برگزیده های ایران- سمنان: بنا بر آمارها، جمعیت کشور ما رفتهرفته رو به پیری میرود و مشکلات مختلفی پیش پای «فرزندآوری» وجود دارد؛ اما در همین شرایط هم خانوادههایی هستند که معتقدند میتوان شرایط را مدیریت کرد و دستورات مقام معظم رهبری در خصوص افزایش جمعیت را برای آینده کشور، سرلوحه کار خویش قرار دادهاند.
کاهش نرخ فرزندآوری، روبهرو شدن با بحران سالمندی و پیری جمعیت، بیتمایلی جوانان برای ازدواج، هزینههای سنگین فرزندآوری و مراسم ازدواج، پرداخت نشدن تسهیلات مناسب به خانوادهها برای استقبال از فرزندآوری و … همگی چتری از مشکلات هستند که بر سر جوانان و خانوادهها باز شده؛ البته در این شرایط، با به میان آمدن قانون جوانی جمعیت، امیدی برای بهبودی اوضاع و رفع مشکلات در دلها روشن شده است.
قانون جوانی جمعیت انگیزهای برای گرایش به فرزندآوری خواهد بود؛ این قانون میخواهد گره از مشکلات مردم باز کند؛ در این قانون تسهیلات بهداشتی، معیشتی، اقتصادی و آموزشی برای خانوادهها در نظر گرفته شده است.
خانواده «شیرعلی»، یکی از این خانوادههاست که چهار فرزند را در آغوش گرم خود پرورش داده و از مسؤولان کشوری میخواهند تا از آنها حمایت کنند.
«مهدی شیرعلی»، متولد ۱۹ مردادماه سال ۱۳۵۸ دارای دانشنامه کارشناسی الهیات و کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک بهعنوان پدر خانواده و «فاطمه جلال» متولد ۲۹ آذرماه سال ۱۳۵۸ با تحصیلات سطح دو حوزوی در کنار فرزندان خود، زندگی شاد و آرامی را سپری میکنند؛ گفتوگوی فارس را با والدین این خانواده بخوانید.
ویدئوی این گفتوگو را اینجا ببینید:
مادر خانواده: مبلّغ دینی هستم
فارس: از مادر خانواده خواستیم تا از خودش بگوید و اینکه فرزندانش چند سال دارند؟
– فاطمه جلال هستم. در سن ۲۱ سالگی ازدواج کردم و در حال حاضر چهار فرزند دارم. فرزند اول من ۱۸ ساله و سه فرزند بعدی من علیرضا، زینب و زهرا سهقلو و ۱۱ ساله هستند که با برادر بزرگترشان (حسین)، هفت سال اختلاف سنی دارند.
فارس: مشغول به انجام چه فعالیتهایی هستید؟
مادر خانواده: در کنار خانهداری و تلاش برای تربیت فرزندانم، بهعنوان مبلّغ دینی و مذهبی با حوزه علمیه نجمیه سرخه کار میکنم و در عرصههای مختلف اجتماعی و دینی فعالیت دارم.
اوضاع زندگی روبهراه هست
فارس: از اوضاع زندگی و مشکلات اقتصادی خانواده بگویید، دخل و خرجتان با هم میخواند؟
پدر خانواده: اینطور نیست که ۱۰۰ درصد دخل و خرج با هم بخواند و این شرایط نه برای ما بلکه با توجه به وضع اقتصادی فعلی برای یک خانواده معمولی هم همینطور است؛ یعنی اگر اوضاع و شرایط مثل حدود چهار سال پیش بود؛ همه ما شرایط زندگی را بهتر میگذراندیم.
الآن همه بچههای من محصّل هستند و شما حساب کنید، در یک خانه اجارهای ساکن هستیم، هزینه اجاره خانه را باید پرداخت کنیم و اگر هزینه پوشاک، درمان و چیزهای دیگر هم به آن اضافه شود؛ هزینه هنگفتی خواهد شد، اما با توجه به اینکه یک قاعده قرآنی است، به خدا توکل میکنیم و جلو میرویم.
اگر اوضاع و شرایط مثل حدود چهار سال پیش بود؛ همه ما شرایط زندگی را بهتر میگذراندیم
خانواده ما و امثال ما که در جامعه زندگی میکنند، دوست دارند فرزندان بیشتری داشته باشند؛ چراکه بچه نشاطآور است و باعث شیرینی زندگی میشود؛ البته اگر دولت این وظیفه را انجام دهد که انشاءالله کمی از التهاب تورم کاسته شود تا مردم برای فرزندآوری ترغیب شوند.
