روایت المپیادیهای دهه هشتادی از ۴ دهه مقاومت در برابر قلدرها/ بدون آمریکا بر بلندای علم فریاد «میتوانیم» سر خواهیم داد
به گزارش خبرگزاری برگزیده های ایران از اصفهان، آن زمان که طنین نوای اللهاکبر در میان کوچههای اصفهان میپیچید و منارههای فیروزهای این شهر را نوازش میکرد تا انقلاب ۵۷ را رقم بزند، هیچ کس گمان نمیکرد که یک دانشآموز دبیرستانی توانسته گوشهای از این پازل را تکمیل کند.
روایت ۴ دهه مجاهدت نوجوانان و جوانان در مقابل استکبار
پازلی که مجبور بود برای استحکام دیوارههایش خود را مقابل آمریکا حفظ کند و برای این استحکام نهال انقلاب با خون دانشآموزان آبیاری شود، انقلاب که پیروز شد، همه چیز رو به روال بود، دانشآموزان داشتند به رویاهای غیرباورشان میرسیدند که بانگ مهیب جنگ بر کشور سایه انداخت و این دانشآموزان بودند که پیشتاز حضور در جبهه نابرابر شدند، آنها این حضور را وظیفه میدانستند و حتی از کارهایی چون دست بردن به شناسنامه دریغ نمیکردند تا متجاوز را از کشور بیرون کنند.
سالها از جنگ و انقلاب گذشت، دانشآموزان پشت میز و نیمکتهای ایران اسلامی قد کشیدند و همانها زمانی که قرار بود بهترین دوران زندگیشان را کنار خانواده بگذرانند، به سوریه رفتند تا باز هم دفاع کنند و مقابل شیطان بزرگ بایستند.
رشادتهای دانشآموز دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ ایران را به جایگاهی رسانده است تا دانشآموز دهه۸۰ و ۹۰ با آرامش درس بخوانند و دفاعی متفاوت از سایر نسلها داشته باشد، او اکنون با مجاهدت علمی این صفحه شطرنج را تکمیل میکند تا آمریکا را نه در سیاست و دچار کیش و ماتی خیرهکننده شود.
دهه هشتادیها به صف زدند
دانشآموزان دهه هشتادی موفق زیادی داریم ولی در ادامه من با دو نفر از آنها صحبت کردم، پشت میز تحریر نشستهام و شماره محمدرضا دهایی را میگیرم، تنها چیزی که از او میدانم این است که سال ۸۳ به دنیا آمده و الان رشته انسانی دبیرستان شهید اژهای درس میخواند.
گوشی بوق میخورد و او سلام میکند، صدایش نسبت به تصویر پروفایل واتساپش کمی بزرگتر از سنش میزند، از او میخواهم کمی درباره موفقیتهای علمیاش بگوید، برایم تعریف میکند که دو سال متوالی در لیگ پایا که از طرف بسیج برگزار میشود، شرکت کرده و سال دهم مدال نقره و سال یازدهم مدال طلا در رشته انسانی را با دوستانش را کسب کرده، لیگ پایا در قالب گروههای ۵نفره در رشتههای مختلف برگزار میشود.
در حالیکه با متانت صحبت میکند و نشانهای از غرور در صحبتهایش نیست میگوید: امسال نیز در المپیاد اقتصاد شرکت کردم که طبق نتایج اولیه که قطعی نیست مدال نقره را کسب کردم، در جشنواره فرهنگی هنری فردا در بخش رسانه و قسمت وبلاگنویسی دو سال رتبه برتر کشوری را کسب کردم و در مسابقات قرآن و عترت در رشته صحیفه سجادیه، سال گذشته رتبه اول منطقه را داشتم همچنین در مسابقات قرآنی که از طرف سمپاد، تحت عنوان کنگره قرآن کریم برگزار شد، رتبه برگزیده منطقهای را کسب کردم.
برایم جالب بود که او در زمینههای مختلف نه تنها فعالیت داشته بلکه رتبه هم کسب کرده، از او درباره سبک زندگیاش پرسیدم و از علاقه به حوزههای مختلف برایم گفت و باور داشت در این دنیا نباید فقط یک بعد داشته باشیم، باید سعی کنیم از تمام ابعاد وجودی استفاده کنیم، او از سعی و تلاش در این راه حرف زد و گفت: سعی کردم تا آنجایی که در توانم هست در حوزههای مختلف فعالیت کنم و از افراد مختلفی کمک و مشورت گرفتم.
