به گزارش خبرنگار اقتصادی برگزیده های ایران، دستور ابراهیم رئیسی برای احیای جهاد سازندگی در قالب یک مهلت ۲۰ روزه به معاون اول، دوم آبانماه سال جاری به پایان رسید.
خاطرات بسیار مثبت و تاثیر فعالیت ابتدای انقلاب جهاد سازندگی بر مردم سبب شده تا برنامه احیای جهاد سازندگی موج مثبتی از واکنشها را به سوی خود جلب کند.
در این بین پیشکسوتان عرصه جهاد و متولیان این حوزه در جلسات کارشناسی متعدد، شرایط احیای دوباره جهاد سازندگی را مورد بررسی قرار دادند. بر این اساس شاید خط و شیوه احیای جهاد سازندگی حقیقی و موثر را باید در اندیشه یکی از تاثیرگذارترین افراد در شکلگیری این نهاد انقلابی جستجو کرد.
شهید سید محمد بهشتی به استناد مستندات و نقل بسیاری از جهادگران ابتدای انقلاب، موسس جهاد سازندگی بوده است. تا جاییکه آبانماه سال ۱۳۵۸، سه روز پس از استعفای دولت موقت، این شهید بزرگوار از سوی شورای انقلاب بهعنوان اولین سرپرست جهاد سازندگی منصوب شد. حمایتهای بیدریغ شهید بهشتی از این نهاد انقلابی تا زمان شهادت او در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ ادامه داشت.
بر این مبنا واکاوی اندیشههای شهید بهشتی پیرامون جهاد سازندگی که بخشی از آن در سخنرانیهای وی هویدا شده است، میتواند نقشه راه احیای دوباره این نهاد انقلابی تلقی شود. یکی از مهمترین سخنرانیهای این شهید بزرگوار تحت عنوان «خط و آینده جهاد سازندگی» در اسفندماه سال ۵۹ در نشست مسئولان جهاد سازندگی ایراد شده است.
انتشار این سخنرانی پس از ۴۱ سال در ابتدای مسیر احیای جهاد سازندگی میتواند زمینه رسیدن به اهداف و ماموریتهای این نهاد انقلابی را میسر کرده و منجر به تاثیرگذاری بیشتر این مسئله شود.
متن کامل این سخنرانی در ادامه میآید:
*اگر قرار است جهاد سازندگی تغییر کند چگونه و در کدام خط؟
با خوشبختی از حضور در این جمع مبارک شوراهای جهاد سازندگی که هم میهمان هستند و هم میزبان، آن مسئولهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که شریک پیشتاز جهاد هستند و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی که باید همیشه به عنوان اساسیترین رکن جمهوری اسلامی هم انشاءالله اسلامی بماند و هم مردمی و برادران از هیات دولت و قوه مجریه.
چیزی که در این جمع پراثر میتوانم مطرح کنم و به همه شرکتکنندگان هم مربوط میشود این است که در تداوم انقلاب و در تداوم حیات جامعهمان نهادهای نوخاسته و نورسته انقلاب چه نقشی را برعهده خواهند داشت.
سپاه پاسداران انقلاب یک نهاد انقلابی است که با انقلاب و با پیروزی انقلاب متولد شده و با پیشرفت انقلاب هم رشد میکند، کمیته های انقلاب اسلامی نهادی است که با پیروزی انقلاب متولد شد و با پیشرفت انقلاب همراهی کرد. جهاد سازندگی یک نهاد انقلابی است که با پیروزی انقلاب متولد شد و با پیروزی انقلاب پیشرفت محسوسی داشته است.
