گوش جان بسپاریم به یک گفتگو یا دیالوگ فیلمنامه طورِ دو نفره بین دو عزیز دل که در یک فضای مه آلود ایستاده‌اند و ما رخسارشان را نمی‌بینیم اما صدایشان را به وضوح می‌شنویم:
بودجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۳ چقدر بود؟
۲۴ هزار میلیارد تومان!
آیا خروجی آنتن این سازمان، ۲۴ همت می‌ارزد؟
اینجوری نیمشه بحث کرد. نمیشه پاسخ کوتاه داد. باید بررسی کرد …
خوب یک سوال ساده‌تر: درسته که همه پول بدهند ولی فقط یک عده استفاده کنند؟ مگر این رسانه مال کیست؟
معلومه؛ مال جمهوری اسلامی است. …
جمهوری اسلامی مال کیست؟
منظورت چیه؟
وقتی که این بودجه عظیم درآمدهای عمومی یا بیت المال پرداخت میشه، قاعدتا هم رسانه و هم جمهوری اسلامی مال مردم است. نه؟
آها … از اون لحاظ. خوب بله معلومه مال مردمه.
پس چرا با دختر ممد باقر قالیباف یه جور رفتار میشه با دخترای دیگران یه جور؟
چی شده؟ منظورت چیه؟
دختر خانم را دعوت کرده‌اند به تلویزیون. صحنه پردازی قشنگ و دیدنی کنار یک حوض بزرگ و زیبا…
دختر پزشکیان رو هم دعوت می‌کنند. مشکلی نیست که.
لطفا حرف مرا قطع نکن. اصلا مساله‌ی من دختر پزشکیان و فرزندان ۴ نامزد دیگر نیست.
پس مساله ت چیه؟
خانم قالیباف دارد می‌گوید صرفا برای خرید به ترکیه رفته بوده و سیسمونی گیت از بیخ دروغ بوده و به خاطر این دروغ‌ها، نه تنها خاطره عروسی ایشان سیاه شده، بلکه دوران بارداری سختی را هم پشت سر گذاشته و اینها همگی حملاتی بوده که صرفا به منظور لطمه زدن به شخصیت ایشان مطرح شده.
خوب…داره از خودش و خانواده ش دفاع می‌کنه.
پس چرا مجری محترمه، هیچ بحث و چالشی نمی‌کند.
اصلا بنا بر چالش نیست. روال و تیپ این دیالوگ‌ها؛ معرفی خانواده ست فقط.
یعنی الان دختران سیاستمداران دیگر هم بخواهند بیایند تلویزیون و درباره پدرشان حرف بزنند؛ مشکلی نیست؟ مثلا دختری که باباش به جرم فعالیت سیاسی زندانی شده، بیاد توضیح بده بگه اینجوری بوده، اونجوری بوده.
نه نیمشه که آنتن رو کلا بدیم به بچه‌های سیاستمدارا. اولا زیادند و وقت نداریم. دوم این که مردم هم علاقه‌ای ندارند. مردم سریالخواه هستند بیشتر. این فقط برای دوران انتخاباته.
یعنی می‌خوای بگی برای گرم کردن دوران انتخابات، یه نسیم آزادی موقتی و کوتاه مدت در سازمان صدا و سیما می‌وزد و بعد کرکره همه نسیم‌ها را پایین می‌کشند؟
این برداشت شماست. من چنین چیزی نگفتم. سازمان داره زحمت می‌کشه. واقعا باید قدر بدانید. اون دکور سنگین می‌دونید چند صد ساعت کار و چند میلیارد هزینه برده؟ باید قدر بدانید. واقعا رییس سازمان زحمت می‌کشد. باید قدرشناس باشید.
روسای همه رسانه‌های جهان شب و روز زحمت می‌کشند. اساسا پست گرفته‌اند که کار کنند. منتی ندارد. یه سوال دیگه هم دارم.
چی؟
چرا وحید جلیلی اونجا حضور داره؟
کجا بره پس؟ می‌خوای بره شرکت اتوبوسرانی واحد؟ بره کارخونه ماست؟ محل کارشه بابا. قائم مقام سازمانه.
باشه ولی تضاد منافع و شائبه جانبداری ایجاد میشه.
یعنی چی؟
یعنی اون عکسی که منتشر شده که نشون می‌ده آقای سعید جلیلی داره در راهرو سازمان حرکت می‌کنه و وحیدخان هم پشت سرشه، این اصلا نشانه خوبی نیست. یک برادر نامزد انتخابات باشه و یک برادر دیگه قائم مقام رییس تنها مجموعه رادیویی تلویزیونی کشور. این درست نیست.
آقا اینها از زمان تولد برادر بوده‌اند؛ الان که تازه برادر نشده‌اند. می‌فرمایید بروند محضر برادریشان را لغو کنند؟
نخیر. برادری و اخوت که قابل انحلال نیست. ولی کار درست و اخلاقی این بود که در این مقطع، جلیلی کوچک‌تر، با یک استعفای موقت به خانه برود و مشغول مطالعه و استراحت و ورزش شود و تا زمان پایان انتخابات و روشن شدن تکلیف جلیلی بزرگ‌تر، به سازمان برنگردد.
کی گفته؟ قائم مقام هزار تا کار و وظیفه داره. یعنی چی بره خونه؟ چه حرف‌هایی می‌زنی واقعا! دکور به اون قشنگی، اون فضای چراغونی شهر پشت سر شش نامزد، اون همه کار و زحمت. اینها رو باید دید واقعا.
۳۱۱۳۱۱