گاهی از من میپرسند شما زندگیتان سخت میگذرد یا راحت؟ به آنها میگویم مسلماً سخت میگذرد؛ اما ما سعی میکنیم شیرینش کنیم و چون ارتباط ما با قرآن ارتباط داریم و در مسجد و برنامههای دینی و مذهبی شرکت میکنیم، در زندگی ما آرامش وجود دارد.
اجرای دستورات رهبری سرلوحه کار ماست
فارس: با وجود این مشکلات چه چیزی باعث شد، نسبت به فرزندآوری راغب شوید؟
پدر خانواده: دغدغه من همیشه این بوده که آنچه مقام معظم رهبری اراده و بر زبان جاری میکنند؛ خانوادهها به آن عمل کنند و عقیده دارم شیرینیها جای خود و سختیها در جای خود و اگر والدین بدانند که میتوانند حداقلها و تا حدودی آینده فرزندانشان را تأمین کنند؛ نسبت به فرزندآوری کوتاهی نخواهند کرد.
مقام معظم رهبری بارها در صحبتهای خود تذکر دادند که جمعیت آینده ما جمعیت جوانی نخواهد بود؛ این یعنی جمعیت ما به سمت پیری میرود. ما در اطراف از دوستان خود میشنویم که دو فرزند داشتند که یک فرزند ازدواج کرده و دیگری به دانشگاه رفته و حالا تنها شدند و میگویند چه اشتباهی کردیم که شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» را رعایت کردیم و حالا تنها شدیم.
کارگرم؛ اما شکر خدا را فراموش نمیکنم
فارس: در صورت تمایل وضعیت شغلی خود را توضیح دهید.
پدر خانواده: من در حال حاضر کارگرم و با توجه به وضعیت شغلیام و مشکلاتی که با آن مواجهم، هیچگاه نبوده که به خانوادهای بگویم شما بچهدار نشوید؛ بعضی از دوستان از من میپرسند با این وضعیت شغلی که داری از پس خانواده برمیآیی؟ باز هم خدا را شکر میکنم.
از میان دوستان کسانی را میشناسم که تمایلی به فرزنددار شدن ندارند یا فقط یک فرزند دارند و میگویند «کار میکنیم که زنده بمانیم؛ نه اینکه کار کنیم که زندگی کنیم» و من هم میبینم حقوقی که میگیرند چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که خب زندگی نمیچرخد؛ فکر میکنم دولت باید در این زمینه کار کند.
من در حال حاضر مستأجرم و در این واحد ۷۰ متری در یک مجتمع زندگی میکنم؛ حدود هفت ماه است که دنبال خانه میگردم و هرجایی که برای اجاره میروم، با این تعداد فرزند به من اجاره نمیدهند و میگویند نهایت یک فرزند؛ هر چه هم دنبال خانه گشتیم، خانههای بالاتر از این متراژ نتوانستیم پیدا کنیم و همه خانهها ۶۰ متری و ۷۰ متری و آنهم با پول پیش ۴۰ میلیون تومان و اجاره ماهانه یک یا دو میلیون تومان است.
بههرحال مسکن جزو اولویت زندگی است؛ اگر میشد این را بهعنوان درخواست از مسؤولان مطرح کرد. چون اوایل که خداوند این سهقلوها را به ما داد؛ یک قانونی برای حمایت از خانوادههای پرجمعیت بود و شاید حداقل ۹۰ درصد نهادها و سازمانهایی که مرتبط با این موضوع بودند را من رفتم، حتی دستور از ریاست جمهوری گرفتم و به استانداری رفتم و گفتند به آنها خانه و یا زمین در همین شهر بدهید که خودشان بسازند، اما متأسفانه آنقدر کمکاری کردند که به جایی نرسید.
هنوز هم اسناد و مدارکش و دستوراتی که از تهران صادر شده، دستوری که استانداری سمنان صادر کرده و نامههایی که امام جمعه نوشته و یا دیگران نوشتند و پیگیریهای انجامشده همه موجود است که هیچکدامشان جواب ندادند؛ حتی گفتند ما آورده را میدهیم شما یک واحد مسکن مهر با توجه به اینکه شرایط را دارند به آنها بدهید؛ اما این کار را هم نکردند.
