به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برگزیده های ایران، طی دهههای گذشته، توسه اقتصادی ـ اجتماعی، کاهش باروری و به دنبال آن کاهش رشد جمعیت، اجرای سیاستهای محدودکننده جمعیت و پرداختن به شعارهایی نظیر “فرزند کمتر زندگی بهتر” از سویی و افزایش امید به زندگی با پیشرفت زیرساختهای بهداشتی از سویی دیگر سبب ایجاد تغییرات قابل ملاحظهای در ساختار جمعیتی کشور شده است به طوری که طی دو دهه گذشته تعداد سالمندان کشورمان رو به افزایش رفته و تعداد جوانها کاهش یافته است.
براساس پیشبینیها، تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت سالمندان در ایران به بیش از ۲۶ میلیون نفر افزایش مییابد. کارشناسان میگویند در حالی که در طول ۴۰ سال گذشته درصد سالمندان ما دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است؛ در آینده این رشد جمعیت سالمند طی ۲۰ سال اتفاق خواهد افتاد؛ به عبارت دیگر تا ۲۰ سال آینده ۱۰ درصد جمعیت فعلی سالمندان به ۲۰ درصد میرسد و در سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید و در سال ۱۴۳۰، تقریباً ۲۶ میلیون نفر سالمند خواهیم داشت.
چرا پیرشدن جمعیت نگرانکننده است؟
افزایش هزینههای مراقبت و نگهداری از سالمندان، رشد فزاینده آمار بیماریهای مزمن با افزایش سن جامعه و کاهش نیروهای مولد با کاهش جمعیت جوان، تنها بخشی از پیامدهای سالمند شدن جمعیت در سالهای پیش رو است.
با سالمند شدن جمعیت به علت کاهش تعداد فرزندان خانوادهها، کشور با یکی از مهمترین پیامدهای منفی اقتصادی یعنی کاهش نیروی کار که از آن به عنوان جمعیت فعال یاد میشود، روبرو خواهد شد. از پیامدهای منفی سالمندی جمعیت، افزایش بار تکفل جامعه است. ازدیاد انبوه بازنشستگانی که سهم تولید آنها صفر است فشارهای زیادی به دولت وارد خواهد کرد زیرا تعداد سالخوردگان نسبت به جمعیتی که در سنین کار قرار دارند افزایش مییابد و شمار افراد مستمری بگیر و بازنشسته از تعداد نیروهای مولد بیشتر خواهد شد که این موضوع، با افزایش سن بازنشستگی، کاهش بیمه بازنشستگی و … منجر به بروز بحرانهای زیادی در حوزههای اجتماعی ـ اقتصادی خواهد شد.
وضعیت جمعیت جوان در ایران چگونه است؟
بررسیها نشان میدهد که روند رشد جمعیت طی سالهای اخیر به شدت نزولی بوده است به طوری که نرخ رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۵ از ۳.۹ به ۱.۶ کاهش یافته و در سال ۱۳۹۵ به ۱.۲ درصد و در سال ۱۴۰۰ به ۰.۶ درصد رسیده است. به عبارت دیگر در عرض تنها پنج سال، نرخ رشد جمعیت کشور به میزان ۵۰ درصد کاهش یافته است.
جدول زیر تعداد موالید کشور را طی یک دهه اخیر نشان میدهد.
سال | تعداد موالید |
۱۳۹۳ | ۱۵۳۴۲۳۴ |
۱۳۹۴ | ۱۵۷۰۰۹۶ |
۱۳۹۵ | ۱۵۲۷۹۳۳ |
۱۳۹۶ | ۱۴۸۷۷۴۰ |
۱۳۹۷ | ۱۳۶۶۳۷۳ |
۱۳۹۸ | ۱۱۹۶۰۱۷ |
۱۳۹۹ | ۱۱۱۴۰۹۰ |
۱۴۰۰ | ۱۱۱۶۱۹۰ |
۱۴۰۱ | ۱۰۷۵۲۲۴ |
۱۴۰۲ | ۱۰۵۷۹۵۹ |
جدول فوق نشان میدهد که از سال ۱۳۹۴ تعداد موالید کاهشی همواره بوده است؛ البته نگاهی به این آمارها نشان میدهد که پس از ابلاغ قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۰ سقوط آزاد کاهش موالید در کشور متوقف شده است.