اما من هنوز باورم نمیشد که یک نوجوان ۱۶ ساله چنین افتخاراتی داشته باشد، برای همین از او درباره مدیریت زمان و زمان شروع یادگیری پرسیدم و برایم گفت: در وبلاگنویسی حدود ۷ سال است که فعالیت میکنم و هر سال رشد خوبی نسبت به سال گذشته داشتم و ۳ سال حرفهای کار کردم، در بحث المپیاد اقتصاد حدود یک سال برایش تلاش کردیم و منابع مختلفی مطالعه کردیم و در روزهای پایانی روزی ۳ الی ۷ ساعت غیر از کلاسهایی که شرکت میکردیم، وقت میگذاشتم تا به این مدال رسیدیم.
در بحث قرآن و عترت نیز منابعی را مطالعه کردیم و مبتنی بر آنها رتبه آوردیم، برنامهمحور عمل نمیکنم ولی سعی میکنم همه آنچه در یک روز باید انجام دهم اعم از تحصیل، تفریح و رابطه خدا را داشته باشم و از افراط و تفریط بپرهیزم، تفریحم شامل فیلم دیدن، استفاده از موبایل، فعالیتهای مسجد و مراکز فرهنگی و بسیج، گشت و گذار با دوستان و کتابهای غیر درسی است و بیشتر کتابهای مربوط به حوزه علوم انسانی و کتابهایی که به درسها کمک کند به خصوص کتب شهید مطهری را مطالعه میکنم.
از تعجب دهانم باز مانده بود و نمیدانستم چه بگویم، محمدرضا درمورد این گفت که چرا اصلا رشته علوم انسانی را با وجود مخالفت پدر و مادرش انتخاب کرده است، از علاقهاش به علوم انسانی و اثری که این رشته روی زندگی مردم میگذارد، گفت، لحن صدایش کمی جدیتر از قبل به نظر میرسید و توضیح داد: علوم طبیعی، بعضا توسط علوم انسانی مدیریت میشوند و فک میکنم برای خدمت به مردم باید سراغ علوم انسانی رفت، در مسوولیتهای مدیریتی سطح کشور تصمیماتی تاثیرگذار بر زندگی مردم وجود دارد و تخصص در این علوم نیاز یک جامعه است و نیاز داریم به مدیرانی که دانشآموخته این علوم باشند که تصمیماتی بگیرند که کشور به پیشرفت برسد.
محمدرضا هنوز تصمیم قطعی برای رشته دانشگاهیاش نگرفته ولی بین ۳ رشته حقوق، اقتصاد و علوم سیاسی مردد است او موفقیتهایش را مدیون لطف الهی و ائمه اطهار میداند و میگوید:خانواده نقش موثری در این زمینه داشتند و کمک و تشویق کردند که باعث انگیزه شد و دوستان نیز کمک کردند که رفع اشکال داشته باشیم.
از او خواستم به هم سن و سالانش توصیهای کند و او با قطعیت به مدیریت زمان اشاره کرد و گفت: باید وقتشان را طوری تنظیم بکنند که به همه ابعاد برسند نه اینکه صرفا به درس بپردازند یا صرفا به تحصیل، باید حداعتدالی بین این دو مورد داشته باشند و تا جایی که میتوانند وارد همه حوزهها شوند که موجب رشد و کمال آنها خواهد شد.
تلاش برای جهانیسازی گفتمان مقاومت در برابر استکبار
محمدرضا درمورد ۱۳ آبان هم برایم گفت که به این روز باید از دو وجه نگاه شود، او عقیده داشت: به روز ۱۳ آبان باید از دو وجه نگاه کرد، یک وجه که روز دانش آموز است به علمآموزی و کسب علم مرتبط میشود و هرسال باید این وظیفه اصلی خودمان را که کسب علم است به عنوان دانشآموز یادآوری کنیم، مقام معظم رهبری نیز گفتند وظیفه دانشآموز کسب علم است و باید دنبال علم باشد و این نه فقط مختص دانشآموز بلکه مختص همه است، علمآموزی آنقدر اهمیت دارد که در بیانیه گام دوم انقلاب بحث علمی پیشقدم از سایر حوزهها است و طبق حدیث العلم سلطان و….علم اقتدار است و کسی که آن را بدست آورد انگار مسلط شده بر دیگران و اگر از دستش بدهد مسلط میشوند دیگران بر او.