من همیشه خدا را شکر میکردم و میگفتم الآن نتوانستم یک خانه بگیرم؛ اما حقوقها بیشتر و اقساط کم میشود و تا پنجساله دیگر یک خانه کوچکتر میگیرم؛ اما روزبهروز تورم و هزینهها بالا میرود و بچهها بزرگتر و بزرگتر و اهداف روزبهروز دورتر میشوند، چرا؟ چون دخل و خرجها با هم نمیخواند.
موفق به ورود به آموزش و پرورش نشدم
فارس: با اینکه اهل تحصیلات هستید، چراغ سراغ شغل دولتی نرفتید؟
پدر خانواده: من در گذشته کار اداری داشتم و الآن با اینکه لیسانس الهیات از دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک دانشگاه سمنان، کارشناس علوم قرآنی، حافظ قرآن، قاری قرآن، فعال فرهنگی، عضو ستاد نماز جمعه، عضو کانون مداحان کشور و عضو جامعه قرآنیان کشور هستم؛ الآن بهعنوان نگهبان شرکت سر چاه در بیابان کار میکنم.
قبل از کرونا یک آزمون استخدامی آموزش و پرورش برگزار شد و من هم شرکت کردم، سال اول چون سنم بالا بود؛ باید سنوات خدمتم را از جایی دیگر میآوردم، دو تا سه ماه طول کشید؛ ولی متأسفانه موفق به ورود به آموزش و پرورش نشدم.
خانواده ما و امثال ما که در جامعه زندگی میکنند، دوست دارند فرزندان بیشتری داشته باشند؛ چراکه بچه باعث شیرینی زندگی میشود
مسؤولان جلسهای در آموزش و پرورش گرفتند و گفتند، دوره بعد که سازمان سنجش آزمون برگزار کرد و شما قبول شدید؛ ما همین مدارک شما را قبول میکنیم؛ تمام اسناد و مدارک هم در اینجا موجود هست و اتفاقاً بعد از ۶ ماه آزمون برگزار شد و من قبول شدم و زمانی که مراجعه کردم، تمام اسناد و مدارک را دادم و از کارگزینی آموزش و پرورش استان مرا برای مصاحبه علمی و تخصصی، گزینش و تحقیقات محلی معرفی کردند.
همه اینها با موفقیت و با رتبه بالا انجام شد و نهایتاً به من گفتند برای انجام آزمایشهای ضمن خدمت اقدام کنم و من همه کارها را انجام دادم و اسم من از تهران برای دانشگاه فرهنگیان سمنان ارسال شد.
چون باید یک سال دوره آموزشی را میگذراندیم، از آنجا با من تماس گرفتند که چرا شما در جلسات شرکت نمیکنید؟ در پاسخ گفتم کارگزینی گفته است مدارک من اشکال دارد و ما نمیتوانیم شما را پذیرش کنیم.
خب اگر اشکال دارد، پس چرا من را برای مصاحبه علمی فرستادید؟ چرا گزینش فرستادید؟ چرا برای تحقیقات محلی فرستادید؟ این مشکل برای من پیش آمد و متأسفانه به هر مسئولی هم مراجعه کردم، این مشکل مرا حل نکرد؛ من تا تهران هم رفتم، خیلی از مسؤولان را دیدم و با آنها ارتباط گرفتم.
مسلط به زبانهای عربی و انگلیسی هستم
پدر خانواده: نمیگویم در الهیات آدم خبرهای هستم؛ اما حداقلها را دارم؛ چراکه رشته من الهیات و فلسفه اسلامی بوده، علاوه بر اینکه من رشته الهیات گرایش فلسفه اسلامی را در دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) میخواندم، در کنارش دروس حوزوی را هم گذراندم و به زبان عربی و انگلیسی تسلط دارم.
یعنی واقعاً آموزش و پرورش نمیتواند برای ما کاری کند و این فرصت فراهم شود که من بتوانم به بچهها و نظام آموزشی کشورم خدمت کنم.
حتی پایاننامه دوره کارشناسی ارشدم را بهواسطه همین قولی که آموزش و پرورش استان سمنان داد، تغییر دادم و در مورد آموزش و پرورش استان نوشتم؛ یک مقاله در مورد مدیریت دانش و فناوری اطلاعات هم نوشتم که در ISC و سیولیکا (پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) نمایه شد که این هم با موضوع آموزش و پرورش استان سمنان بود.
