بهگزارش خبرگزاری برگزیده های ایران، دهمین نشست از دهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: الگوها و تحولات معمولاً یک بستر زمانی و مکانی دارد؛ یعنی در یک شرایط خاصی اتفاق میافتد. آن شرایط در نوع تحول و برنامهریزی آن خیلی تأثیر دارد. اینکه معلوم شود که تحول چگونه باید ایجاد شود و شرایطش چیست؟
وی افزود: پیامبر اسلام(ص) در شرایطی تحول را شروع کرد که جامعه مشرک بودند. تحول پیامبر از«شرک به ایمان» بود. تحول در دورۀ مکه هم «استقامت بر ایمان و تقویت ایمان» بود. دقیقاً شرایطی که ما امروز در آن هستیم.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: در دوران بعد از پیامبر، وقتی امیرالمؤمنین علی(ع)قدرت را به دست میگیرند میفرماید که جامعه و دین مثل پوستینی شده که وارونه پوشیده شده است. من اگر بخواهم تحول ایجاد کنم، باید پوستین را از وارونگی خارج کنم. یعنی مسیر جامعه عوض شده و یک انحراف تاریخی ایجاد شده، حضرت میخواهد از ظاهرگرایی به باطنگرایی ایمانی و دینی یا از «نفاق به ایمان» تحول ایجاد شود.
وی سپس گفت: بعد از آن، دوران امام حسن مجتبی(ع) را داریم که جامعه شدیداً بحرانی است. یعنی حضرت باید در میان آب و آتش تحول ایجاد کند. جامعه به جایی رسیده که نفاق در آن قالب شده و بسیاری از مسائل مبهم شده و اصولاً حق و باطل به هم گره خوردهاند. من اسم این شرایط را گذاشتهام تحول از «فسق به ایمان». فسق یعنی حالتی که فرد آگاه است اما دچار گمراهی شده است. در چنین جامعهای بود که برخی از یاران حضرت در عین آگاهی، راحت تسلیم میشوند و به سمت معاویه میروند.
استاد مهاجرنیا افزود: بعد از آن، دوره امام حسین(ع) را داریم که جامعه از فسق هم یک قدری آن طرفتر است، یعنی آگاهیها هم مقداری مخدوش شده. یک نوع گمراهی و ظلالت وجود دارد. ظلالت اصطلاحاً جایی است که گمراهی هست اما آگاهی هم پشت آن نیست. امام حسین بنا است از «ظلالت به سمت ایمان» تحول ایجاد کند. لذا بحث احیای سنت و امر به معروف را مطرح میکنند.
وی افزود: اینها نشان میدهد که بستر و زمینهها و شرایطی که تحول در آن رخ میدهد چگونه بوده است. الآن در چه شرایطی مقام معظم رهبری بحث تحول را مطرح کردند. ما بنا نیست که از انقلاب اسلامی عبور کنیم. بنا است همین شرایط را درست کنیم. از وضع نامطلوب به سمت مطلوب حرکت کنیم. لذا باید ببینیم شرایط ما متناسب با کدام برهه تاریخی است و الگوی ما کدام یک از اینها میتواند باشد.
استاد مهاجرنیا با طرح این سوال که چه اصراری هست که ما حتماً دنبال یک الگو میگردیم، افزود: معمولاً تحول بدون الگو نمیشود. حتماً تحولات چه در عرصه علم، چه در عرصه جامعه، سیاست، اقتصاد و فرهنگ، چارچوب نظری میخواهد. چارچوب نظری یعنی الگو.
وی سپس با اشاره به اینکه یک الگو باید چهار ویژگی داشته باشد تا الگو شود و بتوان به آن اقتدا کرد، گفت: اولین ویژگی آن این است که ماهیت آن الگو «عام» باشد. یعنی چیز خصوصی نباشد. کار خاصی نباشد که در تاریخ اتفاق افتاده و همان یک مورد بوده است. و نکته بعدی، یک الگو وقتی میتواند الگو باشد که هدف آن هم «عام» باشد. یعنی اختصاصی نباشد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: یک ویژگی دیگر الگو این است که قابل تکرار باشد. یعنی آن حادثه را بشود بازسازی و بازتولیدش کرد و در شرایط دیگر هم بتوان از آن الگو استفاده کرد. والّا اگر الگو قابل تکرار نباشد، دیگر الگو و سرمشق نیست، ولو خوب باشد.
وی سپس گفت: چهارمین ویژگیای که یک الگو باید داشته باشد این است که قابل انطباق باشد. یعنی ضمن اینکه قابل تکرار هست، بشود آن را بر موارد بعدی تطبیق داد. شما ببینید بعد از عاشورا، یک جریانها و نهضتهایی داشتهایم که الگوی همه اینها امام حسین(ع) بود. آن تعبیر معروفی هم که هست «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» همه روز عاشورا است، همه زمانها و مکانها کربلا است. این در واقع همان تکرار و تطبیق را نشان میدهد. یعنی کربلا در همه زمانهاو مکانها قابل تحقق است؛ فقط نیاز است آن را متناسب با زمان بازسازی کنیم.
