گروه سیاسی خبرگزاری برگزیده های ایران- محمد مهدی احمدی: انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اسفند ماه سال جاری برگزار میشود و افرادی که خواهان حضور در این رقابت بودند، طی روزهای گذشته ثبت نام اولیه خود را انجام دادند.
این تغییر شیوه در ثبتنامها (که ابتدا به صورت پیش ثبت نام انجام شد) موافقان و مخالفانی دارد که از جمله این مخالفین مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردمسالاری است که هرچند خودش در انتخابات ثبت نام نکرده ولی میگوید قائل به لزوم پرشور بودن آن است.
برای بررسی مواضع وی و حزب متبوعش، تشریح وضعیت این روزهای اصلاحطلبان و ارزیابی او از انتخابات پیش رو، گفتویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
حزب مردم سالاری هیچ وقت به دنبال تحریم انتخابات نبوده است
برگزیده های ایران: روزهای گذشته در زمان پیش ثبتنامها، خبرهایی منتشر شد مبنی بر ثبت نام شما در انتخابات اما شما این خبر را تکذیب کردید و گفتید دلایلی برای خودتان دارید این دلایل چیست؟
ما یک حزب هستیم. در حزب تصمیم گرفته شد که اعضای حزب مردم سالاری در شهرستانها ثبت نام کنند تا فرصت پیش ثبت نام را از دست ندهند، اما در تهران نیز دوستان بیان داشتند که اعضا ثبت نام کنند ولی بنده نیز یک تأملی داشتم تا درباره ثبت نام در انتخابات تصمیمگیری کنم از این رو ارزیابیای که داشتیم این بود که مجلس آن جایگاه گذشته را ندارد. یعنی در رأس امور بودن را از دست داده است.
مورد دوم این بود که میزان مشارکت مردم نیز مهم است. مثلاً در انتخابات مجلس یازدهم بنده رد صلاحیت نشدم بلکه تأیید شده بودم، اما رای نیاوردم و در تهران نفر سی و پنجم شدم. دلیل آن این بود که در تهران حدوداً ۱۸ درصد در انتخابات شرکت کردند. از این رو استنباط بنده این بود که اگر به همان میزان یا دو برابر انتخابات قبلی مشارکت باشد ما شانسی برای پیروزی در انتخابات را نداریم. البته یک کنشگر سیاسی و حزب سیاسی باید خود زمینهای درست کند تا به آن اهدافی که مدنظر دارد برسد.
ولی خب! ما این توانایی را در خود نمیدیدیم که بتوانیم مردم را به پای صندوقهای رای بیاوریم لذا تصمیم بر این شد که اعضای حزب ثبت نام کنند و بنده به این نتیجه نرسیدم که بخواهم در انتخابات شرکت کنم.
برگزیده های ایران: دلیل کاهش مشارکت در انتخابات دوره قبل چه بود؟ موضوعاتی مثل عملکرد دولت آقای روحانی و مجلس دهم را چقدر موثر میدانید؟
عملکرد دولتها مؤثر است؛ اما اعتماد عمومی فقط ربطی به دولتها ندارد. بلکه به کلیت سیستم و نظام ربط دارد. اگر امروز که دولت آقای رئیسی بر سر کار است باید بگوییم که مشارکت در اوج است؟ این طور نیست. شاید تأثیر داشته باشد و منکر تأثیر آن نیستم، اما حوادثی وجود داشت مانند حوادث سال ۹۶، ۹۸، سقوط هواپیمای اوکراینی و همچنین کرونا که باعث شد مردم به هر دلیلی تصمیم بگیرند که در انتخابات شرکت نکنند و این موضوع مرتبط با کاهش اعتماد عمومی بود.
از این رو باید درصدد تقویت اعتماد عمومی باشیم. یعنی در عملکرد دولت و مجلس باید کاری کنیم که اعتماد عمومی بالا رود. حتی رفتار دستگاه قضایی و احکامی که صادر میکند نیز در بالا بردن اعتماد عمومی مؤثر است. یعنی اقدامات تمام مجموعه نظام باعث میشود که مردم تصمیم بر مشارکت داشته باشند یا نداشته باشند.
