به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، مسئله مهدویت و انتظار از اصلیترین معارف اسلام است که گستره آن تمام تاریخ بشریت و اهداف آرمانی رسولان الهی به ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در بر میگیرد. این آموزه غایت زندگی انسان را سمت و سویی مهدوی میبخشد، لذا باور به منجی و آخرالزمان، نقطه اشتراک کتب آسمانی، ادیان الهی و همچنین اصلی مسلّم در مکتوبات دینی امتهاست. این ادیان به گونهای معتقدند که هرگاه بشریت دچار انحطاط معنوی و اخلاقی شود و از فطرت خداجوی خویش فاصله گیرد و جهان را تاریکی جهل، غفلت و ستم در بر گیرد و نیز ظلم و ستم فراگیر شود، شخصیتی نجاتبخش ظهور و عدالت را در سراسر عالم مستقر خواهد کرد.
اما با آغاز انقلاب اسلامی ایران و نهضت امام خمینی رحمهالله علیه شاهد احیای مجدد آموزههای مهدوی در جامعه بودیم؛ چرا که امام از همان ابتدا هدف اصلی و غایت انقلاب اسلامی را زمینهسازی برای حکومت حقه امام عصر عجل الله تعالی فرجه معرفی کرد و این گفتمان را درست در مقابل اندیشه پست امپریالیسم جهانی به سردمداری یهود قرار داد و این جریان را خطرناکترین جریان برای اسلام دانست. (صحیفه، ج۱۶، ص۲۱۶) همان اندیشهای که سعی دارد خود را قدرت مطلق جهان معرفی کند و به اجبار حاکمیت دنیا را به دست گیرد. این اندیشه بود که سبب شد در یک بیانی تاریخی، اینگونه خطاب به مسئولان هشدار دهد:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که برعهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»
بنابراین آن زمان که جبهه انقلابی ما از آرمانهای امام سخن میگویند باید به این نکته هم توجه داشته باشند که امام فرمود «مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که (در راستای بسترسازی حکومت جهانی امام عصر (عج)) برعهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.» حال باید پرسید مسئله مهدویت چه مقدار از آرمانهای دولت و مجلس انقلابی ما را تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا صرفاً با ایجاد یک فراکسیون و نوشتن یک سند می توان حق ماجرا را ادا کرد؟ این اسناد و این تشکیلات تاکنون چه مقدار توانسته گفتمان مهدویت و انتظار را در جامعه و نخبگان جامعه احیاء کند؟
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان رسیدگی به لایحه برنامه هفتم توسعه کشور، تمامی نهادها و دستگاههای فرهنگی و اجرایی را در اقدامی دیرهنگام اما قابل تقدیر، به انجام اقداماتی جهت ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار مکلف کردند. نمایندگان مجلس در جلسه نوبت صبح روز چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ در صحن مجلس در جریان رسیدگی به گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم جمهوری اسلامی ایران با تصویب ماده الحاقی ۳ به این لایحه، به شرح زیر موافقت کردند:
«ماده الحاقی ۳- کلیه نهادها و دستگاههای فرهنگی و اجرائی (موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه ششم توسعه) مکلفاند نسبت به ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار با استفاده از نمادهای شهری، جایزههای فرهنگی، بستههای آموزشی، رشتههای تخصصی، بازیهای رایانهای، برنامههای فرهنگساز و روایتگری با استفاده از بودجه همان دستگاه و ظرفیتهای ملی در بسترهای گوناگون از جمله صدا و سیما و فضای مجازی اقدام کنند.»
مصوبه «سند توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» که در جلسه ۸۸۱ مورخ ۰۲/۱۲/۱۴۰۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی و بر اساس مصوبه جلسه ۳۹۹ مورخ ۱۴۰۱/۱۲/۰۹ شورای معین شورای عالی به تصویب رسیده است، برای اجرا ابلاغ شد که در بخشی از این ابلاغیه میخوانیم: سند «توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» بر اساس اقدام پنجم راهبرد کلان دوم نقشه مهندسی فرهنگی کشور و در چهارچوب ماده واحده «فرایند و مرجع تدوین سند توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» مصوب جلسه ۶ مورخ ۱۳۹۹/۰۵/۰۴ ستاد هماهنگی نقشه مهندسی فرهنگی کشور تدوین شده است. این سند مبتنی بر آموزههای اسلام ناب محمدی(ص)، گفتمان انقلاب اسلامی، مفاد قانون اساسی، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و در چهارچوب نظریه سیاستی زیر است: توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار با راهبری و مدیریت حکومت اسلامی تحت ولایت ولی فقیه، با مشارکت آحاد مردم به ویژه جوانان و نهادهای مردمی، در جهت زمینه سازی برای تحقق ولایت عظمای مهدوی از طریق خودسازی، جامعه پردازی، نظام سازی و ایجاد تمدن نوین اسلامی، با محوریت مرکز مدیریت حوزههای علمیه، با رویکرد عالمانه، ملی، جهانی، تقریبی، جامع و کارآمد تحقق مییابد.»
