به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران ـ طیبه مجردیان: چهارم مرداد ماه اجتماع بزرگ دختران انقلاب در پاسداشت حجاب و عفاف و حریم خانواده در ورزشگاه آزادی برگزار شد، در همین رابطه برخی رسانهها با انتقاد از انتخاب زمان بد برگزاری چنین مراسمی در اوج گرمای مرداد ماه و اساساً اثرگذاری و کارکرد فرهنگی رسانهای این قبیل اجتماعات در چنین موقعیتی را زیر سؤال بردند و با توجه به اینکه تمام ظرفیت صدهزارنفره ورزشگاه پر نشده بود اظهار شده بود؛ “چنین اجتماعاتی میتواند به ضد خودش تبدیل شود یعنی اقلیتنمایی از بدنه ایدئولوژیک جامعه صورت بگیرد.”، در همین راستا خبرگزاری برگزیده های ایران برای بررسی حواشی برگزاری این تجمع با بهاره جنگروی مسئول گروه دختران انقلاب گفتگو کرده است که در ادامه از نظر میگذرانید.
حماسه حضور
من در ابتدای صحبتم شهادت آقای اسماعیل هنیه را تسلیت عرض میکنم هرچند شهادت تسلیت ندارد چون شهادت آرزوی قلبی مجاهدین جبهه مقاومت و اوج سعادت و عاقبتبهخیری است.
همانطور که مطلع هستید اجتماع مردمی دختران انقلاب چهارم مرداد ماه در ورزشگاه آزادی برگزار شد. طبق محاسبهای که رئیس ورزشگاه آزادی داشتند آن روز جمعیتی قریب چهل و پنج هزار نفر تا پنجاه هزار نفر در ورزشگاه حضور پیدا کردند. بهنظر من این حماسهای بود که اتفاق افتاد چون با وجود گرمای چهل و پنج درجه و هشدارهایی که در خصوص اشعه ماوراء بنفش داده میشد و با اینکه در تبلیغاتی که داشتیم اسم مداح یا سخنران خاصی نیامده بود اما بااینحال مردم خودشان را با بچههای کوچک و پای پیاده یا با ماشین شخصی به اجتماع دختران انقلاب رساندند، به این دلیل که مردم عِرق داشتند در اجتماع حجاب اعلام حضور کنند و بگویند پابهپای حضرت زینب خواهند ماند، این حماسه واقعاً جای تبریک دارد، من بهخاطر این مردم پای کاری که داریم هم به ملت ایران و هم حضرت آقا تبریک میگویم.
بعد از برگزاری این مراسم طبق روال همیشه رسانههای معاند عصبانی شدند و شروع به حاشیهسازی کردند که؛ “اینها اتباع را آوردند، به شرکتکنندهها پول و وعده دادند و…”، این مشخص میکند دشمن از این جمعیتی که آمده عصبانی است. بهقول حضرت امام(ره) و شهید بهشتی که میگویند؛ “دشمن عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر”.
ماجرای صندلیهای خالی و اتوبوسهایی که نیامدند
اما مطلب بعدی در ارتباط با تجمع ورزشگاه آزادی برای حجاب درباره کارشکنیهایی بود که اتفاق افتاد. پارسال ما در استادیوم دوازدههزارنفره آزادی اجتماع دختران انقلاب را برگزار کردیم، یک عده از مسئولین وعده داده بودند؛ ما اتوبوسهای داخل و اطراف تهران را تأمین میکنیم.”، اما دقیقه نود وقتی ما درگیر کار بودیم زیر قولشان زدند، مجبور شدیم خودمان چک بگذاریم حتی بچهها طلاهایشان را فروختند تا بالاخره پول اتوبوسها تأمین شد، این کار را کردیم چون به مردم قول داده بودیم، مردمی که از طریق تراکت نفر به نفر ثبتنام کرده بودیم. ما نهاد یا ارگان نیستیم که ابلاغ کنیم بگوییم فلان افراد بیایند، مهمانهای ما نفر به نفر از طریق شماره تلفن پای تراکت اسم نوشته بودند، اما امسال وعده ندادند امسال پای صحبتهای خودشان را صورت جلسه و امضا کردند.
