احمد مازنی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دهم، در واکنش به شبههافکنی اخیر در خصوص آغاز دفاع مقدس، در یادداشتی نوشت: وجوه مختلف اندیشه، شخصیت، دانش و عملکرد امام خمینی(س) از چنان سابقه روشنی برخوردار است که ایجاد ابهام در هر یک از وجوه مذکور کار آسانی نیست. ضمن اینکه به دلیل ویژگی شفافیت و صداقت در ارتباط با مردم، مواضع ایشان در دسترس همگان هست اما امام راحل به همان اندازه که دوستان دلداده فراوانی دارد، دشمنان کینهتوز بسیاری نیز دارد که از هر وسیلهای برای ایجاد شبهه در اندیشه و عملکرد آن بزرگوار استفاده میکنند و بدون اینکه قصد شبیه سازی داشته باشم به تبلیغات بنی امیه علیه امام علی(ع) اشاره میکنم که وقتی از اهل شام میپرسیدند: این ابوتراب که او را لعن میکنید کیست؟ پاسخ میدادند: «درست نمیدانیم اما گویا یکی از دزدهای شرور عراق است».
یکی از حوزههایی که در این زمینه مورد نقد قرار گرفته است موضوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است.
در مورد جنگ تحمیلی چنان تولید محتوا میشود که اگر صدام حسین را از زیر خاک بیرون بیاورند و از او بخواهند درباره علل، ریشهها و عوامل وقوع جنگ بگوید و بنویسد معلوم نیست تا این حد غیر منصفانه بگوید و بنویسد!
جنگی که از اسناد شورای امنیت سازمان ملل تا منابع مستقل داخلی و خارجی و خود صدام حسین تردیدی در تحمیل آن به انقلاب نوپای ایران ندارند، با سرهمبندی مطالب چنان تعریف میکنند که انگار این امام خمینی(س) بود که قرارداد الجزایر را پاره کرد، این ایران بود که در مرزها شرارت میکرد، این شهرهای عراق بودند که توسط ایران اشغال شدند!
چه میتوان کرد که در هر زمینهای خوابیده را میتوان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب میزند نمیتوان بیدار کرد. چرا که در این زمینه کتاب های مستدل و مقالات منطقی و نیز خاطرات عناصر مؤثر و مطلع در این زمینه نوشته و گفته شد که برای منتقدین منصف کمتر ابهامی باقی میماند.
اما در عین حال برای بررسی منصفانه علل و عوامل آغاز جنگ تحمیلی به چند نکته اشاره میشود.
۱. نکته اول اینکه اگر تجربه امروز را داشتیم میتوانستیم از بروز جنگ جلوگیری کنیم؟
این جمله منسوب به مرحوم هاشمی رفسنجانی است که «اگر با تجربههای امروز بخواهیم انقلاب را شروع کنیم، شاید تلاش کنیم که نگذاریم جنگ شروع شود». جملهای که آن مرحوم پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در مصاحبهای مطرح کردند. طبیعی است وقتی تجربه کمتر از ده سال از زمان پیروزی انقلاب تا پایان جنگ میتواند برای پیشگیری از بروز جنگ مؤثر باشد، تجربه بیش از چهل سال قطعا تأثیر بیشتری دارد.
بنابراین هر پدیدهای را باید در ظرف زمان و مکان خاص خودش ارزیابی و درباره آن قضاوت کرد، نه در ظرف زمانی چند دهه بعد از آن پدیده که از قدیم گفته اند معما چو حل گردد آسان شود.
۲. نکته دوم درباره سابقه تاریخی اختلافات ایران و عراق است که پس از یک دوره جنگ بین دو کشور در زمان پهلوی دوم در ملاقات و مذاکرهای بین شاه مخلوع ایران و صدام حسین در الجزایر منجر به امضای قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ میلادی شد.
اما نشانه هایی از شرارت بعثیهای عراق در مرزها پس از امضای قرارداد در دوره پهلوی و عدم رضایت آنان از مفاد قرارداد الجزایر وجود دارد که رد پای این شرارتها را در متون تاریخی، از جمله یادداشتهای اسدالله علم می توان مشاهده کرد.
