Categories: فرهنگ و هنر

این سینه زن ها عشق سه ضرب هستند

این سینه زن ها عشق سه ضرب هستند

– اخبار فرهنگی –

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، در دوران دفاع مقدس برپایی هر مراسمی کنار میدان جنگ حال  هوایش فرق میکرد. محرم هم از این قاعده مستنثنی نبود. رزمندگان سعی می‌کردند به هر ترتیبی شده محفل کوچکی به راه بیاندازند و لحظاتی به سر و سینه بزنند و برای امام حسین(ع) اشک بریزند. جعفر طهاسبی یکی از رزمندگانی است که خاطره ای از حال و هوای آن روزها را این گونه روایت می کند: 

معمولا محرم ها جبهه تعطیل بود. حد اقل برای رزمنده های تهرون. توی جبهه محرم ها بند نمی شدند. محرم سال ۶۳ بود و ما پادگان ابوذر بودیم، از تیپ سید الشهداء علیه السلام فقط بچه های تخریب ، اطلاعات عملیات و طرح عملیات توی پادگان بودند. بقیه بچه‌ها در جنوب بودند. 

بچه های تیپ نبی اکرم(ص) و نیروهای ارتش توی پادگان مستقر بودند. با هر ترفندی بود توی مراسمات با کمک دوستان به میکروفون می رسیدیم. مراسم عزاداری ظهر عاشورا توی حسینیه قدس پادگان برگزار می شد. زودتر از من شهید حاج قاسم اصغری و محمد غلامعلی رفتن حسینیه تا مقدمات به دست گیری مراسم رو مهیا کند. من هم با فاصله از رفتن اونها وارد حسینیه شدم.

کرب‌زنی؛ آیین سوگواریِ محرم در بابل

تقریبا آخرهای منبر حاج آقا بود، از در که وارد شدم یه نگاهی اطراف منبر انداختم. دیدم چند تا کاغذ به دست نشسته اند . معلوم بود دارند آماده میشن برای مداحی… محمد غلامعلی با سر اشاره کرد که بیا. من هم خودم رو پای منبر رسوندم و همینکه حاج آقا والسلام رو گفت میکرفون رو برداشت به من داد و من هم بدون معطلی شروع کردم خوندن. سلام به امام حسین علیه السلام دادم و وارد روضه شدم وبعد هم نوحه رو شروع کردم. 

محمد غلامعلی چند تا کوچه باز کرد وسط حسینیه و شهید آقا سید محمد و شهید اصغری و خودش هم رفتن وسط برای میونداری. حسنیه قدس پر از جمعیت بود و همه جوون و سینه می زدند. توی بچه های شهرستانی معمول نبود لخت شدن و سینه زدن. همه لباس خاکی تنشون بود و با اشتیاق سینه میزدند. 

محمد غلامعلی خودش رو به من رسوند و گفت : جعفر! نوحه ی سه ضرب بخون. اینها عشق سه ضرب هستند و من هم نوحه رو عوض کردم. غوغایی بود. آخر برنامه هم محمد غلامعلی خودش شور گرفت و بچه های تهرونی که توی پادگان بودن  دور خودش جمع کرد و اون  شور معروف جبهه که تازه چند ماهی سر زبون ها افتاده بود خوند. قال رسول الله (ص) نور عینی/ حسین و منی انا من حسینی/ حسین جان کربلا… حسین حسین.

بچه های غیر تهرونی این سبک براشون مانوس نبود و با تاخیر وارد سینه زنی شدن. اما این شور در حقیقت شور شهادت بود و اون روز ولوله ای در حسینیه قدس به پا کرد. البته دیگر مداحان هم خوندند و همه فیض دادند و عاشورای خاطراتی شد. اواسط مهر ماه سال ۶۳ دهه اول محرم بود و اواسط اسفند سال ۶۳ پادگان ابوذر توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد و حدود ۱۲۰۰ نفر شهید و مجروح شدند.

/

admin

Share
Published by
admin

Recent Posts

راهنمای حرفه‌ای برای رزرو بلیط در فصل‌های شلوغ سفر

سفر می‌تواند تاثیرات مثبتی بر کاهش استرس و فشارهای روانی داشته باشد، روابط اجتماعی را…

1 هفته ago

بهترین زمان برای سفر به شهرهای جنوبی کشور!

جنوب ایران، با زیبایی‌های منحصربه‌فردش، همیشه یکی از محبوب‌ترین مقاصد گردشگری در میان علاقه‌مندان به…

2 هفته ago

چرا گیربکس چینی؟ بررسی مزایا و معایب نسبت به برندهای دیگر

گیربکس‌های چینی به دلیل قیمت پایین، دسترسی آسان و تنوع بالا مورد توجه قرار گرفته‌اند…

2 ماه ago

لیستی از هتل های محبوب سنگاپور از نگاه بوکینگ

شاید برای شما جالب باشد که بدانید سنگاپور جزو کشور هایی می‌ باشد که با…

2 ماه ago

فرق میسلار واتر و تونر

پاک نکردن آرایش، میتونه آسب های متعددی به پوستت بزنه، اولین و مهم ترین آسیب…

2 ماه ago

نیکزاد: تأثیر ۶۰ درصدی معدل در کنکور مطالبه متخصصان بود

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: تأثیرگذاری ۶۰ درصد معدل در کنکور، درخواست و مطالبه…

2 ماه ago