عده ای به دنبال مشارکت حداقلی هستند
برگزیده های ایران: خیلی از اعضای اصلی جبهه اصلاحات بویژه چهرههای نزدیک به اتحاد ملت از جمله آقای احمد شیرزاد اذعان دارند که استراتژی تحریم انتخابات شکست خورده، اما با این حال نه تنها هیچگونه ایده ایجابی برای حضور در عرصه انتخابات ندارند بلکه افرادی که در انتخابات پیشثبت نام کردهاند را به شکل مستقیم یا غیرمستقیم تحت فشار میگذارند به همین خاطر هیچ یک از احزاب از جمله حزب شما فعلا تمایلی ندارند که اسامی اعضایشان که پیشثبت نام کردهاند را اعلام کنند. علت چیست؟
سه نکته را بگویم اولاً اینکه حزب مردم سالاری هیچ وقت به دنبال تحریم انتخابات نبوده است. شاید لیستی نمیدادیم، اما قائل به تحریم انتخابات نبودیم. مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، این انتخابات را تحریم نکردیم. این در صورتی بود که بنده در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردم، اما تأیید صلاحیت نشدم و در مقابل افرادی احراز صلاحیت شدند که برای بنده باعث تعجب بود. با این حال به مردم نگفتیم که در انتخابات شرکت نکنید یا حرف از تحریم انتخابات نزدیم بلکه بیان داشتیم که در این انتخابات نامزدی از سوی این حزب یا جریان نداریم.
۲۵ نفر از اصلاح طلبان مجلس دهم در انتخابات ثبت نام کردهاند
در انتخابات مجلس یازدهم نیز به همین صورت بود. بنده در اواخر مجلس دهم در نطقی بیان کردم که در کل کشور ۳۰ نفر در سبد سیاسی اصلاح طلبان باقی مانده است که میتواند اسامی آنها را بدهد و نمیشود که از اصولگرایان فردی یا افرادی قرض گرفته شود.
واقعیت این است که بهار فعالیت یک حزب و جریان سیاسی، انتخابات است؛ ولی باید شرایط شرکت در انتخابات نیز فراهم شده باشد. برای همین برای شرکت در انتخابات مجلس نیز به تمام اعضای حزب اعلام شد که هر کسی که شرایطش را دارد در این انتخابات شرکت کند. در نهایت اگر مشاهده شد که این افراد از تمام خوانهای احراز صلاحیت عبور کردند و باقی ماندند شاید یک لیستی نیز ارائه کنیم، اما امروز نمیتوانم این موضوع را بیان کنم و باید منتظر زمان بعد از تأیید صلاحیتها باشیم که ببینیم چند نفر از این افراد باقی میمانند. مثلاً امروز از اصلاح طلبهای مجلس دهم که آمار گرفتهام، حدوداً ۲۵ نفر از این افراد در انتخابات ثبت نام کردهاند. یعنی اگر همین افراد تأیید صلاحیت شوند میتوان یک لیست ارائه کرد.
به نظر بنده یک برخورد بدی در ثبت نام انتخابات شد. یعنی ثبت نام زود هنگام باعث سردرگمی احزاب و جریانهای سیاسی شد. مثلاً چه اصراری بود که بگویند در مرداد پیش ثبت نامها آغاز شود و در آذر ماه ثبت نام اصلی باشد. این موضوع چه دلیلی دارد که باید بدین صورت باشد؟
تا بخواهیم تصمیم بگیریم که چه کسی شرکت کند و چه کسی شرکت نکند زمان ثبت نامها آغاز شده بود؛ ما یک حزب هستیم و باید تصمیمگیری داشته باشیم و اگر کسی در پیش ثبت نامها نامنویسی نکرده باشد فرصت شرکت در انتخابات را از دست داده است.
نکته سوم این است که خیلی از افراد هستند که قائل به مشارکت حداکثری نیستند. این عده در نظام دستاندرکار هستند. یعنی بر خلاف فرمایشات رهبری که فرمودند به دنبال مشارکت حداکثری هستیم، عمل میکنند. رهبر انقلاب اوایل امسال تأکید کردند که انتخابات اسفند باید پرشور و با مشارکت بالا برگزار شود، اما یک عدهای نمیخواهند مشارکت در انتخابات بالا رود و این وضع یعنی مشارکت حداقلی برایشان مزه کرده است. با همین حداقل رای آنها میتوانند در حکومت و قدرت قرار بگیرند و اگر درصد مشارکت بالا رود، برایشان محلی از اعراب ندارد.