با این تفاسیر یعنی آموزش و پرورش دنبال چه میگردد؟ یعنی حتماً باید کسی را پیدا کند که صفر کیلومتر و حدود ۲۰ یا ۲۱ ساله بوده و هیچ تجربهای نداشته باشد؟
به نظر من یکی از مشکلاتی که امروز وجود دارد، همین موضوع سن است؛ بله محدودیت سنی باید باشد، اما من این قضیه را ۶ سال است که دارم پیگیری میکنم، چرا به نتیجه نمیرسد؟
الآن سن من بالا رفته؛ وگرنه ۶ سال پیش که سنم بالا نبود، سه سال پیش که شرایط سنی من به استخدام میخورد؛ الآن هم با این شرایط اگر سنوات خدمتم را بیاورم، هیچ مشکلی برای آموزش و پرورش ندارد و میتوانم مشغول به کار شوم و نمیدانم چرا در مورد این موضوع بهانه میآورند؟
با موبایلم برای خدا کار میکنم
با این اوصاف من الآن بهعنوان نیروی یک شرکت بهعنوان نگهبان سر چاه در بیابان خدمت میکنم؛ اما نه از خدای خودم غفلت کردم، نه از خودم و خانوادهام غافل شدم و کار فرهنگی خودم را در همانجا هم با همین موبایل انجام میدهم.
بهعنوان نگهبان شرکت سر چاه در بیابان کار میکنم؛ ولی زندگی بانشاطی داریم
کار برای خدا، اسلام، ولایت و رهبری را تعطیل نکردم و این دلیل نمیشود که اگر آنجا کار میکنم، قید همه چیز را بزنم؛ اتفاقاً عشق و علاقه من به ولایتفقیه بیشتر شده؛ گاهی دوستان به من میگویند، شما که ۳۰ سال در مجموعه فرهنگی و مذهبی کشور بهعنوان حافظ، قاری و مفسّر قرآن فعالیت کردی، آیا یک قدم مسؤولان برای شما برداشتند؟ گفتم نه برنداشتند و این حکایت از این دارد که هرچه مقام معظم رهبری میگویند نخبهها را دریابید؛ اینجا باید این اقدام انجام شود که متأسفانه نمیشود.
اعتقادی ندارم که باید همه چیز برای بچه فراهم باشد
فارس: نسل امروز ما معتقد است که حتی برای تولد فرزند اول نیز باید شرایط بهطور کامل فراهم شود؛ چه برسد به فرزندان بعدی، تا چه اندازه به این مسأله معتقد هستید؟
مادر خانواده: من اصلاً اعتقادی ندارم که باید همه چیز برای بچه آماده باشد، بچه باید در سختی هم باشد که اگر نباشد، زمانی که وارد جامعه میشود؛ در مواجهه با کمی سختی دیگر نمیتواند زندگی کند.
پدر خانواده: جوانان امروز با توجه به اینکه ساکن آپارتمان هستند، معتقدند که با این شرایط دیگر نمیتوانیم بیشتر از دو فرزند داشته باشیم و اگر بخواهیم بچه سوم را بیاوریم، آیندهاش دچار مشکل میشود.
من چون در جلسات تفسیر قرآن حضور دارم و با اقشار مختلف مردم در ارتباط هستم، زمانی که بحث فرزندآوری میشود؛ همه آنها یک نگرانی دارند و آنهم بحث اقتصادی است و اگر این مسأله از طرف دولت حل شود، یقیناً همه مردم به فرزندآوری اهتمام دارند.
هر آن کس که دندان دهد، نان دهد
فارس: تا چه اندازه به آیه قرآن در این خصوص که «بچه بیاد روزیش هم میاد» باور دارید؟
پدر خانواده: این وعده خداست؛ بعضاً اینکه ما روزی را در چه چیزی ببینیم، متفاوت است. خدا را شاکرم که در این سالهایی که گذشت، سعی کردم بهعنوان پدر خانواده، بهترینها را برای فرزندانم فراهم کنم و گاهی اوقات از خودم زدم ولی برای بچههایم کم نگذاشتم.
شیر خشکی که پیدا کردنش مکافات داشت
فارس: واکنش اقوام و آشنایان شما به تولد فرزند سهقلو چه بود؟ این جمله که بگویند «ای وای؛ با این همه بچه میخواهند چهکار کنند؟» را چقدر شنیدید؟
پدر خانواده: اینکه مردم بگویند ای وای، میخواهید چهکار کنید را خیلی زیاد شنیدیم؛ اما در آن زمان یعنی ۱۱ سال پیش اوضاع اقتصادی جامعه بهتر بود
البته در آن زمان شرایط اقتصادی من خیلی خوب نبود؛ وقتی این سهقلو به دنیا آمدند هزینه روی هزینه رفت و آن موقع در شیر خشک هم تحریم بودیم و یک قوطی مکمل شیر هم مبلغ ۶۰ هزار تومان بود و اینجا پیدا نمیشد و همان را هم باید به تهران میرفتیم و با هزار مکافات با یک نسخه از هلالاحمر تهیه میکردیم و فقط یک یا دو سری از آن گرفتیم و بیخیال تهیه آن شدیم.