سؤال: دقیقاً چهقولی داده شده بود؟
قول تأمین اتوبوس برای ثبتنامکنندگان در مراسم را دادند، اول برای بعضی استانها هم قول داده بودند و یکسری از استانها خیلی تمایل داشتند بیایند که دقیقه نود گفتند؛ “امکان تأمین اتوبوس برای این استانها نیست.”، بهمحض اینکه گفتند ما در کانال اطلاعرسانی کردیم در صورتی که از اول باید به ما میگفتند تا مردم در آن استانها تبلیغ نکنند، حالا بعضی استانها متوجه شدیم مردم خودشان پول گذاشتند و اتوبوس گرفتند و با هم آمده بودند.
اما داخل تهران و یکسری شهرستانهای اطراف تهران را قول قطعی داده بودند و صورتجلسه کردند، حتی رابط معرفی کردند و ما با رابطها تماس گرفتیم و مکان تعیین کردیم که مردم کجا بایستند که آنها سوارشان کنند، ما برای هر منطقه از بیست و دو منطقه تهران حداقل پنج تا ده اتوبوس گذاشته بودیم، یعنی چهارصد نفر در هر منطقه منتظر اتوبوس بودند.
روز اجتماع ساعت سه و نیم چهار در بحبوحه کار اجرایی بودم که دیدم گوشی من مدام زنگ میخورد، بعد بچهها اطلاع دادند اتوبوسها سر قرار نرفتند و تا الآن هیچ تماسی هم نگرفتند، یعنی نزدیک بیست و پنج تا سی هزار نفر جمعیت داخل مناطق مختلف تهران و اطراف تهران از کرج گرفته تا شهرستانهای دیگر، دو ساعت ظل آفتاب سوزان معطل در خیابانها ایستاده بودند و هرچه با رابط تماس میگرفتند کسی گوشی را جواب نمیداده است تا اینکه از شدت گرمازدگی به خانههایشان برگشتند، شماره همه هم هست شما میتوانید با تک تک آنها صحبت کنید، ساعتهای اول مردم از ما ناراحت شدند و به ما پیام دادند و انتقاد و گلایه کردند که؛ “شما بدقول هستید.”، اما بعداً که متوجه شدند کارشکنی شده است و بدقولی از جانب ما نبوده است و مظلومیت ما را دیدند اقبال عمومی مردم بهسمت این جریان بیشتر شد.
سؤال: پیگیری کردید که علت نیامدن اتوبوسها چه بوده؟
بعد از این که تماس گرفتیم و پرسیدیم؛ “چرا اتوبوسها نیامدند؟”، گفتند؛ “ما گفته بودیم رانندهها نرفتند.”، آیا این دلیل قانعکننده است؟ آیا امکان دارد شما به زیرمجموعه خودتان بگویید برود و او سرپیچی کند؟ اگر هم چنین چیزی باشد چهار، پنج مورد نه اینکه بیست و پنج تا سی هزار نفر جمعیت را سر کار بگذارند، این فرار کردن از پاسخگویی است، این کارشکنیای بود که صورت گرفت، قشنگترین حالت این هست که من بگویم این کارشکنی از روی نادانی و جهالت بوده است.
سؤال: کدام ارگان قول داده بود اتوبوس بفرستد؟ هیج اتوبوسی فرستاده نشد؟
من خیلی راحت میتوانم اسم بیاورم اما من مثل دوستان نیستم که بخواهم پاسگل به دشمن بدهم، شاید سن و سال ما کمتر هست، شاید جایگاه و پستی نداریم ولی آنقدر بصیرت داریم که بدانیم حرفهایی نزنیم که دشمن خوشحال شود.
تعداد اتوبوسهای داخل پارکینگ انگشتشمار بود و آن هم برای مردمی بود که وقتی دیده بودند اتوبوس نیست خودشان پول روی هم گذاشته بودند تا خودشان را به اجتماع برسانند، داخل پارکینگها پر از ماشین شخصی بود یعنی اکثر مردم خودشان را با ماشین شخصی یا مترو رسانده بودند، حتی اگر دقیقه نود تصمیم گرفتند اتوبوس نفرستند هم باید از روز قبل میگفتند تا ما حداقل اطلاعرسانی میکردیم که مردم با مترو بیایند.
سؤال: پس کلاً پنجاه هزار نفر آمده بودند ضمن اینکه تخمین میزنید بیست و پنج تا سی هزار نفر هم چون اتوبوسها نیامدند نتوانستند در مراسم شرکت کنند.