نمی خواهم مشخصاً بگویم که دوستان جبهه پایداری که در مجلس هستند، اما خیلی از افراد هستند که به دنبال مشارکت حداقلی در انتخاباتند. مثلاً بنده به عنوان رئیس کمیته انتخابات خانه احزاب یک همایشی در وزارت کشور برگزار کردم. کجا؟ وزارت کشور که قرار است انتخابات را برگزار کند، اما نه معاون سیاسی وزارت کشور و نه وزیر کشور در این همایش شرکت نکردند. یعنی اگر واقعاً به دنبال مشارکت حداکثری هستند وزارت کشور باید چنین عرصهای را غنیمت بشمارد؛ زیرا حدود ۷۶ حزب در این همایش شرکت داشتند اما حتی اجازه ندادند که رسانهها خبر نشست و همایش را منعکس کنند. آیا با این رفتار به دنبال مشارکت حداکثری هستند؟
اتفاقاً در آن نشست ۲۶ حزب اصلاح طلب، ۲۵ حزب اصولگرا و چند حزب نیز از مستقلین شرکت داشتند که بهترین فرصت برای افزایش مشارکت در انتخابات بود. با توجه به این سه نکته بنده شرایط را آنطور ندیدم که بخواهد مشارکت حداکثری باشد و همچنین مجلس نیز از آن حالت رأس امور بودن دور مانده است.
این اتفاقات از یاس و ناامیدی بنده نیست، اما بحث این است که واقعیت باید با برنامهریزی عقلانی صورت گیرد. از این رو به این جمعبندی رسیدیم که کمی تأمل شود تا ببینیم رفتار شورای نگهبان چگونه است اگر مشاهده شود که میتوانیم به اندازه کافی یک لیست ارائه شود حتماً از این فرصت استفاده خواهد شد.
مجلس یک فرصت مجدد ثبت نام برای داوطلبان در نظر بگیرد
برگزیده های ایران: شما فرمودید که به این تغییر رویه در ثبت نامها انتقاد دارید و نظرتان را هم گفتید. اما آیا این شیوه، کار را برای بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان راحتتر نمیکند؟
در مورد پیش ثبت نام یک حس خوشبینانه این است که فرصت داده میشود به نامزدهای انتخاباتی که بتوانند از خود دفاع کنند که به نظر بنده خوب است؛ اما یک حس بدبینانه نیز وجود دارد و آن هم این است که عدهای میگویند که این فرصت باعث میشود که اگر مورد کوچکی نیز از افراد رقم بخورد جزء سوابق آنها به حساب میآید؛ زیرا شورای نگهبان فقط ۱۲ عضو نیست، بلکه در سراسر کشور ۳۰۰ هزار کارشناس وجود دارد.
یک مورد دیگری که وجود دارد این است که بحث این بود که انتخابات مجلس در تهران تناسبی برگزار شود. چه دلیلی داشت که این مورد اجرایی نشد؟ بنده موافق تناسبی شدن انتخابات مجلس در تهران بودم و معتقدم در بحث تناسبی شدن حداقل احزاب یک قدرت مانوری پیدا میکردند، اما همان را هم بیان کردند که مجمع تشخیص مصلحت مخالف است و این مورد از قانون انتخابات حذف شد.
بنده یک پیشنهادی دارم. وقتی خیلیها به دنبال مشارکت حداکثری هستند پیشنهاد میکنم که مجلس یک تبصره کوچک مصوب کند که آنهایی که به هر دلیلی نتوانستند پیش ثبت نام انجام دهند در ثبت نام اصلی بتوانند نامنویسی کنند. اگر این مورد اتفاق بیفتد هیچ آسیبی به قانون انتخابات هم وارد نمیشود، اما همین اتفاق باعث میشود که شور و اشتیاق انتخابات بیشتر شود.
بنده از طرف خانه احزاب بیان میکنم که تصمیم اخیر اصلاً درست نبود چون حتی احزاب مستقل یا حتی احزاب اصولگرا نیز از این اصلاح قانون ناراحت و ناراضی بودند. یعنی شش ماه به انتخابات میگویند که باید ثبت نام کرد. از این رو درخواست داریم که یک فرصت مجدد برای ثبت نام در انتخابات بگذارند.
در کشور ۱۳۰ حزب وجود دارد که نصف آنها فعالند
برگزیده های ایران: از نظر شما آیا ساختار احزاب در کشور درست است؟
بحث ساختار احزاب در کشور یک بحث مفصلی است، اما به صورت خلاصه، طبق آخرین آماری که اعلام شده، در کشور ۱۳۰ حزب وجود دارد و از این آماری که اعلام شده، نصف آنها مجمع عمومی دارند و نصف نصف این آمار فعال هستند.
بنده معتقدم کشور نیازمند این همه حزب نیست و باید مجموعاً ۴ تا ۵ حزب بزرگ وجود داشته باشد، اما مهمترین موضوع این است که نظام انتخاباتی کشور نظام حزبی نیست. یعنی باید قانون اساسی کشور طوری تنظیم شود که نظام انتخاباتی یک نظام حزبی شود. یعنی نظام انتخاباتی باید نظام پارلمانی باشد مانند سایر کشورها که رئیس اکثریت مجلس بتواند نخست وزیر شود.