خب اینها در چه خطی حرکت خواهند کرد. به کدام سو خواهند رفت؟ مشکل کارشان در آینده هم این است که تا به حال بوده یا باید تغییر کند؟ اصولاً بدون تغییر قابل دوام است یا باید حتماً تغییر کند؟ و اگر قرار است که تغییر پیدا کند چگونه و در کدام خط؟
*جهاد برای مردم دایه نشود
در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مساله یک مقدار روشنتر است ولی آن هم به روشنتر شدن نیاز دارد چون در قانون اساسی، اصلی مخصوص به سپاه گنجانیده شده و به عنوان یک نهاد رسمی اما انقلابی تا حدودی وضعش مشخص است ولی جهاد و کمیتهها چی؟ دادگاههای انقلاب هم تا حدودی وضعش مشخص است.
برای اینکه وقتی قرار شد همه قوه قضاییه بشود یک قوه قضاییه انقلابی، خب تکلیف دادگاههای انقلاب هم روشن است ولی جهاد و کمیتههای انقلاب چه؟ عرض من این است که با آشنایی کم و بیش که با کار کمیتهها و کار جهاد سازندگی دارم (البته با کار جهادی بیشتر) از هر یک از دو نهاد باید دو تجربه و دو برنامه تجربه شده انقلابی سودمند جدید متولد شود.
چگونه میشود با مردم کار کرد؟ هم کمیتهها و هم جهاد کار مهمشان این بود که با مردم کار کردهاند طوری که کار کردهاند که مردم آنها را از خودشان یافتهاند گویی کار را خود مردم میکنند. در برخی موارد که جهاد خیلی دایهوار برای مردم کار میکرد، به آنها عرض شد که برادران و خواهران که در جهاد کار میکنید، برای مردم دایه نشوید، لقمه را آماده کنید و بجوید و دهن مردم بخواهید بگذارید. با مردم کار کنید و مردم با شما کار کنند.
* دولت به جهاد کمک بکند اما جهاد دولتی نشود
کمیتههای انقلاب در بسیاری از جاها همین حالا هم ارزشش این است که یک کاسب صبح تا شب رفت سر کارش، هفتهای دو شب هم آمده، تمرین دیده، سلاح به دوش میگیرد و در محل پاسداری میدهد. یک دانش آموز یکی از فرزندان من که از نظر تحصیلی هم چنان نیست که وقتش بینیاز باشد، گاهی وقتها روز میرود سر درسش و شب میرود در نوبت شبگردی میکند، کمک میکند به امنیت شهر. هم درس اش را میخواند، هم تمرینش را میکند، هر هفته یک شب دو شب کمک میکند این معنایش این است که امنیت با خود مردم در شهر است.
این تجربه و این بعد کار باید کاملاً حفظ بشود و حتی رشد بکند، چه در جهاد و چه در کمیتهها مکرر در بحثهایی که میشد، احساس میشد که یک خط فکری این است که کمیتهها ادغام بشود در شهربانی و جهاد هم ادغام بشود در وزارت کشاورزی و عمران روستایی.
یک خط فکری دیگر این است که کمیتهها بشوند یک نهاد دولتی جدید اما انقلابی، جهاد هم بشود یک نهاد دولتی جدید اما انقلابی خوب این دومی از اولی بهتر است اما دومی هم چیزی به دستمان نمیدهد.
خط فکری سوم که پیشنهاد میشود این است که کمیتهها همچون کمیتههای مردمی بمانند، هم انقلابی و هم مردمی اما با کمک دولت. یعنی طوری باشد که دولت و ملت در اینجا یکی بشود. در جمهوری اسلامی اصلاً باید دولت و ملت یکی بشوند. جهاد هم همینطور است، دولت به جهاد کمک بکند اما جهاد دولتی نشود.
* جهاد به هیچ عنوان یک نهاد دولتی جدید نشود
دولت به کمیتههای انقلاب کمک بکند اما این کمیتهها دولتی نشوند. این آن برداشتی است که بر اساس تجربههای این مدت روی این دو نهاد است.