۳. درست بر اساس سابقه مذکور در بند ۲ شواهدی وجود دارد که فروپاشی رژیم سلطنتی و ایجاد فضای انقلابی در ایران و وقوع درگیریهایی در مناطق مختلف ایران، برای حزب بعث فرصت طلایی برای نقض قرارداد الجزایر فراهم کرده است. در این زمینه علاوه بر شواهد و قرائن بسیار، ماجرای ملاقات ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت انقلاب اسلامی با صدام حسین در هاوانا و اظهارات صدام پس از این ملاقات خواندنی است:
ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت روز ۱۰ شهریور ۱۳۵۸ در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در هاوانا پایتخت کوبا، با صدام حسین رئیسجمهور وقت عراق، دیدار و گفتوگو کرد. نشریات وقت محورهای دیدار و گفتوگوی یزدی با صدام را پیرامون مسائل مربوط به خوزستان، کردستان و تبلیغات مطبوعاتی دو کشور عنوان کردند و به نقل از یزدی نوشتند فضای حاکم بر کنفرانس و صراحت در بیان مسائل از جانب دو کشور رضایتبخش و این دیدار، سازنده بوده است.
صلاح الدین عمر العلی – سفیر عراق در سازمان ملل در سال ۱۳۵۸ با ذکر جزئیات ملاقات صدام حسین و ابراهیم یزدی وزیر امورخارجه دولت موقت ایران، به موضع صدام پس از این ملاقات میپردازد و می گوید: «صدام به من گفت این فرصت به دست نمیآید مگر در هر صد سال، یک بار و ما سرهای ایرانیان را خواهیم شکست و هر یک وجب خاکی را که اشغال کردهاند باز پس خواهیم گرفت و شطالعرب را بازپس میگیریم». دقت کنید: این اظهارات صدام در چه تاریخی بیان شده است؟ دهم شهریور ۱۳۵۸.
۴. نکته دیگر انتساب نامه امام خمینی(س) به ملت عراق و درخواست مخالفت مدنی عشایر و کودتای ارتش علیه حکومت عراق است.
در بررسی آثار امام خمینی(س) سه نامه منسوب به ایشان خطاب به ملت عراق وجود دارد که اولی در تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۹ صادر شده است:
صحیفه امام
پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۷۹ – ۱۳۶۸
محل نشر : تهران ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)
زمان (شمسی) : ۲ مهر ۱۳۵۹زمان (قمری) : ۱۴ ذی القعده ۱۴۰۰
مکان: تهران شماره صفحه: ۲۳۰
موضوع : تکلیف شرعی، الهی و انسانی ملت عراق
زبان اثر : فارسی
مخاطب : ارتش و ملت مسلمان عراق.
و دومین نامه در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ یعنی دوازده روز بعد از تجاوز همه جانبه ارتش عراق به ایران صادر شده است. که به شرح زیر در منبع اصلی ثبت شده است:
صحیفه امام
پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۷۹ – ۱۳۶۸
محل نشر : تهران
ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)
زمان (شمسی) : ۱۲ مهر ۱۳۵۹زمان (قمری) : ۲۴ ذی القعده ۱۴۰۰
مکان: تهران
شماره صفحه : ۲۵۴
موضوع : دعوت از ملت عراق برای براندازی حکومت بعثی عراق
زبان اثر : فارسی
مخاطب : ملت و ارتش عراق و مسلمین ایران و جهان.
و سومین نامه در تاریخ ۲۴ مهر خطاب به ملت و ارتش عراق صادر شده که فهرست نویسی آن به قرار زیر است:
صحیفه امام
پدیدآورنده: خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ۱۲۷۹ – ۱۳۶۸
محل نشر : تهران
ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)
زمان (شمسی): ۲۴ مهر ۱۳۵۹زمان (قمری) : ۶ ذی الحجه ۱۴۰۰
مکان: تهران
شماره صفحه : ۲۶۷
موضوع : خیانت ها و جنایت های رژیم بعث عراق
زبان اثر : فارسی
مخاطب : ملت و ارتش عراق.
بنابراین نامهها و پیام مکتوب امام خمینی(س) که در دسترس همگان و قابل جستوجو در اینترنت و نیز مطالعه در کتابهای مربوط به جنگ تحمیلی و آثار حضرت امام هست، مربوط به روزهای پس از حمله همه جانبه رژیم بعث عراق به ایران است.
البته در برخی سخنرانیها و یا پیام مربوط به مناسبتهای خاص از سوی امام اشاراتی به رژیم بعث عراق شده که در یادداشت جداگانه به همراه اقدامات ایذایی ارتش عراق در مرزهای ایران اسلامی بررسی خواهد شد؛ ان شاالله.
۲۱۹۲۱۹