روز دوم محرم ۱۴۰۲|روضه جانسوز ورود به کربلا با نوای محمود کریمی
روز دوم محرم ۱۴۰۲|روضه جانسوز ورود به کربلا با نوای محمود کریمی
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، ورود امام حسین علیه السلام و یاران و همراهان آن حضرت به سرزمین کربلا در دومین روز از محرم سال ۶۱ هجری اتفاق افتاد. سرزمین کربلا در ۶۰ مایلی شهر بغداد، غرب فرات و پنج فرسنگی نینوا قرار گرفته است که آن زمان، بیابانی بود خشک، بی آب، خالی از سکنه و با پستی بلندیهای زیاد و تعداد زیادی گودال.
در تاریخ نوشته شده که وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسیدند، مشتی خاک از زمین برداشته، آن را بوییدند و فرمودند: «اینجا همان قتلگاه و خوابگاه ماست.»
آن حضرت با ورود به کربلا نام آن سرزمین را پرسیدند. افرادی که آن محل را میشناختند، چندین نام را گفتند. در این میان، یک نفر نام کربلا را برد و امام با شنیدن این نام فرمودند: «اللهم إنی أعوذ بک من الکرب و البلاء.»
شیخ حسین انصاریان در روضه ورود به کربلا داستان خوابی را تعریف میکند که از امام حسین نقل شده است؛ او ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
“[امام حسین] گفت: بزنید خیمهها رو، زینب کبری اومد جلو گفت: حسین جان! این جا وقتی رسیدیم، یه سرزمینیه که تمامِ وجود منو از هول، ترس، اضطراب، وحشت پرکرده؛ پیاده شیم بمونیم؟ خیلی زمین عجیبیه.
امام فرمودند: خواهر! من، با بابام، با برادرم، تو مسیرِ جنگ صفین میخواستیم از این جا عبور کنیم؛ بابام گفت: پیاده شو، لشکر پیاده شد؛ برادرم، چهار زانو نشسته بود و بابام اومد، سرشو گذاشت رو دامن امام حسن، خوابش برد؛ یک ساعت، بابام رو دامن امام مجتبی، خوابید. کم کم بیدار شد، سرشو از روی دامن که بلند کرد، نشست؛ «فَبَکی بُکائاََ» چه گریهای کرد خواهر!
برادرم، امام مجتبی گفت: بابا این چه نوع گریهایه؟! این گریه دل سنگُ آب میکنه؛ قلب ماهارو داره آتیش میزنه؛ پدرم فرمود: حسن جان! من تو خواب دیدم این منطقه یه دریایِ خون ه؛ داشتم به دقت این دریا رو نگاه میکردم؛ حسن جان، دیدم حسین تو خونها داره دست و پا میزنه.
حسن جان! دیدم حسینم استغاثه (فریادخواهی) میکنه؛ تو این دریای خون داره میگه: «هَل مِن ناصر یَنصُرنی؟ هَل مِن مُعین یُعینُنی؟ هَل مِن ذاب یَذب عَن حرمِ رَسولِ الله؟»
در زیر روضهخوانی محمود کریمی درباره روز دوم محرم منتشر میشود.
.
/