من یک نویسنده هستم. بیشتر برای کودکان و نوجوانان مینویسم. با چاپ حدود پنجاه جلد رمان و مجموعه داستان و سردبیر چند نشریه نوجوانان در سالهای گذشته و یک مطبوعاتی که دیگر کاری انجام نمیدهد. همیشه و بیشترین دغدغههایم دیدهشدن بچههای ایران بوده واست. دوست داشتم در هر دوره رئیسجمهوری وقت کاری برای فرزندان عزیز کشورم انجام دهند. به آنان توجه نمایند. مخصوصاً در بخش آموزشوپرورش. اما هرچه پیش آمدیم به قولی سالبهسال دریغ از پارسال.
بچههای ما در همه رشتههای تحصیلی، المپیادها، هنری و ورزشی خیلی وقتها اعجوبههایی بودند و هستند که اگر توجهی به آنان میشد، یقین به درجات و مراتب بالا و بالاتری میرسیدند. خیلی از استعدادها شکوفا نشده تمام میشوند. خیلی از خانوادهها تا استعداد و علاقهمندی فرزندانشان را کشف کند، آنان سرخورده و ناامید میشوند! نداریم ارگانها و مراکز و جایگاههایی که این بچهها را رشد و پرورش دهند. استعدادیابی انجام شود. دست آنان را بگیرند و بالا ببرند. اگر بفرمایند جاهایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، میگویم نه! شاید در دورههایی چنین اتفاقهایی میافتاد، دیگر نمیافتد. بعضی از ماها مگر جز خودمان و یکی دو فرد اطرافمان دیگران را هم میبینیم؟ یا فرصت دیدهشدن به ایشان میدهیم؟ مگر با رفتن به این شهر و آن شهر و حرف و حرف و حرف و وعدههایی که مشخص نیست سرانجامی دارند، کاری انجام میشود؟!
یکی از دغدغههایم این است: کاش رئیسجمهور کشورم شش ماه یکبار یا سالی یکمرتبه در مکانی بزرگ با حضور بچهها، یک روز کامل در جمع آنان باشند. از بچهها و از خواستهها و دردها و دغدغههایشان بپرسند. به فکر برنامههایی با اندیشه درست برای آنان باشند. برای بخشهای مختلف تحصیلی، ورزشی، ادبیات و هنر، سختیهای موجود، شاید در خانه و میان خانوادههایشان. اینها نیازمند برنامه است و برنامهریزی و طرح و طراحی و نیازمند حالوحوصله و دغدغهمندی طراحان بزرگ. اینها شدنی است؛ اما تا به امروز ندیدم عزیزان رئیسجمهوری کاری انجام داده باشند. یا مشاوران بزرگی در کنارشان برای انجام این کارها قرار بگیرند. کاش مطابق گفتهها و خواسته و اعتقادات آقای پزشکیان عزیز کارها به کارشناسان سپرده شود. کارشناسان باانگیزه، بیطرف، کسانی که به دنبال گردآوری یار و فقط اطرافیان خودشان نباشند، چشم دیدن همه را داشته باشند. حتی اگر مخالف دید و خواست او بودند. مگر نگفتهاند علم را باید حتی از دشمن آموخت و در راه صحیح از آن بهره برد؟ چنین نباشد اگر پژوهشگر یا محققی در سایتی، یا در جایی به معرفی نویسندگان و هنرمندانی میپردازد! به دلیل حسادتها و یا هم خط نبودن و یا دلخوریهایی از گذشته فقط عدهای را ببیند و دیگران و بزرگترهای این عرصهها فراموش شوند! و اگر قرار است کارشناسان توانمند وارد کار شوند، فقط به دنبال چند فرد مطرح نباشیم، وقتی پا به میدان میگذارند روی عدهای علامت ضربدر قرمز بکشند و از رویشان عبور کنند. اگر خدایی نکرده کسی کوچکترین انتقادی در هر زمینهای انجام داد (انتقاد برای سازندگی و بهتر شدن واقعاً لازم است) ؛ او را از همهجا حذف نمایند و تهمتهای عجیب و مختلف بزنند و آن بندهی خدا! ارجاع به پرسشوپاسخ شود! و….کاش همیشه و در همهی مراحل ابتدا خدا در نظر گرفته شود و بعد فرد و مسائل دیگر طرح گردند.
از دیگر دغدغههایم نشست صمیمی و خودمانی با اهالی قلم است. نویسندگانی که فقط یک قلم دارند. سالها طول میکشد رمانی نوشته شود و سپس در خانهها بایگانی میشود. اوضاع نشر و چاپ خوب نیست. نویسندگان با کدام دلخوش و کدام حقوق مناسب و در خور ایشان کار کنند و ثمرهی کار را نبینند! چاپ یک کتاب سالها طول بکشد و اصلاً مگر جایی برای چاپ هست؟ چرا! رابطه و دوست و رفیق!… و نشریات کودک و نوجوانمان که اصلاً حال خوشی ندارند و بسیاری از آنها فوت شدهاند.
ببخشید دختر گرانقدر آقای رئیسجمهور، حرفها بسیارند و مشکلات زیاد و پیچیده. مسائل مربوط به سینما و فیلم و نبود تولید فیلمهای شایسته و قابلتوجه برای مخاطبین، مخصوصاً کودک و نوجوان مگر میشود از دغدغههای اهالی قلم و هنر نباشد؟! سالهاست در این بخشها هیچ ندیدهایم. بگذریم… شرمندهام برای گرفتن وقت عزیزتان. امیدوارم شما نیز در این کارها منشأ خیر و برکات و پیشقدم در برنامهریزیها و طراحیها باشید.
انشاءالله خدا به پدر گرامیتان سلامت کامل بدهد و با لطف و توجه خدای بزرگ و امامزمان (عج) بتوانند در راه بزرگی که در آن قدم گذاشتهاند و خیلی هم سخت است! سربلند و پیروز باشند.
با احترام حسن احمدی نویسنده کودکان و نوجوانان.
۵۷۵۷