حتی در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیشنهادی که ما مطرح کردیم و در این مواضع فکری هم منتشر کردیم و در آنجا تاکید کردیم که سپاه پاسداران هم باید به صورتی در بیاید که بخش عظیمی از اعضای سپاه تمام وقت نباشند و مهارتهای لازم را برای یک پاسدار سپاه بودند، به دست بیاورند. حضور و انضباط لازم را برای نقش یک پاسدار انقلاب داشته باشند اما طوری باشد که نیمی از وقت را هم با مردم باشند و یک کار دیگر هم داشته باشند و با مردم هم زندگی کنند و در یک کار اقتصادی و فرهنگی و امثال اینها با مردم شریک باشند.
سپاه میتواند این بُعد را تا حدود زیادی حفظ کند ولی کمیته و جهاد بیشتر میتوانند حفظ کنند. بنابراین در رابطه با جهاد پیشنهادی که امروز مطرح میکنند و امیدوارم که مسئولها، شوراها و شورای مرکزی با توجه به همه تجاربی که به دست آوردند، رویش کار کرده باشند یا کار بکنند و نتیجه را زودتر برای تصویب به مجلس شورای اسلامی عرضه کنند، این است که خزانه و بیتالمال اسلامی ما باید در دسترس جهاد برای برداشت در راه خدمت به مردم با حساب و کتاب معین باشد اما جهاد به هیچ عنوان یک نهاد دولتی جدید نشود.
* دولت در اختیار حرکت ملت است و ملت در خط حرکت برنامهریزی شده کلی دولت
جهاد در خطی حرکت کند که این خصلت و خاصیتش را که مردم دارند، کار میکنند با کمکهایی که دولت از نظر مالی میکند و عناصر مجاهد جهاد سازندگی از نظر نیروی انسانی میکنند این ویژگی را حفظ کند و حتی رشد دهد.
یک خاصیت مهم این نهادهای انقلابی، اسلامی و مردم این است که خطرهای ناشی از جدایی دستاندرکاران از بینش و خط فکری و آرمان و نیاز مردم از اینها دور شود. در دنیای امروز مسئله دولتها (در همه سیستمهای شرقی و غربی) این است که دولتها چنین حس میکنند که یک مجموعهای هستند که گویی جدا از مردم یا یک مجموعه هستند که مردم همیشه از آنها توقع کار کردن دارند. مردم آنها توقع دارند، بیندیشند و کار کنند. گویی دولتها تولیدکننده برنامه و خدمات هستند و مردم مصرفکنند و این خطر است، تجربه جهاد باید این باشد که جهاد یک ارگان و نهاد و سازمانی است و برنامه و راهی را دنبال میکند که دولت در اختیار حرکت خود ساز خلاق ملت است و ملت در خط حرکت برنامهریزی شده کلی دولت.
گویی در برنامه کلی کشور یک میدان کم و بیش بازی که تحمل نوسان داشته باشد، وجود دارد که در این میدان آماده برای نوسان و برای مانورهای گوناگون آزاد، استعدادها می توانند بیتشریفات بیایند کار بکنند و خودجوش باشند و متکی به نیروهای مردمی باشند اما در عین حال پرت و پلا هم نباشند.
از اشکالاتی که در این مدت به کار جهاد میشود و شما لابد شنیدهاید، این است که جهاد برای خودش کارهایی میکند که گاها تکراری است یا گاهی سطحی به سرعت رو به زوال، این اشکال است که مکرراً توی بحثها با آقایان مسئولان مطرح شده. خب این ۲ نقیصه چگونه برطرف میشود، با اینکه جهاد در عین مردمی و خودجوش و آزاد بودن و امکان بیشتر برای حرکت داشتن در عین حال ناظر برنامههای کلی مجلس و دولت هم باشد.
امید ما این است که از این دو یا سه نهاد انقلابی یعنی حتی سپاه پاسداران تجربه جدیدی به وجود بیاید و آن اینکه چگونه میتوان میدانهای مناسبی برای خودیاری مردم، خودجوش مردم با اعتماد به حمایت دولت و در رابطه با برنامهریزیهای کلی دولت که آن هم دولت مردمی است به دست آورد. این یک مسئله.