اگر هم نظام پارلمانی نشد باید نظام انتخاباتی حزبی شود. مانند انتخابات ترکیه که مشاهده میکنید حدود ۹۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت میکنند چون انتخابات آن کشور به صورت حزبی است. یعنی همه ساختار احزاب مشخص است، اما چنین چیزی در کشور ما وجود ندارد. یعنی هر فردی از احزاب سوء استفاده میکند و رئیس جمهور میشود و بعد از آن خود را از آن حزب جدا میکند. لازمه هر نوع مردم سالاری و دموکراسی، انتخابات است و لازمه هر نوع انتخاباتی رقابت جدی است و لازمه هر نوع رقابت جدی وجود احزاب قوی است.
بنده خود به دنبال بازنگری قانون اساسی کشور هستم و معتقدم که ساختار انتخاباتی کشور باید یک ساختار حزبی شود.
تناسبی شدن یک گام کوچک در جهت حزبی شدن انتخابات بود
برگزیده های ایران: همین تناسبی شدن انتخابات که شما منتقد اجرا نشدنش هستید، چقدر در فضای فعلی با این تفاسیری که شما کردید، قابل اجرا بود؟
تناسبی شدن، یک گام کوچک بود و این میتوانست همه احزاب و جریانها را خوشحال کند. منظور از تناسبی این بود که اگر کسی لیستی داد همه افراد آن لیست در مجلس حضور پیدا نکند و به تناسبآرایی که در کلان کسب کردند به همان اندازه افراد آن لیست در مجلس حاضر شوند و مابقی به لیست و حزب دیگری تعلق یابد.
محبوبیت خاتمی در بین مردم کمرنگ شده است
برگزیده های ایران: آقای خاتمی در گذشته محور اصلاح طلبان بود. اگرچه اکنون نیز چنین شأنی برخی اصلاح طلبان برایایشان قائلاند اما آیا احساس نمیکنید خرج کردن از اعتبار آقای خاتمی از سوی همین اصلاح طلبان به وی ضربهزده است؟
بنده فکر میکنم خود آقای خاتمی همچین تصمیمی گرفته است که کمتر در تأیید لیستها و حمایتها از افراد اقدام کند. به هر دلیلی این به تصمیم خود آقای خاتمی برمیگردد. در بین اصلاح طلبان آقای خاتمی محبوبیت گذشته را دارد ولی در بین مردم این جایگاه کمرنگ شده است؛ زیرا مردم از همه در حال عبور هستند. نمونهاش همین شعاری که مطرح میکردند که «اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» و بنده معتقدم این شعار را جریان اصولگرا به راه انداخت؛ زیرا خود آنها در جریان قدرت نبودند و میخواستند اصلاح طلبان را هم دور کنند.
اگر شرایط وجود داشته باشد میتوانیم از ظرفیتهای آقای خاتمی نیز استفاده کنیم و حتی بنده معتقد هستم که باید از وجود آقای میرحسین موسوی هم استفاده شود. ایشان مطرح کردند که یک رفراندوم برگزار شود و مردم نظر دهند که قانون اساسی را قبول دارند یا خیر؟ اگر بیان کردند که قبول ندارند آن زمان یک مجلس مؤسسان شکل بگیرد و مصوبات آن به رفراندوم گذاشته شود.
برگزیده های ایران: در کشور دو بار رفراندوم قانون اساسی اتفاق افتاده است که در کمتر کشوری اتفاق میافتد اما باز میگویید رفراندوم؟
برخیها مطرح کردند که دیدگاه آقای موسوی یعنی عبور از نظام است. به نظر بنده این طور نیست این بحثی که آقای میرحسین موسوی مطرح میکنند در دراز مدت خوب است، اما در کوتاه مدت خیر. بنده به آقای میرحسین موسوی اشاره کردم که خیلی تند رفتار میکند. با اجازه رهبری، در همین قانون اساسی، بر اساس اصل ۱۷۷، بازنگری صورت بگیرد. آخرین بازنگری در سال ۱۳۶۸ بود. یعنی حدود ۳۴ سال از آن گذشته. واقعیت این است که در بسیاری از کشورها بازنگری در قانون اساسی اتفاق افتاده است.
