به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، محمداصغری، کارشناس و مجری هواشناسی که مهمان برنامه «نشان ارادت» شبکه دو سیما بود، درباره اولین مواجهه خود با سیدالشهدا(ع) در کودکی گفت: من و خانواده ۹۹ درصد دوران عزاداری برای امام حسین (ع) را در شهریار گذراندیم. بخش کوچکی در تهران و قسمت کمتری در قم بودیم. ترجیح پدرم همیشه این بود که ما را به قم ببرد، چون خاطرات خوبی از این شهر داشت. ولی ما که چهار بچه بودیم، عادت کرده بودیم و همیشه فشار میآوردیم که پدر ما را در دهه محرم و اربعین که نذر داشتیم، به شهریار ببرد؛ عزاداریهای شهریار حال و هوای دیگری داشت.
وی افزود: خالهام نذر داشت و خوب هم خرج میکرد. همیشه در این نذری کمک میکردیم. از دوران خردسالی قبل از رفتن به مدرسه و تا زمان دانشگاه در این مراسم شرکت و کمک میکردم. خودم هم نذرهایی داشتم. علاقه خاصی به حضرت عباس(ع) دارم. شاید قبولیام دردانشگاه شهید بهشتی را مدیون حضرت عباس باشم. زمانی که در منطقه موسیان دهلران سرباز بودم، برای قبولی در دانشگاه و رشتهای که به آن علاقه داشتم نذر و عهدی با حضرت عباس(ع) بستم و قبول شدم. نذرم این بود هرشب قبل از خواب ۱۰ مرتبه بگویم یا ابوالفضل، این نذر تا امروز هم ادامه دارد. به خاطر شبهایی که فراموش میکنم شرمنده ایشان هستم. سالهای زیادی است که این نذر را ادا میکنم؛ از ۱۸ سالگی تا امروز که ۵۰ و سه ساله هستم.
این کارشناس هواشناسی در پاسخ به این پرسش که رگ اتصالت با کربلا چیست، توضیح داد: آن چیزی که در ذهنم است، گرمای هوا و ظهرعاشورا است که بازهم به خاطرات کودکی برمیگردد. همیشه میگفتند ظهر عاشورا هوا بارانی و ابری میشود، چند سالی دنبال کردم و این اتفاق رخ میداد. انگار آسمان هم میگریست، نمیشود از دید علمی ثابت کرد اما از دید دلی میشود.
اصغری در پاسخ به این سؤال که تا به حال به کربلا مشرف شدهای، گفت: بله به کربلا رفتهام. نمیشود جلوی دوربین بگویم که وقتی برای اولین بار رفتم چه حس و حالی داشتم. زمان صدام به کربلا مشرف شدم و مقداری محدودیت وجود داشت، چون جزء اولین گروهها بودیم غرور خاصی داشتیم. وقتی نگاهت به گنبد طلا میافتد حال دیگری به تو دست میدهد. تصور کنید سی و چند سال یا ابولفضل یا ابولفضل میگفتم و بعد که چشمم به گنبد افتاد با خودم گفتم این همانجایی است که این همه سال صدایش میکنی.
داستان روضه تک نفره در حرم حضرت عبدالعظیم
وی تأکید کرد: چیزهایی هست که برای اولین بار جلوی دوربین میگویم و حتی همسر و فرزندانم نمیدانند. نذر میکردم تا حاجتم برآورده شود. بعد تنهایی به شاه عبدالعظیم در شهرری میرفتم، یک روحانی پیدا میکردم و برای مظلومیت حضرت عباس (ع) و امام حسین (ع) برایم روضه میخواند. تصور کنید سر و صدا است و همه می روند و می آیند و روحانی زیر گوشم روضه میخواند. نمیدانید چه حالی دارد. معمولا ۵ شنبهها بود.
این مجری هواشناسی درباره بازسازی عتبات بیان کرد: حتماً شما هم در بین همکاران، خانواده و فامیل با آدمهایی برخورد داشتهاید که پول خرج کردن برای عتبات را نقد میکنند. در پاسخ به آنها باید از کاری که انجام میدهیم دفاع کنیم. چرا این همه پول خرج میکنیم که هوای پاک و تمیز داشته باشیم؟ چون میخواهیم طول عمر بیشتری داشته باشیم، بیمار نشویم و راحت زندگی کنیم. ببینید این هم مثل هواست، مثل نفس است، فرهنگ ما است. از همکاران اصفهانی و مردم اصفهان شنیدهام که وقتی زاینده رود خشک میشود درگیریها در اصفهان بیشترمیشود، در کلانتریها ارباب رجوع بیشتر میآید، اما وقتی زاینده رود آب دارد مردم آرامش بیشتری دارند. مثل ماه محرم و ماه رمضان که درگیری ها کمتر می شود و مردم آرامترند. ببینید این بخشی اعظم از زندگی و دنیا و آخرت ما است. بنابراین هرچقدر خرج کنیم کم است.
/