بله، طبقه پایین کامل پر شده بود غیر از آن قسمتی که استحکامسازی نشده بود، بالا هم در باز میشود و یک عده از مردم در گوشوارهها مینشینند و دوباره در بسته میشود و یک عده از مردم هم آنجا پشت در ظل آفتاب میمانند و بههردلیلی در را باز نمیکنند که مردم وارد شوند، حین برنامه یک عده از دوستان به من گفتند؛ “مردم بالا پشت در ماندند.”، که من کسی را فرستادم گفتم در را باز کنند و گویا در را باز کردند اما دوباره زود بستند. یکی از شرکتکنندگان هم فیلمی برای کانال دختران انقلاب فرستاده بود و از اینکه در را باز نکردند گلایه کرده بود، من واقعاً علت این کارشکنیها را نمیدانم.
بیبیسی خبر زد؛ ورزشگاه خالی است و هیچکس نیامده!
از طرفی قسمتی از ورزشگاه که ما بنر زدیم و جایگاه خانواده شهدا بود هم خالی بود چون هم صندلی نداشت، سکو بود و اساساً کسی نباید آنجا مینشست چون استحکامسازی نشده بود و ایمنی ورزشگاه اجازه نمیداد، نهاد و ارگانی به ما قول داده بود و صورتجلسه کرده بود که آن قسمت را یکهزار و هفتصد متر پرچم بزند، شما برنامههای دیگری را هم که در ورزشگاه آزادی برگزار میشود نگاه کنید آن قسمت را گلکاری میکنند اما چون ما مجموعه مردمی هستیم و هزینه نداشتیم آن نهاد و ارگان قول داده بود آن قسمت را فضاسازی کند، ما همین تراکتهایی را هم که پخش کردیم همه با کمکهای خود اعضای دختران انقلاب بود، بنابراین ما متأسفانه هزینه فضاسازی نداشتیم و دقیقه نود افرادی که قول پرچم یکهزار و هفتصد متری داده بود سه پرچم کوچک زدند و گفتند؛ “بیشتر از این نمیتوانیم.”، در صورتی که قول قطعی داده بودند و صورتجلسه و امضا هم کرده بودند.
بعد از اجتماع بیبیسی فیلمی از اجتماع دختران انقلاب در ورزشگاه آزادی پخش کرد دقیقاً از همان قسمتی که صندلی ندارد یعنی قسمتی که صرفاً سکّوست و قرار بود آنجا دکور زده شود و گفت؛ “ببینید ورزشگاه خالی مانده است و هیچکس نیامده است.”، یعنی آن نهاد و ارگان ناخواسته خوراک برای دشمن درست کرد.
پاسگل به رسانههای معاند
بعد هم برخی رسانهها همان قسمتی را که صندلیها استحکامسازی نشده بودند و قسمت خالی طبقه بالا بین گوشوارهها را در خبری کار کرد، وقتی این خبر کار شد موجی بهراه افتاد رادیو فردا، اینترنشنال، امید دانا و…، همه شروع به انتقاد کردند و بهاستناد این رسانه این خبر را کار کردند و مانور دادند که “اعتراف روزنامه… به خالی بودن صندلیها و کاری که جواب نمیدهد و برنامهریزی نداشته و…”.
حداقل عدالت رسانهای این بود که شماً جمعیت پایین را نشان بدهید، گوشوارهها را هم نشان بدهید بعد از مسئولین و متولیان برنامه سؤال میکردید حداقل یک تماس با خود من میگرفتید که؛ “بهچهدلیل اینجا خالی هست؟”، برای شما سؤال نشد که؛ “چرا وقتی ما در اطلاعیههایمان قول اتوبوس دادیم و باید پارکینگها بهجای ماشین شخصی مملو از اتوبوس میبود پس اتوبوسها کجا هستند؟”.
من خدمت شما عرض کنم این اجتماع با همین جمعیت هم یک حماسه بود، شما یک برنامه برای من مثال بزنید غیر از راهپیماییهای کلان که بدون اسم افراد خاص و شاخص و معروف، پنجاه هزار نفر ظل گرما بتوانند جمع کنند آن هم با پای پیاده! این در حالی هست که ما نه سیستم صوت و نورپردازی آنچنانی داشتیم که بعضی از هیئتها دارند، نه پذیرایی یا فضاسازی آنچنانی داشتیم، بدون همه اینها پنجاه هزار نفر آمده بود.
بنابراین تجمع ورزشگاه آزادی یک حماسه بود اما ظرفیت واقعی این اجتماع خیلی بیشتر بود طوری که اگر اتوبوسها آمده بودند تمام سکوهای بالا که پر میشد هیچ جمعیت سرریز اطراف ورزشگاه هم میشد اما بههردلیلی نادانی و جهالت بهخرج دادند و نخواستند این اجتماع با قدرت خودش برگزار شود، یک رسانه داخلی هم بهجای اینکه به پنجاه هزار نفری که بدون اتوبوس در اوج گرما خودشان را به این اجتماع رساندند خداقوت بگوید روی صندلیهای خالی زوم میکند.