برگزیده های ایران: مصداقی میگویید که کدام کشورها رفراندوم برگزار کردهاند؟
بعضی از کشورها نیازی نیست که بخواهند در کل کشور رفراندوم برگزار کنند. مثلاً در آمریکا از طریق کنگره و مجلس نمایندگان پیشنهاداتی ارائه شود و تغییراتی در قانون اساسی آنها رقم بخورد. اصل حرف من این است که همین اصل ۵۹ قانون اساسی که به رفراندوم اشاره دارد هم باید بازنگری شود. این اصل آنقدر سخت گرفته شده که دو سوم نمایندگان مجلس باید آن را تصویب کنند. کدام مجلس؟ چه مجلس اصلاح طلب باشد و چه مجلس اصولگرا. از این رو هیچ مجلسی اجازه نمیدهد که موضوعی که خود میتواند تصمیم بگیرد را به رفراندوم بگذارد. چه نیازی است که دو سوم رای وجود داشته باشد؟ باید با نظر سی نماینده یا امضای بیش از یک میلیون نفر این اتفاق رقم بخورد که راحت در موضوعات مختلف رفراندوم برگزار شود.
بحث من رفراندوم اصل ۵۹ قانون اساسی نیست، بلکه بالاتر از آن میگویم رفراندوم برای اصل ۱۷۷ قانون اساسی است و این اشکالی ندارد. واقعیت این است که رفراندوم دو بار در کشور انجام شده است یک بار در سال ۵۸ برای اصل قانون اساسی، یک بار هم در سال ۶۸ برای بازنگری در قانون اساسی اتفاق افتاده است. بعد از ۳۴ سال چه اشکالی دارد دوباره یک بازنگری در قانون اساسی کشور رقم بخورد. یعنی الان قانون اساسی فعلی کشور ما هیچ ایرادی ندارد؟
برگزیده های ایران: مجلس نباید این نواقص را برطرف کند؟
اگر مجلس میتوانست ایرادات را برطرف کند که تا این مدت انجام میداد. آیا رئیس کل بانک مرکزی کشور مستقل است؟ یا رئیس قوه قضاییه مستقل انتخاب میشود؟ به هر حال این مورد منصوب رهبری است. چه اشکالی دارد که رئیس قوه قضاییه مثل سایر کشورها به صورت مستقل و انتخابی، انتخاب شود. یا اکنون مجمع تشخیص مصلحت نظام تبدیل به یک مجلس دوم شده است. مثلاً در بحث تناسبی شدن انتخابات، مجلس شورای اسلامی تصمیم بر آن گرفت، اما مجمع تشخیص مصلحت نظام با آن مخالفت کرد.
یا امروز در کشور شوراهای مختلفی داریم که در هیچ جای قانون اساسی به آنها اشاره نشده است. مثلاً شورای هماهنگی سران قوا. وجود این شورا در کجای قانون اساسی اشاره شده است؟ یا برخی از نهادهایی که زیر نظر دفتر رهبر انقلاب هستند مانند بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و غیره این نهادها به کدام جا پاسخگو هستند؟ بنده یک سؤالی از این نهادها دارم، چه کسی پاسخگو است؟ بیان میکنند که در دفتر رهبر انقلاب بازرسی وجود دارد و آن بازرسی بر این نهادها نظارت دارد. سؤالی که وجود دارد این است که خود بازرسی به چه کسی پاسخ میدهد؟
ما برای باقی ماندن نظام و ادامه یافتن آن اصرار بر بازنگری قانون اساسی داریم و ما دلسوز نظام هستیم و الا اپوزیسیون خارج نشین به ما اصلاح طلبان میگویند سوپاپ اطمینان نظام و بیان میکنند که این فلان فلان شدهها این حرفا رو میزنند تا نظام باقی بماند.
برگزیده های ایران: نقشه راه جبهه اصلاحات برای انتخابات ۱۴۰۴ چیست؟
به نظر بنده در بحث ریاست جمهوری نیز همین موضوع صدق میکند و اگر قرار باشد که شورای نگهبان مثلاً شهردار فعلی تهران [زاکانی] را تایید کند و به کواکبیان بگوید که تو صلاحیت نداری دیگر هیچ انگیزهای برای ما باقی نمیماند که بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کنیم. اگر به سوابق علمی ایثارگری و غیره خودم اشاره کنم بیشتر از آن فرد نباشد، کمتر هم نیست. در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری نیز شورای نگهبان یک نفر از جبهه اصلاحات را تأیید نکرد.
برگزیده های ایران: آقای همتی و مهرعلیزاده جزء جریان اصلاح طلب نبودند؟
آقای همتی و مهرعلیزاده نامزدهای جریان اصلاح طلبان به حساب نمیآمدند. نه آنها قبول داشتند و نه جریان اصلاح طلب این افراد را قبول داشت. لذا اگر روش به همین صورت باشد که یک نفر هم از همین جبهه نباید تأیید شود خب! همین آقای رئیسی حضور دارند و میتوانند رئیس جمهور شوند، اما تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ فرصت زیاد است و اگر تغییر و تحولی در روش برخورد شورای نگهبان صورت نگیرد هیچ اتفاقی رقم نمیخورد؛ لذا دولتمردان فعلی نیز خیالشان راحت است که باز خودشان هستند و نظر مردم برای آنها مهم نیست و اگر احساس کنند که انتخاباتی وجود دارد و این افراد عوض میشوند و رقابتی وجود دارد موضوع فرق میکند و یک تحول در رویکرد و اقداماتشان رقم میخورد.
