به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، در استان ایلام شب چله که میشد خانوادهها به بهانهی یلدا دور هم جمع میشدند خانمهای فامیل “کله کنجی” شیرینی محلی مخصوص شب یلدا درست میکردند.
برای درست شدن این شیرینی چندین ساعت از هاون استفاده میشد تا خرما و کنجد منسجم شود؛ در این چند ساعت خانمها با هم میگفتند و میخندیدند و آقایان در کنار هم مشغول بازی گل یا پوچ میشدند.
پختن شیرینی و بازیها در خانوادههای ایلامی بهانهای برای دورهم جمع شدن و رفع کدورت و دوری خانوادهها از هم دیگر بود.
در زمان های قدیمتر مراسم “شیلی میلی” را در استان ایلام داشتیم که در آن همزمان با شب چله شماری از جوانان و نوجوانان به صورت دسته جمعی به درب منازل مردم میرفتند و پس از آن ابیاتی میخواندند؛ صاحب خانه بلافاصله با شنیدن این اشعار که به صورت دسته جمعی و موزون خوانده می شد مقداری پول، قند، خرما، شیرینی یا تنقلات برای آنها میآورد.
اما حالا این مراسمات برای خانوادههای نسل جدید غریبه شده است و این رسومات به دست فراموشی سپرده شده است.
سادگی در دورهمیهای گذشته مشهود بود
حاج حسین یکی از شهروندان ایلامی در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: یادم میآید نوجوان که بودم شب چله که میشد همهی فامیل در منزل پدربزرگ جمع میشدیم؛ از همهی خوبیهای این دورهمیها که بگذریم یک خوبی که در این شب نشینی شب چله دیده میشد سادگی بود.
وی افزود: منظورم از سادگی این است که هیچگونه تجملاتی در این جشن نبود؛ شیرینی که تهیه میشد مشترک و با همکاری همه خانوادهها درست میشد اما امروز هزار جور کیک، شیرینی، آجیل و میوه را با انواع تزیینات صرفا برای یک “عکس” تهیه میکنند.
این شهروند ایلامی گفت: چشم و هم چشمی جای صفای آن روزها را گرفته است و همین اجازه نمیدهد حال خوب آن ایام تکرار شود.
گستردگی ارتباطات باعث شده جشنهای ملل دیگر هم رواج یابد
ساناز یکی دیگر از شهروندان ایلامی در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: با توجه به گستردگی ارتباطات، اینترنت و وسایل ارتباط جمعی، اقوام و ملتها به هم نزدیکتر شدهاند و گرفتن جشنهای ملل دیگر هم رواج یافته است.
وی افزود: جشن کریسمس هم به خاطر تازه بودن آن در ایران یک جور تنوع به حساب میآید و بچههای نسل جدید بیشتر به آن علاقه و تمایل نشان میدهند.
این شهروند گفت: شور و حال بازار نشان از این دارد که در کنار خرید برای شب یلدا خرید درخت کاج و بابانوئل ترند بازار شده است و این اقلا هم به سبد خرید خانوادهها اضافه شدهاند.
شب چله در گذشته بهانهای برای دور هم جمع شدن بود
رائد ناصریفرد کارشناس مردم شناسی در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: قبلا اکثر خانوادههای ایلامی در شب چله دور هم جمع میشدند و با همکاری هم شیرینی محلی کله کنجی درست میکردند و بازیهایی مثل زر مشتکی یا همان گلیا پوچ را انجام میدادند و بزرگترها برای خانواده قصه میگفتند و شعر میخواندند و به بهانهای برای دور هم جمع شدن خانودهها در شب چله
تبدیل میشد.
وی افزود: اما حالا این آداب و رسوم به فراموشی سپرده شده است و مردم بیشتر به جای این رسوم کاج کریسمس و کیک میخرند و کنار آن هم هندوانه تزیین میکنند.