توییت زدند؛ کار فرهنگی بد یعنی دختران انقلاب!
یک عده هم توییت کردند؛ “کار فرهنگی بد یعنی دختران انقلاب”! بدون اینکه مجموعه دختران انقلاب و فعالیتهایش را بشناسند و بدون اینکه حتی خودشان حضور پیدا کنند یا تماس بگیرند و سؤال کنند.
من حتی احساس میکنم این توییت و فضای رسانهای که به وجود آمد اینطور نبود که آن شخص از روی میل خودش توییت زده باشد بلکه یک عده بهسفارش همانهایی که کارشکنی کردند علیه دختران انقلاب و اجتماع ورزشگاه آزادی توییتهای ناجوانمردانه زدند، آیا صرف اینکه دوستی به شما زنگ زد و گفت؛ “این توییت را بزن”، شما باید بزنید؟
من سؤال دارم، اینکه شما توییت کردید؛ “کار فرهنگی بد یعنی دختران انقلاب.”، آیا سیصد و سیزده دختری که کمحجاب یا کشف حجاب بودند و در طول یک سال کار فرهنگی دختران انقلاب در قالب پاتوق، موکب، تعزیه، تئاتر و راهیان نور محجبه شدند، روسریهای متبرک به حرم سرشان کردند و قرار بود در این اجتماع چادری شوند این کار یعنی کار فرهنگی بد؟ آیا همخوانی سرود نزدیک به یکهزار و خردهای بچه کوچک با آقای روحی و آقای عباسی یعنی کار فرهنگی بد؟ یا دختر تازهمحجبهشده ما خانم مریم قربان تنهایی که در برنامه “زندگی پس از زندگی” هم حضور داشت و از داستان تحول خودش از تجربه مرگ و بازگشتش به دنیا گرفته تا شرکت در راهیان نور دختران انقلاب و کانال کمیل میگوید و اینکه الآن جزو مبلغین دختران انقلاب شده است و در آن اجتماع چادری شد یعنی کار فرهنگی بد؟
این حجم از هجمه به دختران انقلاب از طرف رسانههای معاند اتفاقاً به این خاطر است که دختران انقلاب از همان دخترهایی که آنها برای اهداف خودشان روی آنها حساب میکنند جذب میکند و محجبه و فعالشان میکند تا پای اعتقاداتشان کار کنند، آن وقت یک عده توییت میزنند؛ کار فرهنگی بد!
اجتماع سالیانه دختران انقلاب؛ خروجی کار فرهنگی یکساله
بعضیها هم کلاً معتقد هستند اجتماع جواب نمیدهد و این کار کلاً اشتباه هست، حرف من این هست یک موقع اجتماعی صرفاً و بهصورت مقطعی برگزار میشود اما یک موقع هست دختران انقلابی در طول یک سال بهمناسبتهای مختلف برنامه دارند؛ مثلاً ما موکب برای فاطمیه میزنیم، تعزیه برای امام حسین راه میاندازیم، داخل مترو تئاتر برگزار میکنیم، راهیان نور میبریم، کرسی آزادِ فکری برگزار میکنیم و خروجی کار فرهنگی یکساله ما میشود صد و سیزده دختری که حالا قرار است برای چادریشدنشان مراسم بگیریم،
بنابراین این اجتماع صرفاً یک اجماع نیست، شما حتی عقبه دختران انقلاب را هم نیامدید مطالعه کنید و قضاوت نابجا کردید، حداقل یک سرچ میکردید و مجموعه فعالیت دختران انقلاب را رصد میکردید، آنوقت میدیدید این اتفاق صرف یک اجتماع نبوده است. ما هر سال نتیجه کارهای فرهنگی خودمان در طول یک سال و جشن تولد دختران انقلاب را روز حجاب یعنی بیست و یک تیر ماه برگزار میکنیم. امسال چون بیست و یک تیر همزمان با شهادت آقای رئیسی شد و نهادی گفته بود؛ “ما میخواهیم اجتماع بگیریم.”، ما اجتماعمان را عقب انداختیم تا در تاریخ چهارم مرداد برگزار کنیم.
