ترس و امید دو عامل اساسی شکلگیری و تداوم جامعه سیاسیاند. بیرون دیوارهای جامعه خطری هست که از ترس آن گردهم جمع شدهایم و به قانون و حکومتی تن دادهایم. البته ترس همیشه بیرون دیوارها نیست. کم و بیش ضرورت دارد در درون جامعه سیاسی هم ترس وجود داشته باشد. آنکه میخواهد قوانین نظام بخش به حیات سیاسی را نقض کند باید بترسد و حکومت عهدهدار تولید این ترس است.
به شرط موفقیت در رفع ترسهای بیرونی و تشکیل یک جامعه سیاسی امن، نوبت به امید میرسد. حال مردمانی که خاطر جمع از ترسهای بیرونیاند، برای تحقق یک فردای روشن به یکدیگر و به حکومت امید میبندند تا آمال و آرزوهای جمعیشان محقق شود.
ما امروز با یک خطر بزرگ مواجهیم. سالهاست چشماندازهای امید بسته شدهاند. ترس باقی مانده است. حکومت هر روز بر چگالی ترس در درون جامعه سیاسی میافزاید. هر روز بر شمار افرادی افزوده میشود که خیال میکنند ترس در درون دیوارهای جامعه سیاسی به ترس بیرون دیوارها نزدیک میشود و گاه از آن بالاتر میرود. سیاستگذاری مبتنی بر ترس هنگامی که از حد معقولاش فراتر رود، نتیجه عکس میدهد. مردمان مرعوب را به اجتماع همپیمان اما کینهجو تبدیل میکند و اینچنین موازنه سیاسی علیه سیاستگذار ترس دگرگون میشود.ترس خدعه می کند. سیاستگذار را دلخوش میکند که مسائل را حل کرده است، اما نمیداند خود علیه خود قیام کرده است.
بیشتر بخوانید:
تندروها هنوز تکثر و مشارکت مردم را به رسمیت نشناختهاند/ جامعه از قهرمانپروری عبور کرده/ تندروها میخواهند کودک در راه را خفه کنند
خشونت سیاسی و گفتاری نتیجه حذف نیروهای میانه رو/ راه رفته قابل برگشت است در صورت اصلاح شیوه برخورد با معترضان
نقدی و نقبی به اصلاحات و اصلاح طلبان / روایت تاجیک از اصلاح طلبان واقعی و بدلی
توصیه عباس عبدی به رئیسی: معلوم است “بانیان وضع موجود” چه کسانی اند؛اگر قضیه را هم نزنید بهتر است/ از همه چیز کشور خبر داشتید؛نگویید نمیدانستم
*استاد دانشگاه علامه طباطبایی
۲۱۶۲۱۶