به گزارش خبرگزاری برگزیده، به نقل از فارس، ۱۳ فروردین ماه اولین سالروز شهادت سردار محمدرضا (علی) زاهدی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران بود. سردار زاهدی سال گذشته در حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق به همراه سردار محمدهادی حاج رحیمی از مستشاران نظامی ارشد کشورمان در سوریه و شهیدان حسین اماناللهی، سید مهدی جلادتی، محسن صداقت، علی آقابابایی و سید علی صالحی روزبهانی به شهادت رسیدند.مرور زندگی او ۶ فراز را نمایان میسازد که در ادامه آنها را با یکدیگر بنا به روایت فارس، مطالعه میکنیم.
* آشنایی با شهید محمدرضا زاهدی؛ از خاکریزهای دفاع مقدس تا سوریه و لبنان
فراز اول؛سردار محمدرضا زاهدی متولد اول شهریورماه سال ۱۳۴۰ در اصفهان است.
فراز دوم؛ او در سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و در طول جنگ تحمیلی از فرماندهان میانی سپاه بود، تکتیرانداز، تیربارچی، توپچی و راننده تانک در اوائل دفاع مقدس، فرماندهی گردان، فرماندهی عملیات و جانشینی شهید خرازی در لشکر امام حسین (علیه السلام) و فرماندهی تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم را از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ برعهده داشت.
فراز سوم؛ سردار زاهدی در فاصله سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) بود.
فراز چهارم؛ این فرمانده ارشد سپاه پاسداران در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت.
فراز پنجم؛ وی از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ در نیروی قدس فعالیت میکرد و فرمانده سپاه سوریه و لبنان بود.
فراز ششم؛ سردار زاهدی از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۵ با حفظ سمت فرمانده قرارگاه ثارالله نیز شد و در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ معاونت عملیات سپاه پاسداران را نیز برعهده داشت.
* روایتی از حضور سردار زاهدی در دفاع مقدس
نخستین حضور او در لباس رزم به قبل از ۱۸ سالگی و در تیرماه ۱۳۵۸ در غائله کردستان است.رمضان اللهوکیل، جانشین تدارکات تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) در دوران دفاع مقدس و از فعالان تدارکات و پشتیبانی جنگ درباره نقش شهید زاهدی در عملیات بدر در دفاع مقدس اینگونه روایت کرده است: «هدف ما در این عملیات، رسیدن به دجله بود. برای این کار نیروها میبایست مسافتی را در آب حرکت میکردند تا به خط ابتدایی پدافندی عراقیها برسند. پسازآن قرار بود از این خط جدید پدافندی هم عبور کنند و خود را تا رودخانه دجله برسانند.در این عملیات، تیپ ما (۴۴ قمر بنیهاشم) میبایست کمی به سمت شمال و بالاتر از روطه میرفت. ما با وسایلی مثل قایق، همه تدارکات موردنظر را جابجا کردیم. تفاوت این قایقها با قایقهای قبلی این بود که اینها تندروتر و بزرگتر بودند و قابلیت مانور و ظرفیت بیشتری داشتند.
ساعت یازده شب ۲۰ اسفند ۱۳۶۳، فرمان عملیات بدر صادر شد. ساعتی قبل از آن، نیروهای خطشکن بهوسیله قایق تا نزدیکی کمینهای دشمن اعزامشده و آماده دستور بودند. همزمان با فرمان آغاز عملیات، واحدهای توپخانه و ادوات به گلولهباران خطوط نیروهای عراق پرداختند. نیروهای تدارکات هم در موقعیت، مشغول دعا کردن و آماده دستور برای اعزام به منطقه آزادشده بودند که بعد از اقامه نماز صبح، این امر میسر شد. حمید رفیعی از مصطفی روحی خواست که در موقعیت جزیره مجنون بماند تا خودش برای شناسایی وارد منطقه آزادشده شود. آقایان نصیریان وامینی و چند نفر دیگر از نیروهای واحدهایشان نیز همراه حمید بودند و بهاتفاق عازم منطقه درگیری شدند.
بچهها در مسیرشان به یک روستا به نام جویبر میرسند که خانههای کوچک آن با بلوک و سیمان ساختهشده بود. همانجا حمید احساس میکند که در این نقطه، خط عراقیها هلالی شکل است، چون از چپ و راست و روبرو بهطرف ماشین تیراندازی میشد… دو نفر مسلح ما روی افرادی که به طرفشان تیراندازی میکردند، آتش میکنند و در این فاصله همه جابجا میشوند. ظاهراً آخرین نفر آقای عباسعلیامینی بوده است که وقتی از پشت دپوی دشمن بلند میشود تا وارد کوچه شود، از ناحیه دست هدف اصابت گلوله قرار میگیرد. حمید رفیعی از وسط کوچه سینهخیز، با مشقت خودش را به او میرساند و دست سالمامینی را دور گردن خود میاندازد و با یک دست فانسخه او را گرفته، با دست دیگر کمکم خودش وامینی را به جلو و در نهایت داخل کوچه که پنجاه متری فاصله داشت، میکشاند.
