به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، مدرسه ارکستر و کر پایتخت به مدیریت شهرام توکلی قریب به یک دهه است که فعالیت خود را آغاز کرده و چند سالی است که ارکستر سمفونیک پایتخت را که رویکرد اجرای صحنهای موسیقی دارد، تشکیل داده است. این ارکستر در آخرین تجربه حضورش روی صحنه، در تاریخ ۲۸ خرداد در تالار وحدت به اجرای موسیقی پرداخت. رپرتواری که برای این اجرا در نظر گرفته شده بود، از آهنگسازان بزرگی همچون بتهوون، شوبرت، برامس، ماسنه و چایکوفسکی بود که توسط نوازندگان این ارکستر به رهبری شهرام توکلی به سمع و نظر مخاطبان رسید.
قطعه اول “اگمونت اپوس ۸۴” اثر لودویک فان بتهوون بود که بر اساس نمایشنامهای به همین نام اثر یوهان ولفگانگ فون گوته نوشته شده است. این قطعه شامل چند تم برجسته است از جمله تم اصلی قهرمانانه، تم عاشقانه و تم غمانگیز. اورتور اگمونت پر از شور و هیجان است و داستان مبارزه اگمونت، کنت هلندی، علیه اشغال اسپانیاییها را روایت میکند. علاوه بر چالشهای فنی، اورتور اگمونت یک قطعه احساسی است که نیاز به تفسیر و بیان قوی از نوازندگان دارد. از همان ابتدای اورتور، نواقص بخش زهی آشکار بود. کیفیت لحن بخش زهی نیز مطلوب به نظر نمیرسید. صداها در برخی از قسمتها خشن و ناهنجار به گوش میرسید و در برخی دیگر، فاقد عمق و طنین کافی بود. این امر به ویژه در تمهای اصلی و احساسی قطعه مشهود بود که به دلیل عدم ظرافت و دقت کافی، تاثیرگذاری خود را از دست داده بودند. در بخش بادی چوبیها هم ایراداتی از سمت نوازندگان فلوت شنیده میشد؛ نتهایی که متزلزل و نامفهوم اجرا شدند. اشکال در بخش زهی تنها متوجه این قطعه نبود، مشکلی بود که در طول اجرای کنسرت برطرف نشد.
قطعه دوم “سمفونی شماره ۸ در سی مینور”، مشهور به سمفونی ناتمام، اثر فرانتس شوبرت، آهنگساز اتریشی، است. این سمفونی یکی از مشهورترین و محبوبترین آثار شوبرت است و به دلیل زیبایی ملودیها، ساختار پیچیده و حس تراژیک عمیقش مورد تحسین قرار گرفته است. شوبرت در سال ۱۸۲۲، در ۲۶سالگی، شروع به نوشتن سمفونی شماره ۸ کرد. او دو موومان کامل (اول و دوم) و بخشهایی از موومان سوم را نوشت، اما هرگز آن را به پایان نرساند. ارکستر در اجرای این قطعه با چالش هماهنگی ریتمی در بخش بادیها مواجه بود. همچنان نوازنده فلوت ۱ اجرای تمیزی از خود ارائه نمیداد. نوانسها خوب رعایت شدند اما همانطور که گفته شد، اجرای تمیزی از زهیها شاهد نبودیم.
در ادامه، قطعه “رقص مجار” اثر یوهان برامس شماره ۷، ۴ و ۶ و “Le Cid Ballet Suite” اثر آهنگساز فرانسوی ماسنه که در سال ۱۸۸۹ بر اساس اپرای “Le Cid” اثر پیر کورنی (۱۶۳۶) نوشته شده است، اجرا شد. “Le Cid Ballet Suite” یکی از مشهورترین آثار ماسنه است و توسط بالهها و ارکسترهای متعددی در سراسر جهان اجرا و ضبط شده است. موسیقی این اثر پرشور، رمانتیک و دراماتیک است و به خوبی داستان عشق و فداکاری رودریگو و خیمنه را روایت میکند. صدادهی کلی ارکستر در اجرا گواه این بود که این نوازندگان در این اجرا با مسئله ریتم به طور کلی مشکلی نداشتند و بیشتر ایرادات متوجه اجرای ژوست و دقیق نتها بود.
مرثیه در گام سی بمل مینور، اپوس ۲۶، اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز روسی، در سال ۱۸۷۶ در پی مرگ نیکلای روبینشتاین، نوازنده پیانو و رهبر ارکستر روسی، نوشته شد. این قطعه برای سازهای زهی تنظیم شده است و نوازندگان این ارکستر متأسفانه اجرای تمیزی ارائه ندادند. اما نوانسها و داینامیک قطعه تا حدی قابل قبول ارائه شد. از دیگر ایراداتی که به بخش زهی این ارکستر وارد است، این است که سرعت دست نوازندگان در اجرای ترمولوها یکسان نبود. چه خوب بود که در تمرینات بیشتر بر روی هماهنگی اجرای ترمولوها تأکید میشد.