محمدرضا باور دارد که باید به عنوان دانشآموزی که آیندهساز این کشور است و قرار است تاثیرگذار باشد، به دنبال کسب علم برود، وجه دوم ۱۳ آبان استکبارستیزی است، او گفت: میان رویدادهای ۱۳ آبان، روحیه استکبارستیزی است که یکی از اهداف اصلی انقلاب ما بوده که بتوان این روحیه را در ایران و کل جهان با هر عقیده رنگ و نژادی است، ایجاد کند و این ایستادن مقابل یک تفکر است، تفکری که نه فقط انسان را از فطرت الهی و دینیاش جدا کرده بلکه اعمال ضدانسانی دیگری مثل قتل و غارت و کشتار مردم انجام میدهد و باید این روز را پاس بداریم از این نظر که این فرهنگ عدالتخواهانه، این فرهنگ مبارزه با استکبار را در کل دنیا بسط دهیم تا گام مهمی به سمت ظهور برداریم.
محمدرضا در مورد وابستگی به آمریکا هم گفت: وابستگی میتوانست برای ما علم بیشتری داشته باشد ولی به همان مساله وابستگی میرسیم و اگر قرار باشد تمدن نوین اسلامی را بسازیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم، نمیتوانیم با وابستگی به این مرحله دست پیدا کنیم و همیشه وابسته خواهیم ماند و اگر بخواهیم روزی مقابل این قدرت یعنی آمریکا بایستیم او ما را زمین خواهد زد.
گفت و گو با محمدرضا دهایی که تمام شد، شب با دانشآموز دیگری قرار گذاشته بودم تا صحبت کنم، نکته جالب توجه این بود که برای صحبت با هر دو نفر از قبل به من ساعت گفته بودند و این مدیریت زمان آنها را نشان میداد که واقعا به آن پایبندند.
محمدعلی قاسمی، نیز در دبیرستان شهید اژهای اصفهان علم انسانی میخواند و متولد ۸۳ است، سال تحصیلی گذشته مدال نقره المپیاد جغرافیا، مدال برنز لیگ علمی پایا و مقام اول کشوری در کنگره قرآنی سمپاد را بدست آورده، وقتی با او صحبت میکنم به نظر کمی صدایش میلرزد و سوالات را پس از کمی مکث جواب میدهد، از او درباره مدیریت زمانش پرسیدم و برایم از برنامهریزی و دوستان خوبی مثل مهدی جاننثاری گفت که طلای اقتصاد مدیریت دارد و خیلی به او انگیزه داده، خوشحال بود که تنها کسی از کلاسشان بوده که توانسته به المپیاد جغرافیا برود و رتبه کسب کند.
برایم گفت که صبحها به مدرسه میرفتم، عصر مطالعه آزاد داشتم و شب درس میخواندم، این حجم از تلاش فسفرهای مغزم را داشت از کار میانداخت و او ادامه داد: برای مرحله اول المپیاد جغرافیا ۱۰۷۶ تست زدم، برایش زحمت کشیدم برای لیگ علمی پایا هم کارمان گروهی بود، دو مرحله اول را به صورت گروهی جلو رفتیم، من سرگروه بودم و تقسیمبندی کار را کردیم و توانستیم به مدال برنز برسیم.
ورود المپیادیها به تشکیلات دانشآموزی
او از آن آدمهای تکبعدی نبود، برای این خصلتش توضیح داد: در کنار درس، در تشکیلات هم ورود کردم چون رشته علوم انسانی یک رشتهای پویا است و نباید در آن راکد بود باید مخاطب در رشته علوم انسانی فعال باشد ما در تشکیلات بودیم و مسؤولیتی هم گرفتیم دبیر اجرایی نشریه سمپاد استان اصفهان و فرماندهی واحد بسیج دبیرستان شهید اژهای چون توی تشکیلات دوستان فنون و هنرهای مختلف را داشتند من در کنار دوستان توانستم این تواناییها را بروز دهم مثلا آقای دهایی وبلاگنویسی داشتند و در مدرسه برای بسیج دبیرستان وبلاگنویسی کردیم و ارتباط با دوستان و این تشکیلات از اصلیترین فاکتورهایش بود.