در نقطهای که آتش کمتر شده بود، متوجه موتورسواری میشوند که روی جاده به سمت خط مقدم در حرکت است. اتفاقاً موتورسوار آنها را میبیند و خودش را به آنها میرساند. بچهها متوجه میشوند که وی، فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع)، آقای حاج علی زاهدی است. ایشان وقتی وضعیت آقایامینی را میبیند، از موتور پیاده میشود و از حمید میخواهد که با آن آقایامینی را به عقب منتقل کند. حمید هم با سرعت هرچه تمامتر بهطرف محلی که قایقها باراندازی میکنند، حرکت میکند و بهمحض رسیدن به محل توقف قایقها، امینی را در کنار تعداد دیگری از مجروحان راهی عقب میکند.»
* فرماندهی پس از دفاع مقدس در نیروی زمینی سپاه
نقش سردار محمدرضا زاهدی در رشد و ارتقای نیروی زمینی سپاه پاسداران حائز اهمیت و بسیار مهم است.حضرت آیت الله خامنهای فرمانده معظم کل قوا نخستین روز از بهمنماه سال ۱۳۸۴ در حکمی سردار محمدرضا زاهدی را به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه منصوب کردند. سردار زاهدی همواره به نیروی انسانی در نیروی زمینی سپاه اهمیت زیادی قائل بود و مطابق آنچه از بازدید سال ۱۳۸۵ وی از تیپ ۳۳ المهدی (عج) سپاه در جهرم منتشر شده همیشه نقش نیروی انسانی را مهم ارزیابی میکرد.
* روایت اقدامات سردار زاهدی در جبهه مقاومت و حزبالله لبنان توسط شهید نصرالله
حجتالاسلام شهید سید حسن نصرالله دبیرکل فقید حزبالله لبنان در سخنانی درباره شهید زاهدی تصریح کرد: سردار زاهدی مجروح جنگی بود و سالهایی که با ما سپری کرد در او اثرگذاشت. او همانند دیگر جوانان ستون انقلاب اسلامی ایران بود و مسوولیتهای بزرگی را در جوانی بر عهده گرفت. وی افزود: ارتباط او با لبنان نیز در سال ۱۹۹۸ پس از آن آغاز شد که شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس شد و سردار زاهدی را نیز به عنوان مسوول سپاه در منطقه تعیین کرد. سردار زاهدی پیش از سال ۲۰۰۰ و پس از آزادسازی لبنان ما را همراهی کرد.
سید حسن نصرالله ادامه داد: شهید زاهدی در سال ۲۰۰۸ و پس از شهادت شهید عماد مغنیه به لبنان بازگشت و در آن زمان روی بازگشت وی به این منطقه اجماع وجود داشت و تا سال ۲۰۱۴ به مدت ۶ سال در اینجا ماند. دبیرکل شهید حزبالله لبنان افزود: وی در سال ۲۰۲۰ به لبنان بازگشت و تا زمان شهادتش در اینجا بود. او ۱۴ سال از زندگی مبارکش را در میان ما سپری کرد و بهترین یاور، پشتیبان و مشاور بود و با قدرت در کنار ما حضور داشت.
* نقش سردار زاهدی در توانمندسازی حزبالله لبنان
سرلشکر سید یحیی صفوی مشاور و دستیار عالی فرمانده معظم کل قوا با اشاره به نقش سردار زاهدی در در ساخت و تجهیز تسلیحاتی حزب الله لبنان گفت: سومین ویژگی سردار شهید زاهدی، فرماندهی جبهه مقاومت است، جبههای که در مقابل صهیونیستها و آمریکاییها بود و ایشان جبهه مقاومت را تقویت کرد و سرعت بخشید.
وی افزود: ۱۴ سال حضور ایشان در کنار سید حسن نصرالله به حزب الله یاد داد که چگونه سلاح بسازند و چگونه بجنگند و استراتژی حزب الله را از دفاعی به هجومی تغییر داد.
* افتخار شهید زاهدی به سربازی امام خمینی(ره)
سردار شهید زاهدی در مراسم ضیافت افطار فرماندهان در منزل محسن رضایی گفت: خدا رو شکر میکنیم از وقتی دست چپ و راستمان را فهمیدیم، خدا لطف کرد سرباز امام خمینی (ره) بودیم و هستیم و تا آخر هم انشاءالله سرباز حضرت آقا هستیم.
۲۹۲۹