با این حال اطرافیان میگفتند شما میخواهید، چهکار کنید؟ در آن زمان خانهای که در آن زندگی میکردیم، ۴۰ یا ۵۰ متر بود؛ ما شیرینیها را با سختیها در کنار هم احساس میکردیم.
همه یک نگرانی دارند و آنهم بحث اقتصادی است
مردم دائم میگفتند زندگی سخت است یا راحت؟ تحصیلشان را میخواهید چکار کنید؟ امکاناتشان را چطور میخواهید، تأمین کنید؟ البته این سؤالات در مورد خانوادهای که نخستین فرزندشان هم به دنیا آمده باشد نمود پیدا میکند.
فرزندان به داشتن پشتیبان خوب دلگرم هستند
فارس: از خوبیها و حسنهای داشتن فرزندان زیاد بگویید.
مادر خانواده: از خوبیهای فرزند زیاد این است که خودشان با هم تعامل دارند مثل درس خواندن یا مثلاً وقتی یکی کارش نیمهکاره میماند؛ دیگری کارش را انجام میدهد و به او کمک میکند.
پدر خانواده: بچهها پشتیبان همدیگر هستند؛ نهفقط الآن بلکه حتی بزرگتر هم شوند، این کمکها ادامه دارد و خیال پدر و مادر هم راحت است؛ چون بچههایشان در سختیها، مشکلات، خوشیها و شادیها پشتیبان دارند.
وقتی خانوادهای کمجمعیت باشد؛ رفتوآمدها کم میشود؛ خیلی از بچهها الآن عمه، عمو، خاله و دایی ندارند و شیرینیهایی که ما داشتیم را نمیچشند.
مسؤولان مشکل شغل مرا رفع کنند
فارس: درخواست شما از مسؤولان چیست؟
پدر خانواده: من یک درخواست خصوصی برای خودم و یک درخواست عمومی برای دیگران دارم. درخواست خودم این است که همین پرونده آموزش و پرورش من به جریان بیافتد و تا جایی که امکان دارد، مسؤولان همت کرده و این مسأله را حل کنند.
دیگری مشکل مسکن ماست که البته اشتغال که باشد، پشت آن بقیه مشکلات هم برطرف میشود، چون حقوق مشکلات بعدی را پوشش میدهد؛ حالا عیب ندارد ما الآن خانه نداریم، پنج سال دیگر خانهدار میشویم، یک جای بهتر اجاره میکنیم؛ اما داشتن شغل خیلی مهم است.
درخواست عمومی من این است که الآن اگر دولتمردان صدای من را میشنوند و یا کسی که دستش به کار است و میتواند قدمی بردارد، قلمی بزند، حرفی بزند، نظری بدهد و پیشنهادی بدهد؛ این قاعده سن را حداقل برای کسانی که تجربه کاری دارند و میتوانند کاری کنند، در نظر نگیرند.
در حال حاضر کمتر کسی را داریم که تسلط کامل به زبان عربی و انگلیسی داشته باشد و بخواهد اقدام کند و اصلاً در آموزش و پرورش ورود پیدا نکند.
در همین شهر ما آموزش و پرورش یک نیرو برای دبیر معارف میخواستند، بومی بودن یک شرط و حافظ قرآن بودن شرط دومش بود و من هر دو مورد را داشتم؛ یعنی هیچچیزی برای ورود به آموزش و پرورش کم نداشتم.
تمام سنوات استخدامی و کاریام را از تهران و جاهای دیگر آوردم و به آنها تحویل دادم؛ متأسفانه فردایی که من باید به دانشگاه فرهنگیان مراجعه میکردم، زنگ زدند آقا ما نمیتوانیم شما را بپذیریم؛ درحالیکه اسم من در دانشگاه فرهنگیان ثبت شده است، حداقل میآمدید و روشن میکردید.