*برادر و خواهر عضو جهاد سازندگی پیامبر یک پیام هستند
مسئله دوم که این را مکرر توی جلسه جهاد و سپاه عرض کردم، این که این نهادهای انقلاب نه تنها عهدهدار انجام خدمات در جامعه نیازمند ما هستند، بلکه بیش از آن می خواهند به رساننده پیام اسلام انقلاب آفرین به مردم باشد، این شعار که جهاد پیام است، پاسدار حامل پیام است، برادر و خواهر عضو جهاد سازندگی پیامبر یک پیام هستند؛ این شعار باید روز به روز برای مردم زندهتر شود. مبادا میدانهای عمل جهاد سازندگی یا سپاه پاسداران یا کمیتهها به یک میدان عمل ساده تبدیل بشود، عمل فیزیکی بیروح.
مبادا پاسداران انقلاب اسلامی ما صرفاً یک قدرت رزمی بشود، بی آنکه این قدرت رزمی قبل از آن که سلاحش را به دیگران نشان بدهد، آرمانش را نشان بدهد. اول باید آرمانش را نشان بدهد و مشخص کند که این سلاح در خدمت آن آرمان است، کمیتهها هم همینطورند. و جهاد به خصوص در این بُعد باید خیلی نیرومندتر کار کند، چون امکانات برای جهاد خیلی بیشتر فراهم است.
بنابراین این اصلی را که برخی از شورای مرکزی جهاد رویش تکیه داشتند که افراد منتصب به جهاد و کارهای جهاد سازندگی باید الگوهای نیروهای بینش مترقی و اصیل اسلامی و رفتار و منش و اخلاق و صلاح و تقوا یک مسلمان باشد، چه برادر و خواهر، این اصل مورد تقدیر است.
*جهادگر باید صدای انقلاب را در بین توده ببرد
و این اصل باید مورد تاکید قرار بگیرد تا کادرهای جهاد آن کسانی که انتصابشان به جهاد روشن است، اینها به راستی پیامبران پیام انقلاب اسلامی در روستاها و تودهها باشند. جاهایی که هنوز صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمیرسد، این صدا را باید مجاهد جهاد سازندگی و پاسدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طلبه روحانی جوان کوه و دشت پیمای همیشه در میان امت برساند. امید ما این است که این تجربه دوم و این آرمان و بُعد دوم روز به روز در این نهادهای انقلابی بیشتر تقویت بشود.
واحدهای آموزشی در این نهادهای انقلابی روی این بیشتر کار کنند. بیشتر موفق باشند. آقایان و خواهرانی که در این زمینه میتوانند کمک کنند از جان و دل مثل همیشه کمک کنند.
برادران روحانی که میتوانند در این زمینه همکاری کنند، خدمت مفید داشته باشند، خدمت کنند تا به یاری خدا انقلاب اسلامی عزیزمان با این بالهای توانا که از پیکر خودش روییده روز به روز با قدرت پرواز بیشتر در این فضای بیکران جهانمان پرواز کند و از دستبرد کسانی که میخواهند او را مورد آسیب قرار بدهند مصون و محفوظ باقی بماند.
با دعای خیر برای سلامت و دوام رهبری امام و برای توفیق و دوام حضور امت قهرمانمان در صحنه گوناگون تداوم انقلاب و با درود بر همه شهیدان انقلاب اسلامی مخصوصاً شهدای جهاد سازندگی و تبریک به خانوادههای عزیز شهدای جهاد سازندگی که در این محل حاضر هستند و یاد آن یاد آن عزیزان همیشه زنده را در این محفل ما زندهتر نگه میدارند.
و سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
منبع: کتاب “او به تنهایی یک امت بود، بخش سخنرانیها”
انتهای پیام/