برگزیده های ایران: رهبر انقلاب در سخنرانیهای اخیر خود بر ۴ اصل امنیت، سلامت، رقابت و مشارکت درباره انتخابات تأکید داشتند. این ۴ اصل را چطور میتوان محقق کرد. خصوصاً موضوع مشارکت. چطور باید مردم را برای حضور گسترده پای صندوقهای رای قانع کرد؟
بنده اعتقادم این است که اتفاقاتی در کشور افتاده است که نباید آنها را نادیده گرفت. مثلاً تغییر و برکناری شبانه معاون سیاسی وزارت کشور که رئیس ستاد انتخابات کشور نیز بود واقعاً جای سؤال داشت، چون وزارت کشور برای اینکه بخواهد مجلس را ساکت کند و استیضاح وزیر کشور را پیگیری نکند چنین تصمیمی را گرفت. سؤالی که وجود دارد این است که مگر معاون سیاسی وزیر کشور چه بخشنامهای صادر کرده بود؟ در این بخشنامه عنوان شده بود که در سال آخر مجلس، نمایندگان از ظرفیتهای دولت در جهت انتخابات استفاده نکنند که همین موضوع باعث نارضایتی نمایندگان مجلس شد که تصمیم بر استیضاح وزیر کشور گرفتند.
به نظر بنده چهار اصلی را که رهبر انقلاب درباره انتخابات فرمودند بیش از آنکه به مردم بازگردد به مسئولین کشور باز میگردد. بحث امنیت مرتبط است با نهادهای امنیتی و انتظامی کشور و در موضوع سلامت نیز به ناظرین انتخابات باز میگردد، اما موضوع رقابت و مشارکت به احزاب مرتبط میشود، اما لازمه آن این است که باید عرصه برای ورود تمام احزاب باز شود. یعنی اگر همه احزاب حضور داشته باشند رقابت شکل میگیرد که باز این موضوع مرتبط میشود به شورای نگهبان و دستگاههای نظارتی انتخابات.
درباره مشارکت نیز به نظر بنده همه احزاب حتی تندترین حزب اصلاح طلبان به دنبال مشارکت هستند؛ زیرا تجربه ثابت کرده که هر چقدر مشارکت بیشتر باشد اتفاقاً رویکرد احزاب اصلاح طلب نیز بهتر خواهد بود، اما متأسفانه یک عدهای واقعاً به دنبال مشارکت حداقلی هستند. شاید فرمایشات رهبری را مطرح کنند اما در واقعیت به دنبال مشارکت حداکثری نیستند.
برای افزایش مشارکت باید اعتماد عمومی ترمیم شود
برگزیده های ایران: برای افزایش مشارکت باید چه اقدامی صورت گیرد؟
یک مورد بحث افزایش اعتماد عمومی است. باید نظام دریابد که چه اتفاقی را رقم زند تا اعتماد عمومی افزایش یابد. مثلاً یکی از این کارها این است که معیشت مردم را درست کند خیلی از افراد بیان میکنند که ما در تأمین هزینههای زندگی و معیشت ماندهایم، لیست در انتخابات و شرکت در انتخابات برایمان اهمیتی ندارد. باید واقعاً دریابیم که چطور میتوانیم معیشت مردم را حل کرد. یعنی اگر میخواهیم مشارکت افزایش یابد، باید معیشت و تنگناهای زندگی مردم را حل و فصل کنیم.
همچنین یک زمانی مطرح میکردند که مذاکرات را به معیشت مردم گره نمیزنیم، اما امروز به این نتیجه رسیدهاند که مذاکرات به معیشت مردم گره خورده است. مثلاً مطرح میکنند که مذاکرات خوب پیش رفته است یا تبادل زندانیان قرار است انجام شود که نتیجه مثبت این حرکات را میتوانیم در بازار مشاهده کنیم.
یا آقای مخبر معاون اول رئیس جمهور در یک سخنرانی مطرح کرد که با هر کشوری که مذاکراتی انجام دادیم چند ساعت بعد آمریکاییها سبب به هم خوردن آن توافق شدند که امروز این افراد متوجه شدند که باید با آمریکا مذاکره کرد.
