سالهای پر تنش دفاع مقدس تمام می شود و رزمنده های دیروز به شهر برمی گردند. شهر اما در بحبوحه رزمایش جریانات سیاسی چپ و راست است. چپی ها داعیه دار اسلام ناب محمدی در برابر اسلام آمریکایی شده اند و جنگ فقر و غنا را ابزاری برای پیشبرد هدف اصلی دولت حداکثری قرار می دهند و از سوی دیگر، برای راستی ها هنوز مالکیت خصوصی یک حکم شرعی غیر قابل تغییر است و دولت حق جولان به این حریم خصوصی را ندارد؛هرچند که این صف بندی ها در دوره های بعد رنگ میبازد و چرخش ۱۸۰ درجه ای برخی مواضع، مردم را مطمئن میسازدکه لزوما حقیقتی در پس این جناح بندی ها نیست.
حال جنگ تمام شده و نیروهای مبارز انقلاب در طول ۸ سال دفاع مقدس حسابی آبدیده شده اند و با بازگشت به شهر، دغدغه دولت سازی و جامعه سازی اسلامی دارند. مشکل از جایی آغاز می شود که بخش قابل توجهی از این نیروها تمایلی به جایابی در دسته بندی های رایج چپ و راست نداشتتد و ظرفیت محدود تشکل های سیاسی آن دوره، عملا فاقد انعطاف لازم برای پذیرش دیدگاه های جدید این نیروها بود.
بخشی از رزمندگان به دلیل آسیب های جسمی و روحی برآمده از دوران دفاع،علیرغم دغدغه های انقلابی ،عملا امکان رشد سیاسی و پیشرفت حرفه ای همچون دیگران را نداشتند و بخشی دیگر تصمیم گرفتند با پرهیز از فضای سیاست، در حوزه های تخصصی خود، مسیر رشد تکنوکراتیک را انتخاب کنند. شاید تبعات اختلافات سیاسی در پایتخت که بعضا به نیروها و میدان جنگ هم کشیده می شد؛ عامل این پرهیز سیاسی بود. برخی هم اساسا کسب قدرت را امری ضد ارزش می پنداشتند و حضور حرفه ای در میدان سیاست را نه خدمت به مردم که مصداق حدیث نفس میدانستند.
و البته نباید فراموش کرد که بخش قابل توجهی از نیروهای اصلاح طلب دهه های هفتاد و هشتاد، همان مبارزین دهه پنجاه در قبل انقلاب و رزمنده های دوران ۸ ساله جنگ در دهه شصت بودند که به مرور زمان با عمیق شدن اختلافات سیاسی؛ روایتی متفاوت از هویت خود ساختند؛ روایتی که خواسته یا ناخواسته در افکار عمومی و نسل های جوانتر انقلاب، منجر به مصادره نیروهای رزمنده در جناح اصولگرا شد و در دهه های اخیر جلسات گرامیداشت و تکریم شهدا توسط این جریان پیگیری می شود. با پایان دوران دفاع مقدس، آنانی که میدان سیاست را محل اثرگذاری و کسب قدرت را ابزار پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی می دیدند؛ با ایجاد جریان های سیاسی همسو، هویتی جدید از رزمندگی را در سپهر سیاسی کشور شکل دادند.
در همین بستر،جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۵ تشکیل شد؛ جمعیتی که دغدغه ایجاد همگرایی و وفاق میان تشکل های سیاسی فارغ از برچسب های راست و چپ را داشت. این تشکل در دهه ابتدایی فعالیت خود با عضوگیری فراگیر، ایجاد شعب محلی در همه استان ها و آموزش نیروها نقش مهمی در حضور نیروهای تشکیلاتی در مجلس هفتم ایفا کرد. علاوه برآن، ستادهای انتخاباتی و بخش قابل توجهی از نیروهای دولت نهم برخاسته از همین رویکرد و تشکیلات بود.
در کنار این تشکل؛ شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی برای برون رفت از فضاسازی های رسانه ای گسترده جریان رقیب علیه خود که با برچسب هایی همچون اسلام طالبانی،تحجر طلبی و مخالفت با آزادی و مردم سالاری همراه بود؛ تصمیم گرفت با ایجاد ائتلاف میان نیروهای اصولگرا و تدوین گفتمانی نو، وضعیت سیاسی خود را تغییر دهد.
