به گزارش خبرگزاری برگزیده های ایران، آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی، مفسر قرآن کریم، امروز ۱۱ مهرماه در ادامه سلسله مباحث درس اخلاق خود در مسجد اعظم قم با بیان اینکه “در این ایام اخبار تلخ و شیرین فراوان است.”، گفت: از یک سو شهادت رهبر بزرگوار، عزیز و شریف لبنان نگرانی همه را فراهم کرد و داغی بر دل همه ما بود گرچه حشر ایشان با اولیای الهی و شهدای کربلاست؛ خدمات و زحمات و کوششها و رهبریهای ایشان در نامه اعمالشان ثبت و با انبیای الهی محشور خواهند شد، همچنین خداوند درگذشتگان حادثه طبس را مورد رحمت خود قرار دهد. خداوند کسانی را که در راه او آسیب میبینند اجر فراوانی میدهد لذا فرمود اگر کسی برای کمکرسانی به آب و نان و مسکن مردم کوشش کند فیالجنه است، همین عزیزانی که در آتشنشانی و فرونشاندن آتش تلاش میکنند، مخصوصاً کسانی که برای تأمین اقتصاد خود و مردم اینهمه تلاش و کوشش دارند با اولیای الهی محشور خواهند بود.
مفسر قرآن کریم تصریح کرد: اما وعده صادق؛
بنازم به دستی که انگور چید
مریزاد پایی که در هم فشرد
این عنایت الهی است که این عزیزان ارتش و سپاه و وزارت دفاع را موفق کرده است تا این صهیونیست خائن را سر جای خودش بنشانند. این وعده صادق فرصت نداد که از گنبد آهنین استفاده کنند، تیر غیبی که از هر طرف رفت این گنبد را رسوا کرد.
این مرجع تقلید بیان کرد: عنایت الهی بود که بهبرکت خون این سید جلیلالقدر نصیب سپاه و ارتش و ملت ما شد و امیدواریم ذات اقدس الهی به تکتک اینها و ملت ایران خیر و سعادت و سیادت دنیا و آخرت مرحمت کند و خطر کسانی را که از صدر اسلام مزاحم اسلام و مسلمین بود به خودشان برگرداند.
او با بیان اینکه “بحث ما درباره قضا بود و گفتیم که قضا مانند صوم و صلاه نیست که از طرف شارع مقدس، تأسیس شده و تعبد محض باشد.”، افزود: قبل از اسلام هم مسئله قضا و شهادت و اقرار و… بود و اسلام چیز تازهای نیاورد. همه دستورات در کتاب و سنت درباره قضا، نظیر اوفوا بالعقود است مگر اینکه شرایط خاص و موانع خاصی را اضافه کرده باشد.
مفسر قرآن کریم اضافه کرد: در بحث حلف و سوگند هم چون افرادی بودند که اسلام نیاورده بودند به پرچم کشورشان و یا رئیس کشورشان سوگند یاد میکردند وگرنه در اصل سوگند تفاوتی وجود نداشت؛ البته عبادیات و اینکه خمس و نماز و روزه چگونه و با چهکیفیتی باشد همه جزء ابداعیات شریعت و اسلام است.
او با بیان اینکه دادگاه و محکمه قضا زمانی تشکیل میشود که مدعی وجود دارد و علیه فرد دیگری شکایت میکند، ابراز کرد: قصاص و حدود هم حسابش جداست و حتی در جایی که قصاص و حد شخصی وجود دارد تا تقاضای طرفین نباشد قضا در کار نیست و تقاضا از ناحیه مردم و قضا از ناحیه قاضی است.
لزوم توجه به قاضی درونی نفس
صاحب تفسیر برگزیده های ایران با بیان اینکه سوگند مسئلهای است که عقلا آن را میپسندند و قبل از اسلام هم بوده است، تصریح کرد: این سوگند ولو اینکه مثلاً به مقدسات اسلامی هم خورده نشود معتبر است؛ علت عقلایی بودن هم آن است که خداوند آن را در فطرت آدمی قرار داده است؛ البته خصوصیات ریز را ممکن است بشر نداند ولی فرموده است؛ “ما کلیات زندگی را به بشر آموختهایم: فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا”؛ بشر خطوط کلی تقوا و فجور را میفهمد و درون بشر است.
او با بیان اینکه خداوند فرموده است؛ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، افزود: یک سلسه امور هم اخلاقیات است؛ در وجود انسان قوهای هست که بسنجد؛ آیا اخلاق و رفتار و کردار یک شخص منطبق بر آیه شریفه هست یا خیر؟ خداوند نیرویی را در نهاد انسان بهنام نفس لوّامه آفرید که قاضی محکمه و درون هر انسانی است و اعمال فرد اگر منطبق با فطرت بود باعث نشاط درونی فرد و خوشحالی او میشود و گاهی از شدت خوشحالی از غذا خوردن سیر میشود و اگر بد بود مرتب او را سرزنش میکند تا جایی که خوابش نمیبرد.