چرا جمعیت ایران کاهشی شد؟
بانکیپور؛ رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت در مجلس شورای اسلامی درباره علت کاهش موالید در یک دهه گذشته میگوید: «از سال ۱۳۹۴ به بعد نرخ باروری در کشور رو به کاهش رفته است؛ دلیل اصلی این اتفاق این است که کسانی که در دوران تنظیم خانواده و کاهش تولد به دنیا آمده بودند به دوره مادر شدن رسیده بودند، طی ۱۰ سال گذشته نزدیک به ۲.۵ میلیون نفر از مادران ۲۵ تا ۴۰ سال کاهش یافتهاند و بیشترین آمار باروری نیز در این گروه سنی رخ میدهد.»
تبلیغات علیه فرزندآوری؛ ریشه کاهش جمعیت ایرانیها
از سوی دیگر یکی از ریشههای اصلی این کاهش جمعیت را میتوان در تبلیغات منفی علیه فرزندآوری در دهههای گذشته جستوجو کرد. ابوالقاسمی؛ رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله(عج) درباره این موضوع به خبرنگار برگزیده های ایران میگوید: «در دهه ۶۰ هرچند با جنگ تحمیلی مواجه بودیم، اما فرزندآوری در کشورمان زیاد بود به نحوی که آن روز ما را از افزایش جمعیت و به دنبال آن ناتوانی در تامین مایحتاج، بیم میدادند اما امروز از پیری جمعیت که ناشی از پایین بودن نرخ فرزندآوری است، ابراز نگرانی میشود و بیم آن میرود که در آینده مجبور شویم برای بخشهای مختلف کشور جوانانی را از دیگر کشورها استخدام کنیم.»
وی میافزاید: «فرهنگ اصیل ایرانی و معارف دینی میتواند نجاتدهنده جوانان کشور باشد و نگرانیهایی که درمورد کاهش باروری وجود دارد جدی است و کاهش جمعیت حاصل سالها کار مداوم کسانی است که علیه فرزندآوری و باروری تبلیغ کردند.»
باورهای غلط درباره فرزندآوری علت اصلی پیری جمعیت
جباری؛ رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز نقش مسائل فرهنگی در کاهش فرزندآوری را بیش از سایر مسائل میداند و میگوید: «ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم.»
وی با اشاره به این که گزارههای غلط فرهنگی در مراکز بهداشتی و ارائه مشاورههای بارداری به زوجین در حال تبیین و اصلاح شدن است، میافزاید: «باور به لزوم ازدواج در سن بالا، کافی بودن داشتن یک یا دو فرزند، تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج، عدم ازدواج مجدد افرادی که طلاق گرفته یا همسر خود را از دست دادهاند، زیاد بودن فاصله بین موالید، تأخیر در بارداری از جمله باورهای نادرستی هستند که باعث کاهش فرزندآوری در سالهای اخیر شدهاند.»
کاهش ۳۰۰ هزار موردی آمار ازدواج در کشور طی ۱۰ سال
آمارهای زیر نشانگر کاهش بسیار چشمگیر آمار ازدواج در یک دهه گذشته است. میزان ثبت ازدواج از حدود ۸۷۴ هزار مورد در سال ۱۳۹۰ به حدود ۵۷۰ هزار مورد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
در آمارهای مرتبط با ازدواج در سال ۱۴۰۲ نسبت به ۱۴۰۱ حدود ۸.۷ درصد کاهش ثبت ازدواج را داشتهایم که یکی از دلایل این که روند ثبت ازدواج در کشور نزولی شده این است که جمعیت جوانی که در سن ازدواج قرار میگیرند سال به سال کاهش مییابد.
