به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، باشگاه جانبازان شهید مجموعهای متشکل از آزادگان دوران دفاع مقدس و مدافعان حرم هستند که مدتهاست در عرصه ورزشهای جانبازان از جمله بسکتبال، والیبال، وزنهبرداری و… به فعالیتهای ورزشی مشغولند. این مجموعه از جانبازان عزیز سال گذشته تصمیمی مبنی بر زیارت اربعین حسینی(ع) گرفتند. با وجود تمام سختیهایی که در مسیر این زیارت متوجه آنها بود، دل به دریا زدند و راهی این سفر سراسر نورانی شدند و امسال نیز بناست تجربهای دیگر از این سفر آسمانی را تجربه کنند.
سیدحسن انتظاری از آن دست از جانبازانی است که در سوریه در دفاع از حرم آل الله مجروح شد. وی در این باره میگوید سال ۹۲ توفیق داشتم همراه دوستان مدافع حرم به سوریه اعزام شویم. همان یک ماهی که به آنجا اعزام شدیم، مجروحیت پیدا کردیم و توفیق نداشتیم در کنار مدافعان حرم باشیم.
.
وی ادامه میدهد من در حلب حس غریبی داشتم. شما در سرزمینی رفتید که دور از وطنت است. همین که بین بچههای مقاومت قرار میگرفتیم، حس غربت از بین میرفت، خصوصاً زمانی که ایرانیان آنجا حضور داشتند. درست است که با سوریها همزبان نبودیم، اما همدلیمان سبب میشد حس خوبی داشته باشیم و آن غربت از بین برود.
انتظاری درباره حس مشترک اربعین با میدان جهاد با دشمنان میگوید فضای جبهه، فضای ایثار و از خودگذشتگی است. این فضا را در آنجا حس میکردیم. هرکس صبح بیدار میشد، سراغ کار خودش میرفت، منتها وقتی شب دور هم جمع میشدیم، حس خوبی داشتیم. بگو بخند و دعا بود. اگر بخواهیم بهترین فضا را شبیه جبهه مقاومت مثال بزنیم، اربعین است. شاید خیلی از افراد این توفیق را در دفاع از حرم نداشتند و یا در زمان جنگ توفیق نداشتند در کنار رزمندگان باشند، منتها وقتی در فضای اربعین قرار میگیری، همان حس و حال جبهه برایتان زنده میشود. هیچ کس منیّت ندارد، به ویژه آن زمان که اسم امام حسین علیهالسلام میآید. همه به فکر این هستند که قدم کوچکی در این مسیر بردارند تا خودشان را به امام نزدیک کنند و به ایشان تقرب یابند.
این جانباز مدافع حرم میافزاید انسان فضای ایثار را آنجا درک میکند. آنجا شما فضای جبهه را درک میکنی. هیچ کس دنبال این نیست که خودش را مطرح کند و یا خودش را ببیند. در یک جمع، همگی مثل یک قطره به هم پیوستند و مانند دریا شدند. منیتها از بین رفته و همه شدند «ما». از بالا که نگاه میکنی، گویی مانند یک رود همه حرکت میکنند. یک عده هم کنار این رود به زائران کمک میکنند. یک فضای دیدنی است. فکر نمیکنم جای دیگری چنین شباهتی داشته باشیم که به این میزان خالصانه مردم خدمت کنند. همه یک جهت حرکت میکنند و با یک نیت جلو میروند و نیتشان هم این است که خودشان را به امام حسین و کاروان امام برسانند.
انتظاری حرکت اربعین را یک گام قبل از ظهور میداند و معتقد است حرکتی که طی این ۱۰ ساله با این جمعیت میلیونی آغاز شده، به نظرم یک قدم قبل از ظهور است؛ یعنی شما تمرین قبل از ظهور انجام میدهی. حتی در روایت داریم که وقتی امام عصر در کوفه تشریف میآورند، صفی طولانی نماز تا کربلا بسته میشود. اربعین گویی تداعی این ماجرا را به وجود میآورد.
وی میگوید ما از نیروهای حاج قاسم بودیم. فرمانده ما هم ایشان بود. چند تا از رفقای ما هم در آنجا شهید شدند. سال ۹۲ اوج درگیریها بود. وقتی به حلب رفتیم، مناطقی از آنجا را تکفیریها شکل میدادند. طی یک ماهی که آنجا بودیم، با نُبل و الزهرا (س) کار کردیم. آن زمان در محاصره بودند و غریب هم بودند. حتی شهدا را به شهرشان نمیتوانستند بازگردانند. ما آنها را آموزش میدادیم. در مقطعی بنا شد عملیات شود. در کنارمان اولین شهید مدافع حرم سید مهدی موسوی بود. کار سازماندهی و تجهیز بسیج سوریه را انجام میدادیم. بنا شد به صورت مستشاری با آنها در عملیات شرکت کنیم. در آن عملیات مجروح شدم.
انتهایپیام/