“Méditation” (مراقبه) از اپرای “Thaïs” (تائیس) اثر آهنگساز فرانسوی ماسنه یک مدیتیشن زیبا و تأملبرانگیز است که توسط شخصیت تائیس، یک راهبه مصری، خوانده میشود. این قطعه به دلیل ملودی لطیف و غمانگیز و متن شاعرانهاش مشهور است. این قطعه یک اثر رمانتیک و احساسی است که توسط بسیاری از ویولونیستهای مشهور نواخته شده است. علیرضا چهرهقانی، سولیست ویولن، اجرای تمیز و احساسی ارائه داد. ویبراسیونهای تمیز و بازی صحیح با داینامیک از مواردی بود که به تأثیرگذاری احساسی این اجرا کمک بزرگی میکرد.
پیش از اجرای قطعه آخر، رهبر ارکستر، شهرام توکلی، پس از تشکر از حضار برای شرکت در این کنسرت اشاره کرد که قطعه آخر “مارش اسلاو” اثر چایکوفسکی قطعهای است سخت و چالشبرانگیز و ارکستر برای اجرای این قطعه تمرین بسیاری کرده است. اشاره به سخت بودن اجرای این قطعه توسط رهبر، انتظاری از یک اجرای مهیج در ذهن مخاطب ایجاد کرد. مخاطبان منتظر بودند که ببینند آیا این ارکستر از پس اجرای این قطعه برمیآید یا خیر.
“مارش اسلاو” اپوس ۳۱، یک قطعه ارکسترال اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز روسی است. این اثر در سال ۱۸۷۶ نوشته شد و به عنوان ادای احترام به سربازان روسی که در جنگ روسیه و عثمانی جنگیده بودند، به آنها تقدیم شد. این قطعه یکی از محبوبترین آثار چایکوفسکی است و توسط ارکسترها و رهبران مشهور متعددی در سراسر جهان اجرا و ضبط شده است. این اثر به دلیل ملودیهای جذاب، هارمونیهای غنی و ارکستراسیون قدرتمندش مورد تحسین قرار گرفته است. بخشهای سریع و پرشور اثر، به نوازندگان تکنیک و مهارت بالایی در نواختن سازهای خود نیاز دارد. هماهنگی دقیق بین تمام بخشهای ارکستر در طول قطعه، به ویژه در تغییرات ناگهانی سرعت و ریتم، ضروری است. تغییرات پویایی ناگهانی و شدید در طول قطعه، از نوازندگان کنترل دقیق و ظریف دینامیک سازهای خود را میطلبد. حفظ ریتم دقیق و ثابت در طول قطعه، به ویژه در تمپوهای تند، برای نوازندگان چالشبرانگیز است. اما آیا این ارکستر از پس اجرای این قطعه برآمد؟ در یک کلمه میتوان گفت بله، به شکل آبرومند هم از پس اجرای این قطعه برآمد. اجرایی دقیق، تمیز و کمخطا. البته همچنان ایرادات مربوط به بخش زهی پابرجا بود اما نسبت به اجرای قطعات دیگر این کنسرت کمتر بود. مشخص بود که از پیش در تمرینات تأکید ویژهای روی اجرای این قطعه داشتند، پس میتوان نتیجه گرفت که با تمرین و هدایت درستتر میتوانست قطعات دیگر هم کمخطاتر و زیباتر اجرا شود.
در مجموع، ارکستر سمفونیک پایتخت توانست تالار وحدت را مملو از علاقهمندان به موسیقی کلاسیک کند و کنسرتش را به تمدید روز قبل این اجرا در سالن رودکی بکشاند؛ امری که برای ارکسترهای بخش خصوصی چالشبرانگیز است. این نشاندهنده فعالیت صحیح و مدیریت درست مخاطب است. ارکستر پایتخت با توجه به اینکه مدرسه ارکستر پایتخت را نیز در کنار خود دارد، توانسته هنرجویانی را از مرحله آموزش به اجرا در ارکستر خود بکشاند که شایسته تقدیر است و مثالی خوب و رو به رشد از فعالیت بخش خصوصی در حوزه موسیقی کلاسیک و ارکسترال ایران است. امیدواریم که فعالتر و پویاتر از قبل با مدیریت درست به فعالیت خود ادامه دهد
نوشته: فرید پریش
/