به گزارش برگزیده، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت؛
در شرایط غیرعادی جامعه، افرادی میل به میدانداری پیدا میکنند که از مسیر عقل و اعتدال فاصله گرفته و دچار افراط و تفریط میشوند.
این وضعیت را در یکی دو سال اخیر بیش از گذشته شاهد هستیم. بعضی افراد که سوابق خوبی هم ندارند، به خود حق میدهند درباره همه چیز اظهارنظر کنند و نظر خود را معیار جلوه دهند. عجیب اینکه این افراد وارد مقولاتی میشوند که یا درباره آنها اطلاع چندانی ندارند و یا برخلاف واقعیتهای روشن مرتکب تحریف میشوند.
یکی از این افراد اخیراً و در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی به سراغ امام خمینی رفته و به ایشان نسبت داده فقط به اسلام توجه داشته و ایران را به حساب نمیآوردند. این شخص با تکیه بر همین ادعای نادرست تلاش کرد به نتایجی هم برسد و مخاطبان خود را تحت تأثیر نقطه نظرهای ناصحیح خود قرار دهد.
آنچه در سخنان و پیامهای امام خمینی از آغاز نهضت اسلامی کاملاً مشهود است اینست که ایشان از همان ابتدای مبارزه علیه رژیم پهلوی بر آزادی ملت ایران از یوغ رژیم شاهنشاهی و دو عارضه بدخیم آن یعنی استبداد داخلی و استعمار خارجی تکیه کردند و این روند را تا پیروزی انقلاب اسلامی و تا آخرین روزهای حیات خود ادامه دادند. یکی از بارزترین نمونهها، سخنان مهم امام در ۴ آبان ۱۳۴۳ در اعتراض به کاپیتولاسیون است. امام خمینی در آغاز این سخنرانی گفتند:
«من تأثرات قلبی خود را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام خوابم کم شده است. ناراحت هستم. قلبم در فشار است. با تأثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردهاند؛ عزا کردند و چراغانی کردند؛ عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند؛ پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانیها را منع میکردم؛ میگفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند؛ بالای سر خانهها بزنند؛ چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت؛ عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.»
جالب است که در همین یک فراز کوتاه، امام ۵ بار کلمه «ایران» را بکار بردند و از کشور و ملت و ارتش ایران سخن گفتند. جالبتر اینست که در این سخنرانی ۲۸ دقیقه و ۵۱ ثانیهای، امام ۴۱ بار اسم «ایران» را به زبان آوردند در حالی که فقط ۱۶ بار کلمه اسلام را بکار بردند.
علاوه بر این، در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که امام در پاریس بودند نیز همواره و در تمام سخنرانیها و پیامهایشان از ایران و ملت ایران سخن گفتند و بر احقاق حقوق مردم پافشاری کردند. در سخنرانی بهشت زهرا در روز ورود نیز بر حق انتخاب ملت و تشکیل دولت با آراء ملت تأکید کردند. در فاصله میان پیروزی تا همهپرسی اصل نظام هم نظر مردم را برای سرنوشت ایران «محور» دانستند و زمانی که نظر خودشان را درباره شکل نظام جایگزین اعلام کردند نیز دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» را بکار بردند که اولی به ایران و مردم تعلق دارد. در سالهای بعد نیز تکیه امام بر روی «ایران» و «مردم» استمرار داشت بطوری که بارها گفتند «خود ملت، میزان است» و «میزان، رأی ملت است». از موارد بسیار مهم و محوری اقدامات امام خمینی درباره اهمیت دادن به ایران و حقوق مردم برای تصمیمگیری درباره سرنوشت کشور، اصرار ایشان بر هرچه سریعتر برگزار کردن همهپرسی تعیین نوع نظام سیاسی، انتخابات خبرگان قانون اساسی، انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری در اولین فرصت و زمان ممکن است که همگی نشانه اولویت دادن به کشور و دخالت دادن عموم مردم در سرنوشت خود میباشند.
اقدامات مهم امام برای حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی کشور، تلاش برای عمران و آبادانی و قطع کردن نفوذ بیگانگان از دخالت در امور ایران از بارزترین مصادیق ایراندوستی است. به موازات این اقدامات، حمایتهای مستمر امام از اقشار محروم و تأکید بر ضرورت ریشهکن ساختن محرومیت از جامعه ایرانی نیز اهتمام بنیانگزار نظام جمهوری اسلامی به میهن و کسانی که موجودیت میهن را تشکیل میدهند را به اثبات میرساند.
این واقعیتهای غیرقابل انکار که همگی به سخن، پیام و سیره عملی امام مستند هستند واقعیت بزرگی را به اثبات میرسانند که تاکنون مطرح نشده و آن اینست که امام خمینی که یک روحانی عالیرتبه و یک مرجع بزرگ بود، یکی از ایراندوستترین شهروندان ایران هم بود و ماندگارترین خدمت را به ایران به عمل آورد که عبارتست از تأمین استقلال و آزادی. و اینک این ما هستیم که باید از این دستاوردهای بزرگ پاسداری کنیم.