به گزارش مبلغ دکتر بخشعلی قنبری عضو هیئت علمی گرووه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد تهران مرکزی و پژوهشگر نهج البلاغه است. به مناسبت ولادت حضرت علی(ع) از ایشان که سالیان متمادی است در مورد نهج البلاغه به پژوهش و تدریس می پردازد، خواستیم که یکی از مهمترین دغدغههای خود در مورد معرفی شخصیت امام علی(ع) به جامعه امروز را با مخاطبان ما در میان بگذارد. حاصل سخنان ایشان را در ادامه میخوانید:
دکتر بخشعلی قنبری در ابتدا با بیان اینکه در طول تاریخ شیعه و سنی در مورد امام علی(ع) نظرات مختلفی بیان شده است به نحوی که برخی ایشان را بر مسند خداوندی نشاندند و برخی هم بعد از رحلت پیامبر(ص) ایشان را حتی بر روی زمین برنتابیدند و از افراد دیگر پایینتر دانستند. وی با تقسیم طرفداران علی(ع) به افراطیون (مانند علیاللهیها)، معتدلان و فروکاهندگان، دسته سوم را مورد اشاره خود قرار داد و گفت این دسته، محبان کمبصیرت امام علی(ع) هستند که نادانسته به ایشان ظلم میکنند.
این پژوهشگر نهج البلاغه در مورد دسته اخیر گفت که این دسته، علی را در یک یا چند ویژگی خلاصه میکنند. برخی از اینها علی(ع) را فقط زاهد، برخی فقط سیاست مدار و … میدانند. وی با بیان اینکه در گروه فروکاستگرایان، دستهای که اتفاقاً رواج بیشتری دارند کسانی هستند که او را به شمشیر خلاصه میکنند و او را یک فرد نظامی، قهار و همواره شمشیر بهدست و خداوند شمشیر معرفی میکنند و روی سخن بنده با اینهاست.
استاد قنبری با بیان اینکه در شجاعت علی هیچ شکی نیست و شحاعت ایشان به طور متواتر ثابت شده است. منتها نکته در اینجاست که این دسته از علی فقط یک نظامی تولید کرده است و با صراحت و البته با کمال بیدقتی، کشته شدن هزاران نفر را به علی نسبت میدهند و به آن هم افتخار می کنند! مثلاً میگویند که علی در یک نیم روز، ۴ هزار خوارجی را کشت. در حالی که اگر کسی بتواند در یک نیم روز، ۴ هزار انسان را بکشد باید به این فکر کرد که به احتمال بسیار قوی، خطایی کرده باشد در حالی که ما امام(ع) را معصوم میدانیم! ضمن اینکه این دسته، اصلاً به عواقب و لوازم مقتضیات این نوع از توصیف مولا توجه ندارند. اگر این اوصاف را نوجوانان و جوانان عرضه کنید، آیا آنان فکر نمیکنند که این انسان چقدر میتواند (اعوذ بالله) سنگدل باشد! باید بدانیم که مولا علی (ع) شمشیر دارد ولی فقط شمشیر ندارد و شمشیر خود را با وسواس تمام به کار می برد و تنها کسی را می کشد که در دادگاه وجدان و اخلاق و انسانیت، مستحق کشته شده است. به همین دلیل بر خلاف نظر محبان بی بصیرت همهاش دنبال بهانه است برای نکشتن؛ زخمی ها را نمی کشد؛ فراری ها را نمی کشد؛ مجبور به جنگ ها را نمی کشد و … به همین دلیل همواره با این نقد مواجه است که چرا با این همه شجاعت این اندازه کم کشته ای؟! بله علی حیات بخش است نه حیات ستان. شگفت اینجاست که شمشیر علی در هر جایی فرود نمیآید! علی در نامه به یکی از فرمانداران در مورد اینکه شمشیرش کجا و چگونه به کار می رود، میفرماید که شمشیر علی فرود نمیآید بر سر کسی جز آنکه آن فرد مستحق این شمشیر باشد و اگر با این شمشیر کشته شود، فقط از جهنم سر در خواهد آورد! از این جهت من در صداقت مورخانی که علی را خداوند شمشیر و بی مبالات در کشتار معرفی میکنند تردید جدی دارم.
دکتر قنبری افزود: علی(ع) خداوند قلم است نه شمشیر. علی بیشتر از شمشیرش، قلم زده است چرا علی را با قلمش نشان نمی دهیم! آیا این یک سوال جدی نیست؟ به نظر شما وجود ۳۰ جلد کتاب، ایشان را خداوند قلم نمی کند؟ فقط در کتاب «نهجالسعاده فی مستدرک نهج البلاغه» بیش از ۱۶۶ نامه به ایشان منسوب است. استاد گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه امام علی(ع) با ۱۶۶ نامه خداوند قلم نمیشود ولی با یک شمشیر، خداوند شمشیر شده است!؟؟ به نظر شما این یک تناقض نیست!
بخشعلی قنبری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: علی خداوند صلح هم هست. ایشان در مورد صلح بسیار سخن گفته است. مثلاً در نامه ۵۳ نامه به مالک اشتر میگوید که ای مالک! هر گز و هرگز! از هیچ نوع بخششی پشیمان نباش! بعد از بخشش در مورد آن تأمل نکن! هرگز و هرگز! از هیچ مجازاتی شادمان و مشعوف نباش! بنابراین علی، خداوند صلح است. علی شمشیر دارد ولی افتخار او به شمشیرش نیست. افتخار و عظمت او به قلم و صلح است و نه شمشیر. شمشیر علی به ضرورت به کار می رود نه به کفایت. در حالی که استفاده او از قلم به کفایت است نه به ضرورت. پرداختن به صلح برای علی، اولیت و اولویت دارد. این، آن تصویری از علی است که از نهج البلاغه به دست میآید. البته این حرف به معنای این نیست که برخی تصور کنند که علی، جهاد و جنگ ندارد. ولی سخن در آن است که اگر بخواهیم از گزینههای مختلف صفات علی انتخاب کنیم باید بگوییم که علی خداوند قلم است. در نهایت بنده علی را « خداوند قلم، صلح و شمشیر» مینامم و امیدوارم که ایشان را به امور کوچکتر نکاهیم و آنچنان که به ظهور رسیده است، معرفی نماییم.