به گزارش برگزیده های ایران، روز چهارشنبه فیصل المقداد وزیر امورخارجه سوریه پس از ۱۲ سال قطعی ارتباط این کشور با عربستان، به ریاض سفر کرده و با معاون وزیرخارجه این کشور دیدار و گفتگو داشت. محور گفتگوهای فیصل المقداد با مقامات عربستان، که دو روز قبل از برگزاری نشست وزرای خارجه منطقه در مورد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب انجام شد، دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه، تسهیل بازگشت آوارگان سوری به سرزمین خود و همچنین تضمین ارسال کمکهای بشردوستانه به مناطق آسیب دیده در سوریه بود.
این اولین سفر وزیر خارجه سوریه به عربستان سعودی از سال ۲۰۱۱ است که جنگ در این کشور آغاز شد. این سفر نشانه ای از گرم شدن روابط بین سوریه و سایر کشورهای عربی، نزدیک به یک دهه پس از آن که ۲۲ عضو اتحادیه عرب عضویت دمشق را درپی شروع ناآرامی ها در این کشور به حالت تعلیق درآوردند، است. در ماه های گذشته شاهد تلاش سوریه و سایر کشورهای عرب برای آب شدن یخ روابط فی مابین بوده ایم. حدود دو ماه پیش اسد به امارات متحده عربی و عمان سفر کرد و اخیرا مذاکراتی بین عربستان سعودی و سوریه برای از سرگیری خدمات کنسولی انجام شد. دو کشور توافق کردند که سفارتخانه خود را بعد از عید فطر بازگشائی کنند. عربستان سعودی که از مخالفان سوری در جنگ داخلی این کشور حمایت می کرد در سال ۲۰۱۲ سفارت خود در دمشق را تعطیل و سفیر سوریه در ریاض را نیز اخراج کرد.
>>>> بیشتر بخوانید:
خشم آمریکا از سفر وزیر خارجه سوریه به عربستان
توضیح مسکو درباره برگزاری نشست ایران، ترکیه و روسیه و سوریه
۵ کشور مخالف بازگشت سوریه به اتحادیه عرب هستند
سوریه و تونس نیز که از سال ۲۰۱۲ روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده بودند، در اوایل ماه جاری اعلام کردند که روابط خود را از سر گرفته و سفارت خانه های خود را بازگشائی خواهند کرد. وزیر خارجه سوریه همچنین در اوایل فروردین، با همتای مصری خود در قاهره دیدار کرد که اولین دیدار رسمی بین یکی از مقامات سوریه و مصر در بیش از یک دهه گذشته بود.
مواضع غرب
عادی سازی روابط میان متحدان واشنگتن و اسد در حالی صورت می گیرد که مواضع ایالات متحده در مورد اقدامات کشورهای منطقه برای عادی سازی روابط با اسد چندان واضح نیست. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش اعلام کرد که موضع آمریکا در مورد عادیسازی تغییری نکرده است و دیگر کشورها را تشویق به عادیسازی روابط با اسد نخواهد کرد. ند پرایس همچنین گفت: اگر رژیم سوریه دستورالعمل های سیاسی مندرج در قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل را برآورده کند، دولت عادی سازی روابط با رژیم سوریه را تشویق می کند. در همین حال، باربارا لیف، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک گفت: پیام اصلی ما این است که اگر میخواهید با رژیم اسد تعامل داشته باشید، در برابر آن چیزی بگیرید.
مایکل مک رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، درباره از سرگیری روابط کشورهای عربی با سوریه گفت که در این مورد عمیقاً نگران است. وی افزود هرگونه عادیسازی روابط با اسد نفرت انگیز و یک خطای راهبردی است. جیم ریش عضو ارشد کمیته روابط خارجی سنا هم در توییتی نوشت: تماس اخیر با اسد به نفع شرکای عرب ما نخواهد بود و ورود مجدد سوریه به اتحادیه عرب نباید رخ دهد.