وی افزود: حالا ما میخواهیم در انقلاب اسلامی تحول ایجاد کنیم. میخواهیم از این وضعیت اقتصادی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی که مطلوب انقلاب نیست عبور کنیم. الگوی ما چیست؟ ما به چه الگویی میتوانیم اقتدا کنیم؟الآن میخواهیم ببینیم که با توجه به شرایط، بسترها، زمینههاو الگوها، ما چه الگویی برای این تحول میتوانیم داشته باشیم.
استاد مهاجرنیا افزود: با توجه به آیات قرآن، یکی از سورههایی که سختترین شرایط صدر اسلام را مطرح می کند «سوره احزاب» است، احزاب بحرانیترین شرایطی است که مسلمانها گرفتار آن بودند.همه دشمنان دست به هم داده بودند که ریشه اسلام را بزنند.
وی افزود: در این جنگ انقدر شرایط سخت میشود که مسلمانها تصمیم گرفتهاند دور مدینه را خندق حفر کنند. چقدر زمان میخواهد که شما دور یک شهر را یک کانال حفر کنید که دشمن نتواند از آن عبور کند؟ چون کانال هر چه هم عریض و عمیق باشد بالاخره راه عبور دارد. مدینه هم یک شهری نسبتاً بزرگ بوده، اینکه تصمیم به این کار گرفته شده، نشان دهندۀ شرایط سخت آن مقطع است.
وی سپس گفت: حدود نیمی از سوره احزاب گزارشی از وضعیت بحرانی آن دوران و برنامهریزی برای راهبرد تحول وخروج از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب است. مسلمانها اینجا در بین مرگ و زندگی واقع شدند. یا باید بمانند و مقاومت کنند یا باید رها کنند. شرایط تصمیمگیری خیلی سخت شده است.
استاد مهاجرنیا افزود: در این شرایط بسیار سخت آیه اول سوره احزاب به خود پیامبر الگو میدهد که یا رسول الله محکم بایست. تو رهبر این جامعه هستی. «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ» محکم پشتوانهات را نگه دار. « وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ» حواست باشد کوچکترین پیروی از کفّار و منافقین که از درون و پشت جبهه توطئه میکنند، نداشته باشی.
وی افزود: آیه بعد میفرماید که «وَ اتَّبِعْ ما یُوحى إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» یا رسول الله! الگویت را من میفرستم. از وحی برای تو پیام میدهم. محکم در این مسیر بایست، من خط و مشی را برای تو میفرستم، آیه سوم میگوید:«وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ» پشتیبانت را خدا ببین. به خدا توکل کن. «وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلا» هر کسی در بحرانها، در برنامهریزیها، در عبور از شرایط سخت به خدا توکل کند، خدابرای او کفایت میکند. خدا به او کمک میکند.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: در آیه ششم خطاب به مسلمانان میگوید «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پیغمبر الگوی همه شما است. پیامبر نسبت به برنامهریزی، مدیریت، رهبری و به همه کارها اولویت دارد. چشم و گوش شما به او باشد. ببینید او چه میگوید و حرف او بر همه مقدم است. آیات بعدی میگوید: «لِیَسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِمْ» خیلی تعبیر زیبایی است. میگوید که از انسان¬هایی که مقاومت میکنند، در مسیرشان صادق هستند، محکم ایستادهاند، ما از خودشان نمیپرسیم که چگونه ایستادهاید. از صداقتشان می پرسیم که شما در عهد و پیمان با خدا چگونه بوده.
وی افزود: در آیه نهم همین سوره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» نعمتهای الهی را ذکر کنید. چه نعمتهایی؟ میگوید زمانی که دشمن به شما حمله کرد، زمانی که دور شما را محاصره کردند.«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً» ما یک طوفان فرستادیم. آن طوفان کمک شما آمد. «وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلا». و آنهایی که به خدا توکل میکنند همان برایشان کفایت می کند.
وی سپس گفت: در آیه بعد می فرماید:«هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیدا» اینجا بود در آن شرایط سخت و بحرانی که ما خودمان هم به کمک آمدیم، داشتیم مؤمنین را امتحان میکردیم تا ببینیم چه کسانی صادقانه بر عهدشان میایستند.
وی بیان داشت: در آیه ۱۲صحبت از توطئه منافقین است که سعی می کردند دل مردم را خالی میکردند، «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُورا» شایعهپراکنی میکردند، می گفتند این همه پیغمبر وعده میداد که مثلاً دنیای و آخرت شما را آباد میکنیم، پس کو؟ دقیقاً مثل همین حرف هایی که برخی امروز می زنند، میگویند ۴۰ سال است انقلاب اسلامی شده، پس آن رونق اقتصادی و توسعه و معنویت و اخلاق و رفتار و کردار و چیزهای خوب آن کجا است؟
استاد حوزه ودانشگاه بیان داشت: آیه بعدی یعنی آیه ۱۳ ادامه حرف منافقین است. «وَ إِذْ قالَتْ طائِفَهٌ مِنْهُمْ» و «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ» ای اهل مدینه، ای مردم، شماهیچ جایگاهی ندارید. «فَارْجِعُوا» برگردید. خودتان را به کشتن ندهید. برای چه در جبهه ایستادهاید؟ چرا پای پیامبر ایستادهاید؟ در یک عدهای هم واقعاً تأثیر میگذاشت، پیش پیامبر میآمدند و اجازه میگرفتند که برگردند«یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَهٌ» می گفتند زندگی و زن و بچه داریم.