هر مکتب و اندیشهای نیاز به تبلیغ دارد
نکته بعد اینکه حضرت امام خمینی(ره) میفرمایند هر مکتب و هر اندیشهای نیاز به هیاهو و سروصدا دارد، بچههای دختران انقلاب یک سال در نقاط مختلف کار فرهنگی میکنند، حالا این جریانی که آنقدر نسبت به آنها هجمه میشود باید یک اجتماع پرشور داشته باشند و دستاوردهایشان را اتفاقاً رسانهای کنند تا دشمن بداند کسی که کمحجاب است یا روسریاش افتاده است نفر او نیست، اینها دلشان با اهلبیت(ع) و انقلاب هست و بهقول حضرت آقا نیاز به کمک دارند و ما کمکشان کردیم، پس اجتماع همان هیاهو و شور بهپا کردن لازم است، و نکته سوم هم اینکه حضرت آقا چند سال پیش در مراسم رحلت امام خمینی(ره) فرمودند؛ “شما هر چقدر میتوانید اجتماعات دینی بیشتر برگزار کنید، این اجتماعات خار چشم دشمن است”.
صدای دختران انقلاب تا خارج از مرزها هم رفته است
شاید برای یک عده سنگین باشد که صدای دختران انقلاب تا خارج از کشور هم رفته است، من در همین هفته اخیر با شبکه دوی دانمارک و دو روزنامه مهم آلمانی مصاحبه داشتم، هفته آینده هم با دو خبرنگار فرانسوی مصاحبه دارم چون ماجرای این جریان و هجمههایی که از سمت دشمن میشود تا بیرون مرزها هم رفته است و کنجکاو هستند ببینند دختران انقلاب که یک گروه از دختران و خانمهای جوان هستند چهکار کردند که دخترانی که کشف حجاب کردند دوباره حجاب را انتخاب میکنند، حتی از هلند برای ما فیلم فرستادند که چند دقیقه شبیه دختران انقلاب از مخاطبین خود میخواهند حجاب روی سر بگذارند و این اتفاق را تجربه کنند.
دختران انقلاب یک مجموعه مردمی متشکل از تعدادی دخترخانم محجبه و تعدادی از خانمهای تازهمحجبهشده است، این بچهها بدون حقوق دور هم جمع شدند و صرفاً با عشقی که دارند و با کار مطالعاتی که دارند انجام میدهند توانستند اثرگذاری داشته باشند. ما در مجموعه سرچشمه یک اتاق انباریمانند داریم که هم وسایلمان را میگذاریم هم کار میکنیم، همان را هم یکی دو هفته است گفتند تخلیه کنیم یعنی الآن دختران انقلاب جایی برای برگزاری جلسات و هیئت هفتگی ندارند و داریم دنبال یک محل مناسب میگردیم.
.
هجمههای ناجوانمردانه؛ گفتند ما قاتل آرمیتا هستیم
در سالی که گذشت بیشترین هجمهها علیه ما شد؛ از سلطنتطلبها گرفته تا ربعپهلوی، محسن سازگارا، امید دانا و…، همه اینها هجمه کردند حتی فحاشی کردند. وقتی ویدئوهای ما در فضای مجازی وایرال شد یک عده شروع کردند به هجمه کردن، بهخاطر اینکه ما داریم از جمعیتی که دشمن روی آنها حساب میکند محجبه میکنیم، گفتند؛ “دختران انقلاب قاتل آرمیتا گراوند هستند.”، همان دختری را که داخل مترو بیهوش شد، گفتند من کشتم، بعد آدرس خانه پدرم را داخل فضای مجازی گذاشتند و تا یک ماه خانه پدرم امنیت نداشت زنگ میزدند میگفتند؛ “اینجا خانه بهاره جنگروی است؟”، فحش و ناسزا به ما دادند، مسخره کردند، البته وقتی دروغبودن خبرشان مشخص شد محبوبیت دختران انقلاب هم بالاتر رفت، حتی از داخل هم خوردیم؛ برخی توییت زدند که؛ “اینها دارند سر مردم شیره میمالند، مردم حرفهای اینها را گوش نکنید دارند به شما جو میدهند”.
.
.
برچسب تندروبودن خوردیم
سؤال: ببخشید، من شنیدم بعضی افراد شبههای در ارتباط با گروه شما مطرح میکنند که دختران انقلاب نسبت به گروههای دیگری که دعوت به حجاب میکنند یکمقدار تندرو هستند و خب، ذهنیت بعضی افراد را که شناخت درستی نسبت به شما ندارند، خراب میکنند، مثلاً من شنیدم که میگفتند در یکی از مراسمتان آقای سخنرانی را دعوت کرده بودید و ایشان مطالبی گفته بوده است و یک عده هم جیغ و هورا کشیدند که چندان سنجیده نبوده است.