در این راستا حجتالاسلام رئیسی، رئیس جمهور کشورمان در نامهای به شورای عالی حوزههای علمیه، تولیت مسجد مقدس جمکران و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ماده واحده «انتخاب نمایندگان شورای عالی انقلاب فرهنگی در ستاد توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» را که در جلسه ۸۹۰ مورخ ۱۶ آبان ۱۴۰۲ این شورا به تصویب رسید، برای اجراء ابلاغ کرد. (۹ ماه پس از تصویب سند)
طبق این ماده واحده، به استناد بند ۱ بخش هفتم سند توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار (مصوب جلسه ۸۸۱ مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی)، آقایان حمید پارسانیا، محمود محمدی عراقی و احمد واعظی به عنوان نمایندگان شورای عالی انقلاب فرهنگی در ستاد توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار انتخاب شدند».
حال پس از گذشت نزدیک به ۸ ماه از تصویب «سند توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» متأسفانه تاکنون شاهد تشکیل حتی یک جلسه از سوی آن ستاد نبودیم. پیگیریهای خبرنگار برگزیده های ایران نشان میدهد که برخلاف تلاش تولیت مسجد جمکران برای برگزاری جلسات، ظاهراً سایر دستگاه و نمایندگان هنوز به جمعبندی لازم برای اجرایی کردن این سند نرسیدند و بناست در اولین فرصت، اولین جلسه با حضور نمایندگان مربوطه در همان مسجد مقدس جمکران شکل بگیرد. حال باید پرسید این تأخیر در پیشبرد «سند توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار» ناشی از تعلل کدام دستگاه مربوطه است و در صورت کلی باید پرسید علت تعلل در توسعه فرهنگ مهدویت و آموزههای مهدویت طی این چند دهه از پیروزی انقلاب چیست و حوزههای علمیه تا چه مقدار توانستند همسو با معمار انقلاب اسلامی یعنی امام راحل، مردم را با مفاهیم مهدوی آشنا کنند؟ آیا حوزه علمیه توانسته وظیفه ابلاغ خود را در قالبهای علمی، تبلیغی، هنری و… جهت دامن زدن به فرهنگ مهدویت ایفا کند؟ اگر بله، چه مقدار از تولیدات تلویزیونی و سینمایی و پویانمایی ما اختصاص به مسئله مهدویت و انتظار دارد؟ در حالی که مسئله مهدویت از پر محتواترین مفاهیم اسلامی شمرده میشود.
اگر حوزه علمیه هر سال محتواهای لازم و یا به تعبیری، خوراک مناسب مهدوی را در اختیار هنرمندان و فیلمسازان ما قرار میدادند، تاکنون شاهد تولید آثار متعدد هنری در زمینه مهدویت بودیم؛ این دست تعللها در حالی صورت میگیرد که حجم قابل توجهی از آثار هالیوودی به موضوع آخرالزمان و تخریب چهره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه اختصاص دارد. این آثار برگرفته از همان اندیشه تحریف شده انجیلی و تلمودی و به واسطه تلاشهای بیوقفه اوانجلیستها یا همان مبلغان مسیحی است. حال ما در چنین شرایطی که از یک سو غرب به تخریب مفاهیم مهدوی پرداخته و از سوی دیگر امثال شبکههای خانگی درست در جهت تخریب ارزشهای اخلاقی حرکت میکنند و نیز با توجه به قرارگیری در آستانه حوادث سخت آخرالزمان و لزوم ارائه تبیین صحیح از آینده پیش رو به مردم، هماهنگی برای تشکیل جلسه پس از طی نزدیک به ۸ ماه از تصویب سند چه جایگاهی میتواند داشته باشد؟
در هر صورت پیگیریهای خبرنگار برگزیده های ایران تا دستیابی به جزئیات بیشتر از پیشرفت آن ستاد ادامه خواهد داشت.
/