به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، حجت الاسلام رفیعی طی سخنان خود در ایام دهه ماه محرم گفت: مهارت امام حسین علیهالسلام در ایجاد آرامش در شرایط نبرد را یک بار بررسی کنیم. آب بسته است، دشمنان محاصره کردهاند، همه یاوران شهید شدند و زنان و بچهها بناست به اسارت روند. خیلی مهارت لازم است تا کسی در این شرایط ایجاد آرامش کند. امام حسین چگونه ایجاد آرامش کرد؟ یک بخشی از آن را در کلام خود آن حضرت میگویم. عصر عاشورا قصد کردند وداع کنند، آن هم در شرایطی که اصحاب و یاوران شهید شدند.
وی افزود: امام در این شرایط خطاب به بستگان فرمود:
1. اِسْتَعِدُّوا لِلْبَلاءِ وَ اعْلَمُوا اَنَّاللّه حامیکُمْ وَحافِظُکُمْ؛ یعنی آماده ابتلای الهی باشید و بدانید که خداوند حامی و حافظ شماست.
2. بعد فرمود وَسَیُنْجِیُکُمْ مِنْ شَرّالا عْداءِ؛ پس او حتماً شما را از شر دشمنان نجات میدهد.
3. وَ یَجْعَلْ عاقِبَهَ أمْرِکُمْ اِلى خَیْرٍ؛ یعنی عاقبت امر شما را ختم به خیر میکند.
4. وَ یُعَذِّبُ عَدُوَّکُمْ بِأنواعِ الْعَذابِ؛ دشمنان شما مبتلا با انواع عذاب میشوند که شدند. تمام آنها را یا مختار از بین برد و یا ابوالعباس سفاح و یا توابین. تمام کسانی که در کربلا بودند، آب خوش از گلویشان پایین نرفت. منتها این حرفها در زمانی است که هنوز اتفاقی نیفتاده است.
5. وَ یُعَوِّضَکُمْ عَنْ هذِهِ الْبَلِیَّهِ بَاءْنواعِ النِّعَمِ وَ الْکَرامَهِ؛ بدانید که خداوند همان طور که دشمنان را به انواع عذاب مبتلا میکند، جزای این کار شما را به انواع نعمت میدهد. امام حسین علیهالسلام افق آینده را میبیند. زمانی میرسد که قبر دختر بزرگوارش زیارتگاه میشود. تا زمانی که تاریخ برجاست، کربلا محل امن و مرکز تحول عالم شود.
رفیعی ادامه داد: امام در ادامه توصیههایی را مطرح کرد و این توصیهها به درد زندگی امروز ما میخورد. امام حسین فرمود:
۱. فَلا تَشْکُوا؛ شکایت نکنید. ۴۰ سال یعقوب به فراق یوسف مبتلا شد و چشمانش را از دست داد، اما شکوه نکرد. فقط میفرمود «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ»؛ من شکایت و حزنم را به درگاه خدا میبرم. یا آسیه در خانه فرعون که سختترین خانه است. فرعون او را با میخ، به زمین کوبید؛ چرا که شکنجه او با میخ بود و لذا او در قرآن ذیالأوتاد نامیده شد، چرا که اوتاد از ریشه «وَتدَ» به معنای میخ است. زیر این کتکهای طاقتفرسا آرام بود. خداوند در آیه۱۱ سوره تحریم میفرماید «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»؛ یعنی خداوند برای اهل ایمان زن فرعون را مثال میزند. چرا این قدر زود میشکنیم و زود میبازیم و با یک حادثه آرزوی مرگ میکنیم.
۲. امام فرمود «وَ لا تَقُولُوا بِألْسِنَتِکُمْ ما یَنْقُصُ مِنْ قَدْرِکُمْ»؛ یعنی با زبانتان چیزی نگویید که ارزشتان را کم کند. روایت داریم که مریض ثوابی دارد. اگر نق نزند، روزی که از بستر بیماری بیرون بیاید، اجرش را میدهند، اما اگر نق بزند، ثوابش میرود. شب عاشورا زن و فرزند در کنار امام جمع شدند و بعد میفرماید بسم الله الرحمان الرحیم؛ خدایا تو را شکر میکنم. چه شکری؟! یک قطره آب در خیمهات نیست. بچهها از گرسنگی شکم روی زمین گذاشتند. دشمن شما را محاصره کردند. مشکل ما این است که غالباً آنچه را داریم، نمیبینیم. نقصها را میبینیم. حالا شکر چه؟ فرمود به ما قرآن دادی. چه کسی در مشکلات قرآن یادش میآید؟ بعد میفرماید خدایا شکرت که به ما پیامبر دادی، شکرت که به ما دین دادی، چشم و گوش و فهم دادی؛ لذا خیلی مهم است که خانواده آرامش داشته باشد.
این سخنرانی مذهبی در ادامه سخنان خود با عواملی که آرامش خانواده را از بین میبرد، اشاره کرد و گفت: عواملی برای از بین بردن آرامش وجود دارد که عبارتند از:
۱. اعتقادی: گاهی یک جوانی دچار شبهه میشود. این عامل را رسانهها جزو رسالت خودشان میدانند. القای شبهه و تردید کار آنهاست. در چنین شرایطی باید به یک عالم برجسته رجوع کرد. هشام بن حکم ابتدا اعتقادی نداشت. پدرش او را نزد امام صادق علیهالسلام برد و پس از دریافت پاسخ خود، یکی از برجستهترین یاران حضرت شد و بعد استاد مناظره.
۲. اخلاقی: گاهی نا آرامی ریشه اخلاقی دارد. روایت داریم که سه چیز زندگی را ناآرام میکند. حقد، حسد و گمان بد. یک زنی به مرد خود یا برعکس، بدگمان است. یا حسادتی در دل دارد. کینه هم آرامش فرد را میگیرد.
۳. اقتصادی: گاهی فقر انسان را ناآرام میکند. فرد مستأجر است و به او میگویند فردا باید خانه را تخلیه کنی. امیرالمؤمنین به فرزنش محمد حنفیه نوشت «إیاکَ و الفَقر»؛ مواظب باش در زندگی دچار فقر نشوی، چرا که فقر نقصان دین میآورد. عقل آدم را از کار میاندازد.
۴. سیاسی: جنایات بنی امیه آرامش را از جامعه مسلمین گرفته بود.
با این حال باید دید امام عالم چگونه به دنبال کسب آرامش هستند و چه تذکراتی را به ما یادآور میشوند.
انتهایپیام/