برای افزایش مشارکت نیازمند افزایش اعتماد عمومی هستیم و افزایش اعتماد عمومی نیز با حل معیشت مردم رقم میخورد و یکی از راههای، حل معیشت مردم نیز مذاکرات است.
جریان احمدی نژاد در حال ورود به انتخابات اسفند ماه است
برگزیده های ایران: ارزیابی شما از ترکیب مجلس آینده چیست؟ کدام طیف به نظر شما میتواند اکثریت مجلس دوازدهم را در دست بگیرد؟
تصور من این است که انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی یک دعوای خانوادگی است. یعنی در بین خود اصولگرایان اختلافاتی وجود دارد. به نظر بنده ۴ جریان از حزب اصولگرا برای مجلس آینده در حال تلاش هستند تا بتوانند به مجلس راه یابند. یک جریان به نظر بنده جریان احمدی نژاد است که طبق اخباری که بنده دارم اقدامات و کارهایی با رویکرد انتخاباتی دارند.
جریان دوم جریان پایداری است که رفتار این جریان حتی صدای آقای حداد عادل را نیز درآورده است. ایشان به این جریان میگوید که آنقدر شور انقلابی بودن را در نیاورند. جریان سوم جریان شورای ائتلاف و جریان چهارم نیز شورای وحدت است.
به نظر بنده انتخابات اسفند ماه، جنگ و رقابت بین این چهار جریان است. البته یک پیشنهادی نیز دارم با جریان احمدی نژاد کاری ندارم؛ اما به نظر بنده سه جریان پایداری، شورای ائتلاف و شورای وحدت به یک نتیجه برسند و افراد عاقل و بالغ را راهی مجلس کنند تا دلسوز مردم باشند.
نمره مجلس یازدهم ۱۰ و نمره مجلس دهم ۱۵ است
برگزیده های ایران: اگر بخواهید کارنامه مجلس یازدهم را بررسی کنید چه نمرهای به آن میدهید؟ مهمترین کار آنها و بزرکترین مشکل این مجلس چه بود؟
به یکی از این نمایندهها گفتم یاشاسین؛ به من گفت که این کلمه را نگو چون من را یاد کلمه شاسی بلند میاندازد. خب! این عملکرد مجلس است که واقعاً چه نمرهای به آن میتوان داد؟ همه هنر آن این است که این شاسی بلندها را چگونه تقسیم کند و این خیلی بد است.
اما مورد اول ساختاری است. یعنی باید یک اصلاحات ساختاری رقم بخورد توجه کنیم که ۶۰ درصد مردم در انتخابات سال ۹۸ برای مجلس یازدهم شرکت نکردند.
یعنی این مجلس سر هم ۱۵ درصد جمعیت حدود نه و نیم میلیون را شامل میشود که این یکی از مشکلات اصلی است. اگر مشارکت حداکثری باشد آن زمان مجلس در رأس امور خواهد بود. مثلاً در حوزه کرج از یک و نیم میلیون واجد شرایط فردی با ۲۷ هزار رای وارد مجلس شده است یعنی با دو درصد رای وارد مجلس شده است.
مورد دیگر، عملکرد مجلس است. مثلاً در بررسی لایحه عفاف و حجاب بهانه کردند که نظرات زیاد است و زمان کم که بررسی آن را به یک کمیسیون فرستادند که اگر تصویب این لوایح و طرحها شفاف در صحن علنی باشد اعتماد به مجلس بالا خواهد رفت. یعنی اقداماتی که باید رقم بخورد در مجلس برای افزایش مشارکت شود نمایندگان دست به کاری میزنند که مشارکت حداقلی شود.
در تصویب طرح صیانت، در مجلس دهم بنده به آقای آذری جهرمی ایراد میگرفتم که چرا به دنبال فیلترینگ فضای مجازی است که مطرح میکرد دولت و شورای انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی تصمیم بر فیلترینگ گرفتند. در این مجلس نیز طرح صیانت به دور از چشم مردم به یک کمیسیونی سپرده شد. حرف بنده این است که با مردم غیر شفاف رفتار کردند. به نظر بنده خود مجلسشان و جایگاهش را پایین آورده است.
از این رو به مجلس یازدهم زیر ۱۰ نمره میدهم با توجه به مشارکت حداقلی و نقص ساختار، اما عملکرد مجلس طوری نبوده است که بالای ۱۰ نمره بگیرد.
برگزیده های ایران: به مجلس دهم چه نمرهای میدهید؟
درباره مجلس دهم اگر بخواهم نمره بدهم ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که مشکل مجلس دهم در جای دیگری بود. یک جریانی به نام مستقلین ولایی درست شد که مشخص نبود با اصلاح طلبان هستند یا با اصولگرایان.
