به گزارش خبرگزاری برگزیده های ایران، حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین المللدر یادداشتی نوشت:
تروییکای اروپایی طی هفته های اخیر تلاش میکنند لااقل در عرصه رسانه ای و تبلیغاتی، نقش فعالانه ای را از خود در روند احیای مذاکرات هسته ای نشان دهند.
جوزف بورل و انریکه مورا دو مقام مرتبط اروپایی با مذاکرات، مدام در این خصوص اظهار نظرکرده و از عزم و اراده خود برای احیای برجام خبر می دهند. این تصویرسازی، آن قدر تکرار شده که گویا مقامات اروپایی خود نیز پایبندی خودنسبت به توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ را باور کرده اند.
سانسور بدعهدی مطلق اروپاییان در زمان اجرایی شدن برجام و متعاقبا پس از خروج دولت ترامپ از توافق هسته ای ، موضوعی نیست که مسئولین سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دولتهای آلمان، انگلیس و فرانسه قدرت انکار یا تحریف آن را داشته باشند.
نقطه اوج تقابل اروپاییان با برجام، زمانی بود که در سال ۲۰۱۷ میلادی، ایده “تغییر توافق هسته ای “از سوی ترامپ مطرح شد.
رئیس جمهور وقت آمریکا معتقد بود باید اجازه دسترسی مطلق آژآنس بین المللی انرژی اتمی در همه زمانها به همه مکانهای مدنظر این نهاد از سوی جمهوری اسلامی ایران داده شود.
همچنین جمهوریخواهان کاخ سفید خواستار گنجانده شده برخی محدودیتها حول توان موشکی ایران در متن برجام ( به عنوان الحاقیه ) بودند.
دائمی شدن محدودیتهای هسته ای ایران و عدم محدود شدن آنها به سال ۲۰۲۵ میلادی ( ۱۰ سال پس از انعقاد برجام ) از دیگر خواسته ای آمریکا محسوب می شد.
در کنار این مطالبات وقیحانه، باید به اعمال محدودیتهای منطقه ای علیه ایران با هدف محاصره راهبردی کشورمان نیز اشاره کرد! در این میان، سه دولت اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس نیز بدون توجه نسبت به امضای خود پای سند اصلی برجام، از “تغییر توافق” حمایت کردند و ابایی از ابراز این رویکرد غیر حقوقی خود نداشتند.
در نهایت، دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ میلادی، رسما از توافق هسته ای با ایران خارج شد و ضمن وضع تحریمهای ثانویه قبلی آمریکا، تحریمهای جدید را نیز با شدت و گستردگی بیشتری علیه کشورمان وضع کرد. این اقدام، در ذیل “استراتژی فشار حداکثری آمریکا به ایران” صورت گرفت.
کشورهای اروپایی ضمن ابراز تاسف ظاهری از خروج آمریکا از سند توافق هسته ای، در بیانیه ای ۱۱ ماده ای ( موسوم به بیانیه بروکسل) تعهد دادند که منافع اقتصادی ایران را در توافق هسته ای تامین کنند.
آنها پس از مدتی قابل توجه، به ترسیم ساختاری به نام “اس پی وی”دست زدند که ادعا داشتند در چارچوب آن می توان برخی معاملات کلان را با ایران صورت داد.
پس ازمدتی کوتاه، آنها مدعی شدند می خواهند به “اس پی وی”جنبه عملیاتی تری دهند و ساختاری به نام “اینتسکس”را طراحی کردند. ساختاری که “نامرئی”و”غیر عملیاتی”بوده و حتی ساده ترین مبادلات اقتصادی و اعتباری نیز در قالب آن نتوانست بین طرفین صورت گیرد. به عبارت بهتر، اروپاییان به جای بهره مند ساختن ایران از منافع برجام، صرفا خواستار باقی ماندن ایران در توافق به بهانه عزم خود برای خلق ساختارهای تجاری جدید ( جهت جبران خسارت خروج واشنگتن از برجام ) بودند!
اکنون اروپاییان با این سوءسوابق، از عزم و تعهد خود در پایبندی به توافق هسته ای سخن به میان آورده و حتی در برخی مواضع وقیحانه تر خود، ایران را نسبت به عدول از مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد متهم می سازند.
بدیهی است که در چنین شرایطی نه تنها نباید تسلیم این سانسور و تصویرسازی مقامات اروپایی در صحنه مذاکرات هسته ای با ایران شد، بلکه باید مدام مواضع آنها را در طول دو دهه مذاکرات بازخوانی و برای مخاطبان داخلی و بین المللی بازسازی کرد.
فراتر از آن، لازم است دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان سیاهه بدعهدی های مطلق اروپاییان در قبال برجام (توافقی که غربی ها در ابتدا آن را محصول دیپلماسی چندجانبه گرایانه اروپایی می دانستند) را به یاد دیپلماتهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی بیاندازند.
/