روز سهشنبه سیزدهم شهریورماه امسال، زن جوانی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: برادرم که مدیر یکی از بانکهای غرب تهران است، از صبح تلفن را جواب نمیداد به خانهاش آمدم و پس از بازکردن درب جسد خونین وی را در اتاق خوابش مشاهده کردم؛ لطفا برای کمکرسانی اقدام کنید.
طولی نکشید که ماجرای قتل مرد جوان در بیسیمهای ماموران کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا پیچید و دقایقی بعد قاضی محمدمهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و تیم تشخیص هویت پای در خانه موردنظر گذاشتند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تجسسهای اولیه نشان میداد با توجه به آثار ردپای خون موجود در صحنه جنایت، ۲ مرد ناشناس به صورت مخفیانه وارد خانه شدند و با انگیزه نامشخص مقتول را در اتاق خوابش هدف بیش از ۱۶ ضربه چاقو قرار دادهاند؛ گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت احتمالا ضربات چاقو را یک نفر به بدن مرد میانسال وارد کرده است.
پیگیریها ادامه داشت تا اینکه با بررسیهای بیوقفه تیم تحقیق در اجرای دستورات به موقع بازپرس جنایی مشخص شد، مقتول با شوهر همسر سابقش و دختر ۱۷ ساله خود اختلاف داشته و دختر نوجوان قبل از به قتل رسیدن پدرش در خانه بوده است که همین کافی بود تا وی هدف تحقیق قرار گیرد.
دختر ۱۷ ساله با اظهارات ضد و نقیضی به کارآگاهان جنایی گفت: بخاطر برقراری ارتباط با برخی از دوستانم، اختلافی میان من و پدرم ایجاد شده بود، اما این باعث نمیشود که وی را به قتل برسانم! روز حادثه من زودتر از روزهای دیگر خانه را ترک کردم و خبری از جنایت ندارم.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی که در جریان تحقیقات متوجه وجود دوربینهای مداربسته اطراف خانه موردنظر شده بودند به بازبینی آنها پرداختند و متوجه شدند، متهمان با تاکسی اینترنتی به غرب تهران آمده و پس از پیادهروی مسیر طولانی برای ارتکاب جنایت خیلی راحت از درب ورودی وارد خانه شدهاند.
تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی گسترده نیز مشخص کرد، شوهر همسر سابق مقتول به نام داریوش، به دلیل اختلافات خانوادگی با خود مقتول مشاجره داشته و دختر ۱۷ ساله چند روز قبل از جنایت به ملاقات داریوش و مادرش رفته است.
همچنین از سوی دیگر، اقدامات فنی و مخابراتی نشان داد دختر ۱۷ ساله، مادر و همسر مادرش میدانستند متهمان به زودی سراغ مقتول خواهند رفت که همین کافی بود تا مرد جوان و همسر سابق و دختر مقتول با دستور قضایی بازداشت شود.
داریوش که در جریان بازجوییها مانند همسر و دخترخواندهاش منکر جرم خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود، اعترافات هولناکی را به زبان آورد و گفت: چندی قبل دختر مقتول به خانه ما آمد و مدعی شد که دیگر نمیتواند با پدرش زندگی کند، من نیز با مقتول اختلافات خانوادگی گستردهای داشتم به همین دلیل با همسرم (زن سابق مقتول) و دختر جوان تصمیم گرفتیم تا ۲ مرد را برای کتک زدن مقتول اجیر کنیم.
متهم مدعی شد: مقتول رئیس بانک بود و ثروت زیادی داشت که به همینخاطر دخترش برای رسیدن به ارث و میراث، قبول کرد تا پدرش را به قتل برساند؛ ما ۲ مرد را اجیر کردیم و به آنها وعده دادیم تا در ازای دریافت ۲ میلیارد تومان پول، مقتول را کتک بزنند، اما این در حالی بود که در روزهای آینده پی بردیم ۲ مرد جوان مرتکب قتل شدهاند!
به دنبال اعترافات صریح داریوش، رصدهای اطلاعاتی کلید زده شد و در نخستین گام، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مخفیگاه ۲ مرد جوان را در استان البرز شناسایی کردند و پس از تعقیب و مراقبهای چند ساعته موفق به دستگیری آنها در یک عملیات غافلگیرانه شدند.
متهمان به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند؛ یکی از آنها هنگامی که متوجه شد، داریوش، همسر سابق و دختر مقتول از این جنایت رازگشایی کردند، به جرم خود معترف شد و به بازپرس پرونده گفت: چند روز قبل همدستم مدعی شد که میخواهد برای ۲ میلیارد تومان رئیس یک بانک را گوشمالی دهد؛ او از من درخواست کرد برای اینکه تنها نباشد در خانه حضور پیدا کنم.
وی ادامه داد: من پیشنهاد همدستم را قبول کردم؛ افرادی که ما را اجیر کرده بودند برای ما تاکسی اینترنتی گرفتند؛ با توجه به هماهنگیهای صورت گرفته دختر مقتول درب خانه را باز کرد و خودش از ساختمان خارج شد؛ پس از اینکه وارد خانه شدیم همدستم به اتاق خواب مقتول رفت و در آنجا با ضربات چاقو وی را به قتل رساند؛ پس از ارتکاب جنایت، ما سعی کردیم تا با صحنهسازی محل وقوع قتل، ردی از خود برجا نگذاریم، اما پس از فرار دستگیر شدیم.
پس از دستگیری ۲ مرد جنایتکار و اعتراف یکی از متهمان به ارتکاب جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی هویت همدستان احتمالی ۵ متهم پرونده را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری آنها اقدام کنند.
گفتگو با متهم
سابقهداری؟
نه ۲۴ سال سن دارم هیچگونه سابقه کیفری ندارم.
همدستت سابقه دارد؟
بله او سابقههای کیفری زیادی دارد.
شغلت چیست؟
نقاش ساختمان هستم.
چه تحصیلاتی داری؟
تا دیپلم درس خواندم.
اعتیاد داری؟
نه، هیچگونه موادمخدری مصرف نمیکنم.
با همدستت چگونه آشنا شدی؟
از بچگی با او دوست و هم محلهای بودم.
با داریوش چگونه آشنا شدی؟
از طریق یک دوست مشترک
چه شد که قبول کردی قتل را انجام دهید؟
من نمیداستم که برای قتل به خانه موردنظر میرویم؛ فکر میکردم فقط قصد کتک زدن او را داریم.
چه شد که مقتول به قتل رسید؟
نمیدانم، دوستم به اتاق مقتول رفت و مرتکب جنایت شد.
قبل از جنایت پیش پرداخت هم گرفتید؟
نه، ما یک قرارداد سوری خرید و فروش طلا با داریوش، دختر و همسر سابق مقتول به ارزش ۲ میلیارد تومان امضا کردیم، اما پشتپرده قرار بود که در ازای کتک زدن رئیس بانک مبلغ را دریافت کنیم.
پس از قتل چه کار کردید؟
پس از اینکه دوستم رئیس بانک را به قتل رساند، صحنه را پاکسازی کردیم و به کرج رفتیم.
حرف آخر مقتول چه بود؟
مقتول روی تخت خواب بود، اما هنگامی که ما را دید نام دخترش را فریاد زد و درخواست کمک کرد.
با دستور قاضی محمد مهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن شدن زویای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند و تحقیقات همچنان ادامه دارد.