لاریجانی درمجلس دهم دوگانه رفتار میکرد
برگزیده های ایران: به آقای لاریجانی کنایه میزنید؟
بله ببینید ما بگو مگوهایی با آقای لاریجانی داشتیم. مثلاً یک گروهی درست کرده بود به نام مستقلین ولایی، در مباحث خارجی مثلاً در بحث FATF، CTF و برجام با اصلاح طلبان همراهی میکردند ولی در مباحث داخلی مثلاً طرح عفو عمومی و غیره به سمت اصولگرایان غش میکردند.
مثلاً در مجلس هشتم ۴۰، ۵۰ اصلاح طلب در آن مجلس حضور داشتیم آن زمان میتوانستیم بگوییم که با این تعداد نمیتوانیم چیزی را که میخواهیم تصویب کنیم، در مجلس دهم میتوانستیم چیزهایی را تصویب کنیم، اما سر بزنگاه اجازه نمیدادند که تصویب شود.
مثلاً در مجلس دهم قصد داشتیم که ساختار صدا و سیما را اصلاح کنیم؛ زیرا صدا و سیمای فعلی راضیکننده نیست، اما هر بار خواستیم قانون اداره صدا و سیما را اصلاح کنیم با ۴ یا ۵ تا، رای نمیآورد و خود آقای لاریجانی در رای نیاوردن آن نقش داشت. یعنی نقش آقای لاریجانی در مجلس دهم پررنگتر بود و برای اصلاح طلبان در آن مجلس قدرت مانوری وجود نداشت با توجه به چنین مشکلی بنده به مجلس دهم نمره ۱۴ یا ۱۵ میدهم.
برگزیده های ایران: مهمترین چالش پیش روی مجلس آینده از نگاه شما چیست؟
اگر واقعاً دلسوز مردم هستند بروند و ببینند علت کاهش مشارکت چیست راههای افزایش اعتماد عمومی و تقویت مشارکت را پیگیری کنند.
برگزیده های ایران: کلماتی را میگویم شما نظر و کامنتی درباره آن بگذارید؟
برگزیده های ایران: خاتمی
بنده فکر میکنم آقای خاتمی آن محبوبیت را در بین اصلاح طلبان همچنان دارد، اما در عرصه کنشگری سیاسی خیلی نمیتواند قدرت مانور داشته باشد.
برگزیده های ایران: رئیسی
آقای رئیسی بنده خدا اگر فکر میکرد چنین گرفتاریها پیش رویش است بعید میدانم که ریاست جمهوری را قبول کند.
برگزیده های ایران: روحانی
آقای روحانی به نظر میرسد که در زمان خود خیلی از کارها را میتوانست انجام دهد ولی اکنون دیر شده است و فرصتی به آن دیگر نمیدهند.
برگزیده های ایران: رئیس فعلی جبهه اصلاحات [آذر منصوری]
ما در بحث جبهه اصلاحات این اشکال را وارد دانستیم که چرا اشخاص حقیقی حضور دارند؛ زیرا ما همیشه طرفدار حزب بودیم و بیان میکردیم که باید احزاب حضور داشته باشند؛ لذا واقعاً در انتخاب رئیس فعلی جبهه اصلاحات ما نقشی نداشتیم. یعنی مخالف وجود اشخاص حقیقی هستیم.
برگزیده های ایران: احمدی نژاد
آقای احمدی نژاد تعیین کند که با خود چند چند است. یعنی اگر میخواهد واقعاً در عرصه بیاید هنرمندان حضور داشته باشد و اگر قصد حضور ندارد چرا این بازیها را در میآورد.
برگزیده های ایران: دولت سیزدهم
دولت سیزدهم تجمیع بعضی از تضادها است. تقریباً از همان تیم اقتصادی اولش کمتر کسی باقی مانده است. اینکه آقای رئیسی مطرح میکرد برای مسکن برنامه دارم، در بحث اشتغال و در بحث فیلترینگ که حرفهایی زد اما در عمل رفتار دیگری را انجام داد.
برگزیده های ایران: ایران
عشق همه ما ایران است. یعنی معتقد هستم که براندازان بیخود میکنند فکر کنند که میتوانند ضربه به ایران بزنند یا عنوان میکنند که طرفدار ایران هستند اما در واقعیت آنطور نیست. همه باید به پای ایران بایستیم.
برگزیده های ایران: مصطفی کواکبیان
بنده از خدا میخواهم که تشخیص تکلیف بنده را یک طوری تعیین کند که آخر عاقبت ما ختم بخیر شود.
برگزیده های ایران: خیلی ممنون که این وقت را برای انجام گفتگو به ما دادید.
/