این محقق قرآنی اظهار کرد: در سوره مبارکه قیامت، دو آیه اول (لَاأُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَهِ؛ وَلَاأُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ)؛ قسم به قیامت یعنی آخرت و قیامتی که درون انسان است، میخورد که همان محکمه درونی وجدان انسان است. او را ملامت و سرزنش میکند که چرا اختلاس دبش و حقوق نجومی و… کرده و زیرمیزی داده و گرفته است، ولی گاهی این نفس لوّامه دائماً انسان را تشویق میکند زیرا رفتار فرد منطبق با فطرت اوست. اینکه در روایات فرمودند؛ “گاهی خود را قاضی خود قرار دهید.” از این جهت است.
او ادامه داد: درون هر انسانی دستگاه قضا وجود دارد که البته گاهی از آن به وجدان تعبیر میشود ولی همان نفس لوّامه است؛ خداوند انسان را کامل آفریده است؛ اگر دستورات بیرونی دارد تعبد محض نیست، چیز جدیدی از بیرون بر ما تحمیل نشده است که در درون نباشد لذا فرمودند؛ “هر کاری را برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند”.
این مرجع تقلید با یادآوری اینکه خداوند به گوهر چنین انسانی سوگند یاد کرده است، اضافه کرد: اینکه از دیرزمانی در مباحث حکومت و حکمرانی گفتهاند که یک جامعه سه قوه نیاز دارد برگرفته از درون انسان است زیرا انسان قوه مقننه، قضائیه و اجرائیه نیاز دارد؛ این از دیرزمانی قبل از اسلام کشف شده است.
او افزود: خداوند فرمود؛ انسان باید خودش داور خودش باشد، انسان همه جزئیات را میداند و در محکمه آخرت هم چیزهایی قرار دادهایم که برای شما آشناست، ترازویی قرار دادهایم که قراردادی است و در دنیا شما با آن آشنا هستید یعنی میزانهایی برای سنجش پارچه و میوه و فاصله و… وجود داشته است.
این مفسر قرآن ادامه داد: کالایی که کسبه دارند با ترازو سنجیده میشود و پارچه با متر و اعمال و کردار ما را هم با یک ترازویی سنجش میکنند، قرآن کریم فرمود؛ وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ عقاید و اخلاق و نیات و اعمال را با الوزن میسنجند که حق است، این آیه فرموده است: الحق، وزن است و اعمال و اخلاق را با آن میسنجند. ما با حقیقت سنجیده میشویم.
او تأکید کرد: اگر محقق و متحقق بودیم حقشناس هستیم و اگر نه این و نه آن بودیم حقشناس نیستیم؛ نفس لوّامه در درون ما، حق است و اگر کسی در شرق و غرب عالم است این نفس را دارد یعنی وقتی کار بدی کرد ناراحت و کار خوبی کرد خوشحال است، لذا “من عرف نفسه عرف ربّه”؛ ولی اگر خدا را فراموش کند کیفرش آن است که خدا او را از یاد خودش غافل میکند و انسان به فکر همه چیز خواهد بود جز خودش.
مفسر قرآن با ابراز اینکه برخی به فکر همه چیز مانند زمین و ورثه و مغازه و… هستند جز به فکر خودشان، تصریح کرد: اگر کسی خودش را شناخت و با درونش رابطه داشت میبیند در درون چهچیزی دارد؛ بنابراین انسان این سه قوه را در درون خود دارد و اگر نفس خود را بشناسد آن را هم خواهد شناخت.
جامعه باید با عزت اداره شود نه با صدقه
او همچنین با تأکید بر اینکه “طبق روایات و نظراتی که علمای بزرگ ما در مکتوباتشان نوشتهاند مرم باید با کرامت اداره شوند نه با کمک دیگران.”، اضافه کرد: اگر انسان به کسی قرض دهد در طلیعه بهشت نوشته است ۱۸ برابر ثواب دارد ولی اگر آن را رایگان و صدقه به کسی بدهد ده برابر ثواب دارد، چرا؟ چون در قرض، انسان کنار سفره خودش نشسته است و کار و تلاش میکند و محتاج دیگران نیست ولی کسی که صدقه بگیرد گرفتار تنبلی و بیکاری میشود.
محقق قرآن کریم تصریح کرد: پیامبر(ص) فرمودند؛ “برای من خیلی گواراتر و بهتر است که پولی داشته باشم و آن را قرض بدهم تا اینکه بخواهم صدقه بدهم.”؛ جامعه را باید با عزت اداره کنیم نه با کمیته امداد؛ قرض برای حفظ آبروی مردم بهتر است ولی صدقه آبروی دیگران را میبرد.
/+