این کارشناس گفت: در واقع یکی از رسومات محلی فراموش شده ما همین شیرینی کله کنجی است که خانوادهها برای تهیه آن دور هم جمع میشدند تا به بهانهی تهیه شیرینی و کوبیدن کنجد و خرما کنار هم باشند.
وی ادامه داد: جدیدا یک سری شیرینیهای جدید وارد بازار شده که تهیه آنها خیلی راحتتر است به همین خاطر مردم بیشتر به تهیه این شیرینیها تمایل نشان میدهند.
وی تصریح کرد: برای احیا کردن این رسومات باید صدا و سیما و سایر رسانهها این رسومات را به نسل جدید معرفی کنند و ما به آموزش و پرورش این پیشنهاد را دادیم که در قالب آموزشهای پرورشی این رسومات را به بچههای دبستان آموزش دهند تا این مراسمات به فراموشی سپرده نشود.
تاکنون فعالیتی در زمینه آموزش رسومات در آموزش و پرورش صورت نگرفته است
رجبیزاده روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: تاکنون فعالیتی در زمینه آموزش یا یادآوری رسومات محلی فراموش شده استان در حوزه آموزش و پرورش و مدارس استان صورت نگرفته است.
پیشتر یلدا بهانهای بود تا لابلای تمام مشغلهها و روزمرگیها، دور هم جمع شویم و دیدارها تازه شود؛ آتش گرم کرسی خانه مادربزرگ ما را دور خودش جمع میکرد و گرمایش را با ما تقسیم میکرد تا شب اول زمستانمان گرم باشد که به یمن همین گرما شبهای بعدی زمستان را به گرمی سپری کنیم.
یلدا بهانهای بود که در کنار خانواده غمها و دغدغههایمان برای لحظاتی به فراموشی سپرده شود و سیاوش را در میان تقویم ورق خورده پدر بزرگ ببینیم که چگونه از آزمون آتش سربلند بیرون میآید و حقیقتا شنیدن داستان سیاوش از زبان پدربزرگ چقدر قصه را باشکوهتر میکرد!
اما در چندسال اخیر نه خبری از گرمای کرسی مادربزرگ هست نه سیاوشِ قصههای پدربزرگ؛ در این سالها به شب یلدا که نزدیک میشویم مهیا کردن بساط دورهمیهای خانوادگیِ شب چله که قبلا در خانوادهها برگزار میشد جای خود را به فرهنگی جدیدی با رسومات جدید داده است.
آیا تمایل این نسل از پدر و مادرهای جوان به جشن کریسمس، برمیگردد به سنین کودکی آنها؟ یا اینکه دلیل این همه علاقه و تمایل به تغییر سبک زندگی به دلیل تاثیر فضای مجازی و تلفنهای همیشه همراه است؟
زمانی که پدر و مادرهای جوان هیچ آشنایی با فرهنگ کهن خود ندارند چگونه میتوانند آن را به فرزندان خود آموزش دهند؟ غیر از این است که کودکان ما باید این فرهنگ را در سطح جامعه یاد بگیرند؟ آیا تاکنون تلاشی در این زمینه صورت گرفته است؟
در روزهایی که به دلیل نبود اینترنت و لوحهای فشرده، مردم اتکای زیادی به تلویزیون ملی برای دیدن برنامههای سرگرمکننده داشتند و معمولا روزهای نزدیک به کریسمس، کارتونهایی چون رابینهود و اسکروچ از تلویزیون نمایش داده میشد؛ کارتونهایی که آن نسل بسیار دوستشان داشت.
نزدیک شدن اقوام مختلف و ملتها به هم مخصوصا در زمینهی شادهای دست جمعی نمیتواند وجهه بدی داشته باشد اما زمانی که فرهنگ غنی ایرانی را کنار بگذاریم و فرهنگ غربی را جایگزین آن کنیم نه تنها خوشایند نیست بلکه قطعا دلایلی در پس آن نهفته است.
انتهای پیام/ ۹۷۰۸۰۸/ ق