الآن در قشر کارگری کسانی هستند که شاید از قبل خانه داشتند، شاید از قبل ماشین داشتند، شاید یک ارثی به آنها رسیده و صاحب خانه و ماشین شدهاند؛ اما الآن با این حقوقی که دارند نمیتوانند زندگی کنند و واقعاً زیر فشار اقتصادی خرد میشوند.
دولت برای کارگران کاری کند
پدر خانواده: من خواستهام این است که دولت حداقل همانطور که برای کارمندها قدم برمیدارد، برای قشر کارگر هم بردارد؛ درست است که کارگران قشری هستند که بودجهشان دولتی نیست و کارفرما باید حقوق آنها را پرداخت کند، ولی دولت هم وارد شود و برای ما کاری کند.
دولت نگوید کارفرما باید پول کارگر را بدهد و به من ربطی ندارد و من هم بیشتر از این نمیتوانم؛ من خاطرم هست برای تعیین حقوق کارگری سال ۱۴۰۰ حدود هشت ماه جلسه گرفتند و نهایتاً چه اتفاقی در زندگی یک کارگر افتاد؟ کارگر با این تورم چند درصدی آیا توانست تغییری در زندگی خودش بدهد؟
الآن هم اگر خانوادهها ببینند سفرههایشان رنگین شده است، پدر خانواده ببیند و بتواند برای خانوادهاش وسایل و حداقلهای اولیه را تهیه کند، نسبت به فرزندآوری اقدام میکند.
جوانان را به فرزندآوری ترغیب کنیم
فارس: توصیه شما به نسل امروز برای فرزندآوری چیست؟
پدر خانواده: یک سری از افراد هستند که شرایطش را دارند، بهعنوانمثال فردی با ۲۰ یا ۲۱ سال سن خانهای دارد و یا پدرش برای یک تا دو سال خانه در اختیارش گذاشته و آن دو سال که نباید اجاره بدهد؛ اگر شغلی دارد برای فرزندآوری اقدام کند.
اما گاهی یک جوان شغلی ندارد و میگوید تا من شغل پیدا نکنم و درآمدی نداشته باشم، ازدواجم هم غلط است؛ این وظیفه دولت است که این بخش را درست کند.
اما نسل جوان هم باید خودش هوشیار باشد؛ چون زمانی میرسد که سنش بالا میرود و دیگر تمایل و رغبتی برای ازدواج ندارد.
به نظر من کار عاقلانه این است که نسل جوان فرزندآوری را سرلوحه کار خود قرار دهند؛ خداوند در مورد این موضوع در قرآن فرمود ما خودمان روزی شما را میدهیم و روزی آنها را هم میدهیم.
اگر مسائل اقتصادیاز طرف دولت حل شود، یقیناً مردم به فرزندآوری علاقه دارند
چطور میشود خداوند از تأمین روزی کرمی که در داخل سنگی در ته رودخانهای است، غفلت نمیکند؛ آنوقت از بنده خودش که خلیفهالله روی زمین است، غفلت کند.
جوانان هوشیار باشند که ازدواج یک سنت حسنه است؛ هم زندگی را بهخوبی اداره کرده و هم فرزندان را به نحو احسن تربیت کنند.
بههرحال اگر آینده این مملکت برای ما اهمیت دارد، باید روی این موضوع مانور داد و جوانان در حد امکان نسبت به آن اقدام کنند.
پسرم حافظ قرآن و مداح است
فارس: حرف آخر . . .
مادر خانواده: به نظر من بعضی از افراد در زندگی بسیار سخت میگیرند و میگویند همه نوع امکانات و شرایطی باید باشد که ما فرزند بیاوریم و اینکه آنها روزی را در چه ببینند. همینکه بچه سالم کنارت هست و آنها را بهعنوان سرباز امام زمان (عج)، سرباز ولایت و سرباز رهبری تربیت کنی؛ همه روزی است.
ما نمیتوانیم بگوییم فقط خورد و خوراک و پوشاک روزی است؛ الآن فرزند بزرگم حسین آقا هم حافظ قرآن و هم مداح است و فرزند کوچکترم آقا علیرضا قاری قرآن است که اینها همه روزی خداوند محسوب میشود.
در این گزارش برشی از زندگی یک خانواده ۶ نفری را به رشته تحریر درآوردیم که با وجود مشکلات اقتصادی بسیار به منویات مقام معظم رهبری لبیک گفتند.
امیدواریم هر روز شاهد اتفاقات خوب در کشورمان باشیم و جمعیت کشور به سمت جوانی پیش برود.
انتهای پیام/۷۴۰۳۷/س/