این هجمهای است که از طرف یک عده نسبت به ما میشود، اولاً مجموعه دختران انقلاب خیلی وقت هست آقای سخنران را به برنامههایش دعوت نکرده است، تاآنجایی که در خاطر من هست ایشان در اولین اجتماعی که در حسینیه همت داشتیم فقط یک ربع صحبت کرد، حتی ایشان خیلی هم از جریان دختران انقلاب خوشش نمیآید و یکسری هجمه هم به ما کرده است که این شد کار فرهنگی که احساسات دخترهای مردم را به بازی میگیرید!
اما حرف من این است که شما فقط یک مصداق تندروی از فعالیتهای گروه دختران انقلاب به من نشان بدهید خدا را شاهد میگیرم و به روح عموهای شهیدم قسم میخورم هر کسی فقط یک فیلم از تندروی دختران انقلاب به من نشان بدهد من تمام حرفش را امضا میکنم و جلوی همه رسانهها اعلام میکنم، این حرفی است که بدون هیچ دلیلی لقلقه زبانها شده است، ما حتی یک امر به معروف با درگیری هم نداشتیم، حتی نسبت به یکسری تندرویهایی که در رابطه با حجاب وجود داشت اعلام موضع کردیم، مثلاً ما مخالفت خودمان را با عدهای که با تعداد محدودی تجمع میکردند اعلام کردیم، گفتیم؛ “حوزه حجاب با این اجتماعات ده بیست نفر جواب نمیدهد”. دختران انقلاب یک سال تلاش میکند تا بتواند کاری کند یک جمعیت صدهزارنفری مردم با دل خودشان بیایند، حتی دشمنی که میخواهد ما را بزند هم یک فیلم از تندروی ما نشان نمیدهد، فقط قیافههای ما را مسخره میکند یا فحش میدهد همین.
.
یاسمنهایی که دلشان با ماست
بهنظر من دلیل اصلی هجمه دشمن به دختران انقلاب فقط بهخاطر این است که دختران انقلاب دوقطبی را برداشتهاند و دارند نشان میدهند حتی بسیاری از دخترخانمهایی هم که روسری از سرشان افتاده است، بهقول آقا دلشان با ماست یعنی با اهلبیت(ع) و انقلاب است اما نمیدانند قصه پشت کشف حجابشان چیست.، یاسمنخانمی که در نشست خبری حضور داشت و شما دیدید، کشف حجاب بود و در جریان “زن، زندگی، آزادی” شعار میداد اما وقتی ما او را جذب کردیم و وارد فضای دختران انقلاب شد و فهمید پشتپرده این جریان چیست، روسری خودش را سر کرد، وقتی فیلم شهادت آرمان علیوردی و روحالله عجمیان را دید منقلب شد، تا قبل از آن شاید بهعنوان یک هیجانی که با نوجوانهای دور و بر خودش تجربه میکرد به این ماجرا نگاه میکرد، اتفاقاً هجمه دشمن بهخاطر فیلمهایی از این دست تحولات هست که وایرال میشود.
.
سؤال: بوده به شما توهین و هجمه کنند؟
فقط چند مورد انگشتشمار کتک خوردم، نزدیک ۹۰ درصد این بچهها دلهای آمادهای دارند و اگر شما محبت کنید، محبت را جواب میدهند، یک درصد خیلی کمی نفرت دارند که آنها را هم ایستادم کتک خوردم برای اینکه فیلمی از من درنیاید.
یک مورد بود یک دخترخانمی با سه تا پسر ایستاده بود تا حجاب من را دید برای تمسخر گفت؛ “منم باید برم…”، نفْسم گفت؛ “جوابش را بده”، اما به آقایان گفتم؛ “برادر، شما یکمقدار کنار میایستید”، با اشتیاق گفتم؛ “این مداحی را بلدی؟ برای من بخوان.”، یعنی شاید اول بهقصد مسخره کردن یک چیزی میگویند اما بعد خودشان شرمنده میشوند، در امربهمعروفهایی که داشتیم آنقدر دوربین داخل خیابانها زیاد هست که اگر من یک امر به معروف تند داشتم فیلمش قطعاً در میآمد.
بخش دوم این گفتوگو بهزودی منتشر میشود.
+