خدمت به مردم با علوم انسانی
او درباره علت انتخاب علوم انسانی با وجود مخالفت والدینش میگوید: دغدغه اصلی کشور، مدیریت است و رشته علوم انسانی با این مدیریت رابطه مستقیم دارد و حائز اهمیت است به همین دلیل وظیفه خود دانستم از این مجرا خدمتی به مدیریت در کشور داشته باشم.
محمدعلی شاید دانشگاه حقوق و سپس حقوق بینالملل بخواند او به هم سن و سالهایش توصیه میکند صرفا مطالعه سطحی و درسی نداشته باشند به خصوص کسانی که در رشته علوم انسانی هستند باید پویا مطالعه کنند یعنی مطالب غیردرسی را هم مطالعه کنند. از هر رشتهای خود را در تشکیلات ثابت کنند، تشکیلات دانشآموزی یک فرصت است برای دانشآموزان که بتوانند علاوه بر اهداف سازمانی و تقویت مدیریت بتوانند با همنشینی با دوستان از فن آنها هم بهرهمند شوند.
برایم جالب بود که چنین دانشآموز فعالی که مسوولیت هم برعهده دارد، اوقات فراغت خود را چگونه میگذراند و او گفت: مدتی را پشت تلفن همراه با دوستان چت میکنم و گاهی به مطالعه مطالب غیردرسی میپردازم، این کار را مفید میدانم و جز فراغتم به حساب میآورم موضوعات مورد مطالعه من بیشتر در حوزه فلسفه اسلامی است برای مثال درمورد ملاصدرا، اصالت وجودش که حتی چندین مقاله نوشتم که قرار است در نشریه دانشآموزی سمپاد استان چاپ بشود.
وقتی در خدمت استکبار باشی ارزشمندترین تحقیقات هم نفعی ندارد
محمدعلی درباره ۱۳ آبان هم صحبتهایی داشت و گفت: قشر دانشآموز بخش جداییناپذیر از جامعه علمی است دانشآموزان باید قدر خود و قدر این فرصت را بدانند، جامعه علمی بخش مهمی در کشور است همانطور که در بیانیه گام دوم انقلاب رهبر تاکید بر جامعه علمی و پژوهش کردند، دانشآموزان باید در راه اعتلای نظام اسلامی در راه علم و پژوهش قدم بردارند، استکبارستیزی و عدالتخواهی از طریق تشکیلات دانشآموزی امکانپذیر خواهد شد و مجرایش تشکیلات بسیج است و باید در راستای فرهنگسازی این کار را انجام دهد.
محمدعلی همچنین درمورد وابستگی به آمریکا گفت: از لحاظ علمی وابسته بودن علاوه بر نفع ظاهری نفع اصلی را کسی میبرد که کشوری را به عبارتی استعمار کرده اگر وابسته به آمریکا باشیم ظاهرا درس میخوانیم و تحقیق و پژوهش میکنیم ولی این برای کشور خود ما نیست کشور استعمارکننده سود میبرد و ارزش ندارد؛ وقتی در خدمت استکبار باشی ارزشمندترین تحقیقهایت در خدمت وطن نباشد دارای ارزش نیست.
گفت و گویم با او تمام میشود اما داشتم به این فکر میکردم که دانشآموز سال ۵۷ خود را به بالای دیوار لانه جاسوسی آمریکا رساند تا ۱۳ آبان را رقم بزند و بگوید دانشآموز ایرانی مقابل استکبار جهانی میایستد، دانشآموز دهه هشتاد نیز این ایستادگی را با روشی متفاوت ادامه میدهد و به مجاهدت علمی میپردازد تا بر بلندای قله علم، فریاد میشود و میتوانیم را به جهانیان مخابره کند.
انتهای پیام/۶۳۱۲۴/آ/