به گزارش برگزیده روزنامه ایران نوشت: وی در توضیح بیشتر به مأموران گفت: این پسر از آشنایان دورمان است و با آنها رفت و آمد داشتیم. پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد اما او از اعتمادم سوء استفاده کرد و یک روز که برای صحبت کردن به خانه‌شان رفته بودم، فهمیدم تنهاست. او به من پیشنهاد رابطه داد اما وقتی در مقابل خواسته‌اش مقاومت کردم، من را مورد ضرب و شتم قرار داد و بعد هم تعرض کرد. خیلی حالم بد بود، گفتم از تو شکایت می‌کنم اما مرا تهدید کرد و گفت اگر شکایت کنی، بلایی سرت می‌آورم که فراموش نکنی.
پس از این شکایت، پسر جوان دستگیر شد اما در همه مراحل بازجویی منکر آزار دختر جوان شد و گفت: من، مریم را دوست داشتم و می‌خواستم با او ازدواج کنم. رابطه‌ای که بین ما به وجود آمد نه با زور بود و نه با تهدید. ما با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و به هم علاقه‌مند شدیم. اما مثل همه کسانی که با هم دوست هستند و ارتباط عاطفی دارند، ما هم با یکدیگر دعوا کردیم اما حالا نمی‌دانم چرا او از من شکایت کرده است. من هیچ گاه او را تهدید به مرگ نکرده‌ام.
پس از تجمیع تحقیقات، برای پرویز به اتهام تجاوز به عنف و ضرب و شتم، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه، شاکی به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش گفت: پرویز از اعتمادم سوء استفاده کرد و بعد از تعرض، تهدیدم کرد که اگر شکایت کنم به صورتم اسید می‌پاشد. حالا هم من از او شکایت دارم و درخواستم اشد مجازات برای او است.
سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام تجاوز به عنف به قضات گفت: من هیچ وقت مریم را به اسیدپاشی تهدید نکرده‌ام و نمی‌دانم چرا چنین اظهاراتی را مطرح می‌کند. در روزی که ما با هم ارتباط داشتیم او می‌دانست که من در خانه تنها هستم و با پای خودش به خانه‌مان آمد و هیچ تهدیدی هم در کار نبود.
در پایان آن جلسه قضات بر اساس مدارک موجود در پرونده، پرویز را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کردند.
اما پس از صدور رأی، مریم به حکم صادر شده اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات شعبه ۳۹ دیوان حکم را به علت نقص در تحقیقات نقض کردند و خواستار تحقیقات تکمیلی و رسیدگی دوباره پرونده شدند.
به این ترتیب متهم بار دیگر در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد .
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه مریم بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و خواستار اشد مجازات برای متهم شد.
بعد از آن پسر جوان به جایگاه رفت و با رد اتهاماتش گفت: من و مریم در خیابان با هم آشنا نشده بودیم که بخواهم فریبش دهم. ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم، من در جلسه قبل هم گفتم مریم می‌دانست که من در خانه تنها هستم. او در اظهاراتش دروغ گفته چرا که با میل خودش به خانه ما آمد اما وقتی فهمید من از ازدواج با او منصرف شده‌ام، شکایت کرد تا به اصطلاح اذیتم کند. من اتهاماتم را قبول ندارم.
در پایان جلسه، قضات بار دیگر متهم را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه اما به خاطر رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق و همچنین به خاطر ضرب و شتم به یک سال حبس محکوم کردند.
۲۱۳۰۲