موضع اروپا در مورد عادی سازی بالقوه روابط عربستان و سوریه واضح است. دن استونسکو، رئیس هیئت اتحادیه اروپا در سوریه، از هرگونه ابتکار عربی که به پیشرفت در مذاکرات جاری در مورد بحران سوریه کمک می کند و نتایج مشخصی را به همراه دارد، ابراز حمایت کرد. استونسکو با بیان اینکه با این حال سیاستهای اروپا در قبال سوریه تغییر نخواهد کرد، تاکید کرد تا زمانی که دمشق گامهایی برای انتقال سیاسی در این کشور بر اساس قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل برندارد، عادیسازی روابط با اروپا و لغو تحریمها یا بازسازی صورت نخواهد گرفت.
اهمیت موضوع
تنش زدایی های شتابان در جهان عرب و فراسوی آن که به نحوی شامل ایران و ترکیه نیز شده، حکایت از بازآرایی قدرت در این منطقه دارد که از یک بعد می تواند نشانگر مناسبات داخلی منطقه به ویژه پس از آرام گرفتن نقاط تنش در سوریه، یمن و عراق باشد و از سوی دیگر، تغییر نگرش کشورهای منطقه به نقش آفرینی قدرت های بزرگ به خصوص ایالات متحده را نشان می دهد. ریشه بی اعتمادی تدریجی کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی به ایالات متحده به دوران ریاست جمهوری جورج بوش در آغاز قرن جدید بازمی گردد که با تلاش برای ترویج دموکراسی، رهبران عربستان سعودی و دیگر حکومت های اقتدارگرای خلیج فارس را نیز به این صرافت انداخت که تا چه زمانی می توانند به همکاری نزدیک با آمریکا ادامه دهند. این مناسبات در دولت اوباما که توأمان بود با اعلام استراتژی چرخش به آسیا و کاهش تمرکز آمریکا بر منطقه موسوم به خاورمیانه، بار دیگر تحت شعاع قرار گرفت. این روند در دولت دونالد ترامپ سرعت کمتری پیدا کرد اما به ندرت متحد عربی در این منطقه می توانست به اراده ایالات متحده برای رقابت جهانی با چین که لزوم تمرکز کمتر به خاورمیانه را ایجاد می کرد، تردید داشته باشد. به قدرت رسیدن دولت بایدن به این برداشت صحه گذاشت که هرچند دولت آمریکا همچنان نمی خواهد به عنوان کشوری شناخته شود که به تعهدات سنتی خود عمل نمی کند اما در عین حال قادر نیست در برابر جاذبه چین برای سیاست خارجی آمریکا و صرف توجه و سرمایه بیشتر به آسیای شرقی مقاومت کند.
با گذشت بیش از یک دهه از انقلاب های جهان عرب که از تونس آغاز شد و کم و بیش بخش های بزرگی های کشورهای عربی شمال آفریقا و آسیای غربی را درنوردید، اکنون آشکار شده که منازعات این منطقه که نوعاً همه قدرت های منطقه ای کوچک و بزرگ را به خود مشغول کرد، نتیجه ای جز کشتارهای وسیع، آوارگی میلیون ها نفر و خسارت های مادی فراوان برای کشورهای این منطقه نداشته است. هرچند پایان دادن به دور باطل خشونت های بی فایده ممکن است اثری در رونق دادن به تنش زدایی های جاری داشته باشد اما ساده انگارانه است که اهمیت موازنه های ژئوپولیتیکی نوظهور را در این تجدید صف بندی کنار بگذاریم. هیچکدام از عادی سازی هایی که در هفته ها و ماه های اخیر به پیش رفته، به معنای کنار گذاشتن اهداف و جاه طلبی های ژئوپولیتیکی نیست که هر کدام از این کشورها طی سالهای گذشته تعقیب کرده اند بلکه روکش تازه ای است که به دولت های منطقه اجازه می دهد اینبار با روش های متفاوت اهداف پیشین خود را دنبال کنند. هنوز روشن نیست که این تنش زدایی ها تا کجا پیش خواهد رفت و چه موانعی پیش رو خواهد داشت اما می توان اطمینان داشت که منطقه غرب آسیا یکی از خشن ترین مراحل خود را درون رقابت های قدرتی در عصر گذار جهانی پشت سر گذاشته است و یا لااقل اینکه، اگر مانع عمده ای پدیدار نشود، در مسیر چنین عبوری به سوی فاز تازه ای از رقابت و همکاری قرار دارد.