تأخیر ۵ ساله زوجها در فرزنددار شدن
کاهش آمار ازدواج از سویی و تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج از سویی دیگر سبب شده تا جمعیت ایران با شتاب بیشتری به سوی پیر شدن حرکت کند.
براساس آمارهای وزارت بهداشت، فاصله تولد اولین فرزند بعد از ازدواج در کشور ما به طور میانگین ۵ سال است؛ این فاصله زیاد از سویی باعث شده تا سن زایمان مادران افزایش یابد و به تبع آن احتمال تولد فرزندان بعدی کمتر شود و از سوی دیگر سبب شده که در صورت ابتلای زوجین به ناباروری، این مشکل دیرتر تشخیص داده و درمان آن سختتر و پرهزینهتر شود.
طبق آخرین پیمایش ملی که در کشور انجام شده و در آن دلایل تمایل و عدم تمایل به فرزندآوری بررسی شده است، دو علت اصلی اولیه افراد برای عدم تمایل به فرزندآوری، نگرانی از تأمین آینده فرزندان جدید و داشتن تعداد فرزندان کافی بوده است. دو معضلی که اگر حل شوند میتوانند امیدها برای کاهش فاصله ازدواج تا فرزندآوری را افزایش دهند.
کشورهای دیگر چه میکنند؟
پیری جمعیت فقط متخص ایران نیست بلکه جمعیت جهان در حال حرکت به سوی سالمندی است؛ با وجود این، کشورهای مختلف سیاستهای تشویقی بسیار خوبی را برای رشد جمعیت خود در پیش گرفتهاند.
ژاپن
جمعیت ژاپن در سال ۲۰۲۲ به میزان بیش از ۸۰۰ هزار نفر کاهش یافت. این کاهش جمعیت باعث اعطای مشوقهایی برای فرزندآوری از سوی دولت شد؛ از جمله این مشوقها میتوان به افزایش کمکهزینه خانوادهها اشاره کرد. در قانون کشور ژاپن تصویب شده که خانوادههایی که فرزندانی تا سن ۱۵ سال دارند، ماهانه تا سیزده هزار ین کمک مالی دریافت کنند؛ از سوی دیگر پدر یا مادر هر یک میتوانند در صورت اخذ مرخصی با دریافت نصف حقوق خود برای نگهداری کودک در منزل بماند و پس از پایان سقف مرخصی به شغل قبلی خود بازگردند.
روسیه
بر اساس ابلاغ دولت روسیه خانوادههایی که دارای فرزند میشوند از پرداخت مالیات تا سقف تعیین شده معاف میشوند و حمایتهای دیگری برای تربیت و رشد فرزندان نیز از طریق سبدهای کالای حمایتی و همچنین به صورت نقدی به خانوادهها پرداخت میشود.
فرانسه
دولت فرانسه ۸۳ میلیارد یورو، یعنی حدود پنج درصد تولید ناخالص ملی کشور خود را صرف حمایت از فرزندآوری میکند. این میزان هزینه به نوبه خود بالاترین رقم در سطح اروپاست. زنان فرانسوی، ۱۶ هفته مرخصی زایمان دارند که از ۶ هفته پیش از تولد کودکانشان آغاز میشود. پس از این دوره، والدین حق سه سال مرخصی بدون حقوق را دارند.
مردم ایران هم مستعد رشد جمعیت هستند اما…
به نظر میرسد با توجه به فرهنگ خانواده دوستی ایرانیها، اعطای مشوقهای فرزندآوری، تأثیر بسزایی در افزایش ازدواج و فرزندآوری داشته باشد. بانکی پور در این باره تصریح میکند: «در کشور ما علیرغم فشار اقتصادی و کاهش تعداد مادران، سیاستهای تشویقی برای فرزندآوری جواب داده است که نشانگر این است که مردم ما مستعد رشد جمعیت و جوان شدن جمعیت هستند. مردم دوست دارند که بیش از دو فرزند داشته باشند اما عملاً شرایط به آنها اجازه تولد بیشتر از دو فرزند را نمیدهد.»
/