همسایههای ما صبح تا شب مشغول گربه ولگرد پروری هستند. صحنههای نفرتانگیز و گاهی رقتانگیز از مردمانی که بدون آنکه یکبار به حرف گوش کنند، یک بار کتاب بخوانند خودشان شدهاند تئوریسین و مجتهد. گاهی فکر میکنم این آدمها اگر جرئت میکردند بعید نبود ادعای پیامبری هم بکنند. راه میافتی میآیی ابتدای گیشا، با صحنه زشت کفتر چاهی پروری مواجه میشوی. گو اینکه عدهای نذر کردهاند زبالههای غذایی خود را بیاورند و در این محل تخلیه کنند. هر چه سعی میکنم به خودم تلقین کنم که مرد آرام باش و اصلا نگاه نکن!!! نه نمیتوانم.
وقتی آدمهایی که آشغال و یا غیر آشغال برای کفترها میریزند از همه قشری هستند، از آدمهای مذهبی تا کاملا بیدین، از حامیان حکومت تا مخالفان دو آتشه، از باحجاب تا بیحجاب. همه آنها فقط در یک چیز مشترکند، گوشی برای شنیدن ندارند، مثل مسئولانی که هر چه به آنها توصیه میکنی صلاح این مملکت رفتار خردمندانه است تا هم شما بمانید و هم این سرزمین و مردمانش، نه گوششان بدهکار نیست؛ درست مثل همسایههای ما که هر چه بگویی ریختن غذا برای گربهها اشتباه است، از سر لج باز بیشتر میریزند، بکنید آخرش همه چیز را به گند بکشید، موفق باشید.
*استاد دانشگاه تهران و کارشناس محیط زیست
۴۷۲۳۲