این ائتلاف توانست با جذب چهره های متخصص و نخبه، استفاده از نیروهای ارزشی چپ که منتقد وضع موجود در دهه ۷۰ بودند، گفتمان اعتدال و مردم سالاری دینی و نکوهش رفتارهای باندی و جناحی، جایگاه مردمی خوبی پیدا کند؛ به طوری که مجلس هفتم و انتخابات دوم شوراهای شهر و روستا را از آن کاندیداهای خود کرد. شعار شهردار منتخب این دوره، صداقت در گفتار، سلامت در عمل و خدمت صادقانه بود؛ گفتمانی که فضای سیاسی اجتماعی شهر را تاحدود زیادی تغییر داد.
باید توجه داشت که علاوه بر این تشکل ها و ائتلاف های سیاسی؛ برخی فرماندهان جنگ ،خود به تنهایی ظرفیت جریان سازی در فضای سیاسی دهه های بعد دفاع مقدس را دارا بودند. اشخاصی که با دغدغه محوری ایجاد وفاق سیاسی و کادرسازی برای انقلاب اسلامی با روحیه عملگرایانه خود، توانستند علاوه بر مدیریت در مناصب رسمی، با ایجاد و یا حمایت از نهادهای غیر دولتی همسو و راه اندازی مطبوعات مد نظر، نقش مهی در گفتمان سازی و تربیت نیروهای جوان نسل دوم و سوم انقلاب ایفا کنند.
هرچند که به دلیل ضعف فرهنگ رقابت سیاسی، اختلاف نظرات و فقدان تاب آوری سیاسی، مقطعی بودن وعدم استمرار کارویژه تربیت نیروی سیاسی حرفه ای و وابستگی تشکیلات به دولت و اشخاص چهره مانع از آن شد که دغدغه اولیه رزمنده های بازگشته از جبهه به صورت کامل محقق شود و همچنان ایجاد همگرایی سیاسی و تربیت نیرو برای سطوح مختلف حکمرانی مسائل بر زمین مانده میدان سیاست هستند.
چالش بعدی به میزان ورود و دخالت این نیروها در فرایند گردش نخبگان سیاسی از کانال انتخابات و یا انتصابات مدیران برمی گردد.
قابل توجه است که امام خمینی (ره) در زمان حیات خود تاکیدات ویژه ای مبنی بر عدم دخالت نظامیان در انتخابات داشتند و آن را عامل اختلال در وظیفه اصلی این نهادها می دانستند:
«برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته بندی و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی، به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می دارد و همین طور ارتش را. »(صحیفه امام، جلد ۱۹، ص ۱۲)
همچنین در بند ۱۶ سیاست های کلی انتخابات بر ممنوعیت ورود نیروهای مسلح، قوای سهگانه اعم از وزارتخانه ها و دستگاه های تابعه آنها، دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی، سازمان ها، نهادها و شرکت های دولتی و نهادهای عمومی در دسته بندی های سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان تاکید شده است.
در نهایت ماده ۴۰ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح تصریح میکند که «مداخله، شرکت یا فعالیت کارکنان نیروهای مسلح در دستهبندیها، مناقشههای سیاسی و تبلیغات انتخاباتی ممنوع بوده و جرم تلقی میشود و مرتکبین به ۶ ماه تا سه سال حبس محکوم میگردند.».
به نظر می رسد در طول دهه های مختلف پس از جنگ؛ بالاگرفتن اختلافات سیاسی که در مواردی روند انتخابات را به مساله ای امنیتی تبدیل کرد و همچنین عدم تمکین سیاسی برخی بازیگران سیاست نسبت به قواعد بازی انتخابات حواشی زیادی را برای کشور به همراه داشت که موجبات بیم نهادهای نظامی نسبت به حفظ دستاوردهای انقلاب را فراهم کرد.
این روند در نهایت باعث شد که برخی فرماندهان و چهره های شاخص به طور رسمی با استعفا از نهادهای نظامی و انتظامی وارد عرصه سیاست شوند ؛ هرچند که برخی نشانه های دیگر حاکی از نفوذ و ورود غیر مستقیم جریان سیاسی منتسب به این نهادها در رقابت های سیاسی است.
به نظر می رسد با تفکیک میان نهاد ناظر و نهاد عامل سیاست و شفاف سازی نسبت به کارکرد نظارتی نهادهای نظامی در راستای پاسداشت انقلاب اسلامی باید از ورود های سلیقه ای و حاشیه ساز برخی منتسبین این نهادها جلوگیری کرد. ضمن اینکه مستند سازی و آموزش دانش ضمنی حاصل از تجربیات رزمنده های شاخص دفاع مقدس قطعا گامی موثر در تربیت نیروهای تراز برای کشور خواهد بود.
* پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف
۲۱۹۲۱۹