شد و این تاریخ از سال ۱۳۰۰ با اذهان مانوس است. اگر تاریخ ها را به شمسی نوشتید باید معادل قمری آن را هم در کنار آن می آوردید تا خواننده گیج نشود.
خانم حوراء صدر مدیرعامل موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر گفت: تاکنون ۷ جلد از خاطرات بزرگان منتشر شده و این کتاب جلد هشتم است که در موسسه منتشر شده است.
وی افزود: شخصیت حوزوی و فقهی امام موسی صدر تاکنون به صورت کتاب درنیامده بود و این نقص بزرگی در کارهای موسسه بود که امید است ادامه یابد. بررسی دوره تحصیل و طلبگی امام موسی صدر از آن جهت اهمیت دارد که مشرب فقهی امام موسی صدر را بشناسیم و سپس گام های بعدی ایشان را بتوانیم تحلیل کنیم و ارزیابی کنیم که در چه جایی و چرا این کار را کردند.
وی در پایان گفت: فعالیت ها و اقدامات امام موسی صدر جا دارد که بررسی شود.
در پایان، آیت الله علوی بروجردی هم در سخنانی اظهار داشت: خاندان صدر از خاندان های اصیل روحانی شیعه است و چه در لبنان و چه در نجف و چه در ایران که آیت الله صدرالدین صدر پدر امام موسی صدر در مشهد دورانی دارند که مسائل زیادی در آن زمان مطرح است و سپس به درخواست مرحوم آیت الله حائری به قم می آیند.
وی افزود: یکی از بزرگترین خدمت هایی که به قم شده، دورانی است که مراجع ثلاث بعد از فوت مرحوم حاج شیخ تا رفتن رضاخان در سال ۱۳۲۰ در قم عمل کردند. در این ۵ سال مراجع ثلاث حوزه را نگاه داشتند و عمده ارتباطات حکومتی و کارهای اداری حوزه به دست مرحوم آقای صدر بوده است. آن زمان اینگونه نبوده که برای حوزه از دولت بودجه گرفته شود. آقای حاج شیخ به طور وسیعی مقلد داشت و پول می آورد. بعد از آقای حاج شیخ، شیخ ابوالحسن اصفهانی در نجف حرف اول را می زد و همه توجه شیعه به آنجا بود. اینکه در این ۵ سال با دست خالی، حوزه علمیه قم را حفظ کنند کار فوق العاده و مجاهده ای بوده و حوزه علمیه باید این دوره را ارج بنهد.
وی با اشاره به زندگی امام موسی صدر گفت: ایشان حوزه را در کنار دانشگاه ادامه داد و بین حوزه و دانشگاه را جمع کرد. بسیاری افراد داشتیم که از حوزه به دانشگاه رفتند و حوزه را رها کردند. از آن طرف هم کسانی را داشتیم که دانشگاه را رها کرده و وارد حوزه شدند. امام موسی صدر حضور موثر و پرشوری در درس های حوزه قم داشته درعین حال که در دانشگاه هم تحصیلات خود را بدون اینکه درسی را دوبار اخذ کند، گذراند. از این جهت او می تواند الگوی خوبی برای طلاب امروز ما باشد که می خواهند برای آینده به درد شیعه بخورند.
وی به روزگار حضور امام موسی صدر در لبنان اشاره کرد و افزود: من از خود ایشان شنیدم که می گفت: «من در قم درس خوانده بودم و برای خود مبانی و نظریاتی داشتم اما وقتی به لبنان رفتم و با جامعه لبنان مواجه شدم خیلی از مبانی من تغییر کرد. آنجا متوجه شدم بسیاری از جهاتی که در قم در درس ها و مبانی مسلم می دانستیم آنجا متوجه شدیم که قابلیت اجرا ندارد».
وی افزود: یکی از جهاتی که طلاب می توانند از امام موسی صدر الگو بگیرند اینکه وقتی درس ها را خواندیم و حوزه و دانشگاه را طی کردیم، و وارد اجتماع شدیم، چگونه خودمان را با اجتماع تطبیق دهیم به گونه ای که از اساس و اصول عدول نکرده و دست برنداریم؟ امام موسی صدر می خواست اصول را حفظ کند و در قالب این اصول می خواست مشکلاتی که در این مواجهه پیش آمده را برطرف کند.
استاد علوی بروجردی گفت: اقلیت های دینی جامعه لبنان بخاطر معاشرت ها و تعاملاتی که امام موسی صدر داشت، شناخت پیدا کرد. امام موسی صدر به تفاهم و تقریب با همه این گروه ها رسید چون در مدتی که در لبنان بود با شخصیت های سنی، دروزی ها، علوی ها و مسیحی ها مشکل پیدا نکرد و حتی برخی مسیحی ها از دست سنی ها به ایشان پناه می بردند. اما مساله ای که امام موسی صدر تا پایانی که در لبنان بود به تفاهم و تقریب با آنها نرسید بین خود علمای شیعه بود. ایشان وقتی وارد لبنان شده بودند، علیه ایشان تحقیقاتی شده بود که مرتب جلسات و مکاتباتی با آیت الله العظمی بروجردی می کردند و البته آقای بروجردی دفاع جانانه ای از ایشان می کردند. الان هم این مساله مطرح است که ما با سنی ها و مسیحی ها به تقریب برسیم، مشکل در تفاهم با خودمان است. تفاهم با خودمان بسیار بسیار مشکل است. کسانی بودند که علمای محلی لبنان بودند و ایشان با آنها کنار نیامد و تا اخر مشکل داشتند. کسانی هم بودند که از ایران به لبنان رفته بودند و می خواستند برای شیعه کار کنند اما کاملا مقابل او قرار گرفتند. فلذا در قضایای پیش آمده در لیبی و مسئله قذافی، دخالت هایی هم وجود دارد. ما باید قضایا را آنچه که بوده بیان کنیم.
وی افزود: امام موسی صدر قبل از انقلاب الگویی در جامعه بین الملل بوده است و لبنان مرکز جهان عرب بود. ایشان در آنجا تشخصی پیدا کرد که وقتی به عربستان می رود با آنها کنار می آید و به تفاهم می رسد، در مصر زمان عبدالناصر به تقاهم می رسد.
وی با بیان اینکه جفاهای زیادی به امام موسی صدر شده که بیشتر از سمت خودی ها بوده است، گفت: این را باید تاریخ روشن کند و واضح هم می کند. مورخان و اهل تاریخ باید بدون اعمال نظر خود، تنها از روی تحقیق، نتایج به دست آمده از بررسی ها و تحقیق را عرضه کنند. این چیزی نیست که در تاریخ بماند. شواهدی وجود دارد و کسانی هستند که صریح گفتند ایشان باید از بین می رفت.
وی در پایان گفت: ما باید قدر سرمایه های انسانی خود را بدانیم. آقای سید موسی صدر ثروت و سرمایه ای برای شیعه بود که مُفت او را از دست دادیم. ما در از دست دادن ایشان خسارت کردیم. آن هم در این عصر مجازی که چهره ها و شخصیت های بزرگی مانند امام موسی صدر می توانستند اثرگذاری بزرگی در حرکت شیعه داشته باشند.