وی افزود: آیه ۱۴میگوید: «وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَهَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ یَسیرا» شرایط انقدر بحرانی شده بود، نفاق آنقدر کارساز شده بود که خود قرآن وضعیت را تأیید میکند که انقدر دل مردم خالی شده بود که هر کسی اینها را دعوت میکرد که برگردید، اینها زمینهاش را داشتند که زود برگردند. ولی در همین جامعه بنا است که تحول اتفاق بیفتد. خدا بنا است در همین جامعه امدادهای غیبیاش را برساند و جامعه را متحول کند.
وی سپس گفت: آیه بعدی میفرماید: «وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ»، این در حالی است که اینها با خدا عهد بستهاند. یعنی قبل از این جنگ احزاب قرار بود بایستند. «مِنْ قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلا» قرار بوده که به پیغمبر پشت نکنند، رها نکنند. پای این انقلاب، پای این شعار تا آخرش بایستند و بدانند که خداوند از عهدش نمیگذرد. خداوند از این عهد سؤال خواهد کرد.
وی افزود: روز قیامت همه باید پاسخ بدهند که چه کردید؟ چرا عهد را شکستید؟ چرا پای انقلاب نایستادید؟ چرا کوتاه آمدید؟ چرا از شعار امام و شهدا دفاع نکردید؟چرا با چنگ و دندان پای این انقلاب نایستادید و خیلی راحت تسلیم شدید؟ از همه ما هم سؤال خواهد شد که چرا گذاشتید این شرایط خوب از دستتان برود؟ چرا گذاشتید انقلابی که زیباترین انقلاب بود، تضعیف شود؟
استاد مهاجرنیا گفت: در آیات بعدی می فرماید: «وَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا» خداوند مؤمنین را توصیف میکند. میگوید بعضی از اینها بودند که در همان جنگ یا قبلاً شهید شدند. به وعده الهی رسیدند و عدهای هستند که پای کار ایستادهاند و منتظر هستند که به دوستانشان ملحق شوند.
وی ادامه داد: خداوند در آیه ۳۵ یک گزارشی از وضعیت مؤمنین میدهد: «إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظیما» مجموعه مسلمانها را با ویژگیهای مختلف اسم میبرد، میگوید مؤمنیی که پای کار هستندو ایستادند. «وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظیما» به اینها امید و بشارت میدهد که پاداش اصلی شما در قیامت است.
وی افزود: آیه ۴۳ که در واقع پایان جنگ احزاب هست،می فرماید «هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» میگوید مردم بدانید شما که میخواهید متحول شوید، شما از این وضعیت بد میخواهید عبور کنید، خداوند دارد به شما قدرت میدهد، تسلی میدهد و شما را تقویت میکند. ملائکه کنار شما هستند برای اینکه «لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» شما را از این وضعیت ظلمت، بدی، فشار، دشمنی و بحران خارج کنند به سمت نورانیت ببرند. هم در دنیا و هم در آخرت. «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیما» خداوند نسبت به مؤمنین رحمت دارد.
استاد مهاجرنیا در ادامه افزود: مجموعه این آیات سوره احزاب یک تصویری از جنگ احزاب را ترسیم کرد. دشمن قوی، مسلمانی که دچار تشتت شدند، نفاق در درون آنها آمده و بخشی از جامعه دچار تزلزل شده است. انقدر تزلزل شده که خود خدا هم پذیرفته «وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیدا» ترس اینها را گرفته بود. در این شرایط ترس، خداوند به واسطه ایمان و تقوا و معنویت و ذکرالله جامعه را بازسازی میکند.
وی سپس گفت: جنگ احزاب به واسطه استحکام معنویت و ایمان، به واسطه اینکه یک بسیجی قهرمان، در قامت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع). به مصاف قهرمان عرب میرود و آنجا اخلاص علوی را نشان میدهد، جبهه اسلام از این وضعیت بحرانی عبور میکند. دقیقاً یک نفر بحران را شکست و در جامعه اسلامی تحول ایجاد کرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهردر پایان با اشاره به اینکه معمولاً هر تحوّلی یک شرایط و بستر زمانی و مکانی دارد، گفت: شرایط جامعه ما در بخشهایی بحرانی است. برای عبور از این وضعیت، باید تحوّل ایجاد شود. پایههای تحول در یک جامعه دینی و انقلاب اسلامی؛ تقویت توکل، ایمان، تقوا، معنویت و ذکرالله است.
/