به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، نشست ادبی «یا منصور امت» در راستای خونخواهی شهید اسماعیل هنیه و شهید فؤاد شکر، با حضور جمعی از اهالی شعر و ادب حوزه ایران فرهنگی شب گذشته، ۱۴ مردادماه با اجرای سید مسعود علوی تبار و به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.
سید مسعود علوی تبار شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی بیان داشت: دفاع از مظلوم و دفاع از حق، عملی نیکو و پسندیده است که هم در دین و آیین اسلامی ما و هم در تاریخ پهلوانی و اساطیری ما، بسیار از آن یاد شده است. در آیات متعدد قرآن خداوند با تعابیری نظیر «ذو انتقام » از خود یاد کرده است و انتقام گرفتن از ستمکاران را حق مشروع مظلومین دانسته است و بر آنان که جنگ برآنان تحمیل شده است، اجازه جهاد، و وعده یاری داده است که از حق دفاع کنند.
علوی تبار ادامه داد: در ادبیات حماسی ایران یعنی در شاهنامه فردوسی و در داستانهای متعلق به دوران اساطیری و افسانهای آن، از خونخواهی که از آن با عنوان کینخواهی نام برده شده است، میبینیم که کینخواهی محور اصلی حماسه ایرانیان و عامل اصلی نبردهای آنان را تشکیل میداده است.
به گفته این کارشناس ادبی؛ ایرانیان در مقابل کشتار دشمنان به هیچ عنوان سرتسلیم فرود نمیآوردند و به کینخواهی که برای آن حرمت خاصی قائل بودهاند، بر میخواستند.
وی افزود: از نخستین کینخواهی ایرانیان که در عهد کیومرث و برای خون سیامک بود، تا کینخواهی فریدون از فرزندانش سلم و تور، به گناه کشتن تورج، و همچنین از مهمترین کینخواهیها که خونخواهی سیاوش است، تا زمانی که رستم قبل از جان دادن به شغاد کشنده خود میگوید:« فرامرز پور جهان بین من/ بیاید بخواهد ز تو کین من». این کینخواهی و خونخواهی ایرانیان همواره در دفاع از مظلوم، و امری پسندیده همراه با عزت و در خور افتخار بوده است.
در این نشست که با بداههنویسی محسن شعبانی همراه بود، شاعرانی همچون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، سید مسعود علوی تبار، رسول شریفی، محمد علی یوسفی، علی مزمل، سید تصور مهدی، سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی، نغمه مستشار نظامی، فاطمه نانی زاد، نجمه پورملکی، سیده کبری حسینی بلخی، فاطمه سادات پاد موسوی، عارفه دهقانی، صامره حبیبی، صبا فیروزی، فرزانه قربانی، آسیه مراد پور، امالبنین بهرامی، و فاطمه ناظری حضور داشتند. برخی از اشعار ارائه شده در این نشست را میتوانید در ادامه بخوانید:
نغمه مستشار نظامی
جام حماسه منتظر نام حیدر است
پایان این محاصره در فتح خیبر است
میایستم مقابل گودال قتلگاه
آنجا که چشمهای تو در خون شناور است
زینب منم که ماندهام اینجا هزار سال
جانی که رفت از تن تو جان خواهر است
هر غنچه شهید که خون میخورد چو شیر
همبازی شقایق شش ماهه، اصغر است
خون شهید میشکند پشت ظلم را
هرجا گشایشی است دراین ره ازآن در است
قدس شریف، قبله اول، به هر اذان
چشم انتظار نغمه اللهاکبر است
این انتظار را به بهاری تمام کن
چشم انتظار توست جهانی قیام کن
فاطمه نانی زاد
داغ تو میان سینهها مهمان است
مهمان، ما را عزیزتر از جان است
ای ذبح عظیم قدس، ای اسماعیل
خونخواهی تو وظیفهٔ ایران است
رسول شریفی
هر چند که مظلومتر از هابیلیم
در معرکه نبرد چون سجیلیم
بر دست گرفتهایم جان در ره عشق
ما منتقمان خون اسماعیلیم
نجمه پورملکی
شبی از غصه مهمانکُشی کشتند تهران را
و تو ای قدس شاهد باش این سیل خروشان را
دل جمهوری اسلامی ایران به درد آمد
در آغوش حرم دیدم روان تابوت مهمان را
به خونخواهی یاران شهیدش آمده، بشنو
صدای حاج قاسم در بلندیهای جولان را
فلسطین بعدِ اسماعیل تنها مانده؟ نه، هرگز
به پا کرده خدا در قلب عالم تازه طوفان را
دگر چیزی نمانده تا ورق در جنگ برگردد
و میبینی بهزودی انتقام سخت ایران را
ندیدم قوم کودککشتر از خیبر که در غزه
به مشت آهنینش میزند هر روز طفلان را
به مغنیّه، به موسی صدر و یارانِ ابومهدی
بگو از کربلا تا قدس طی کردیم میدان را
اذان سرخ پرچم در هوای جمکران پیچید
دوباره خواب میبینم دوباره خواب باران را
سیدحکیم بینش (افغانستان)
پاشید خونت تا خودآگاهی بیاید
بر سرزمینت آنچه میخواهی بیاید
اینبار ما با خون اگر خون را نشوییم
آوازهامان از بن چاهی بیاید
با وعدۀ صادق نه ما را میشناسند!
بگذار ساعات سحرگاهی بیاید!
گوسالهای هرچند میپاشد زر اما
دیگر نمیترسیم گمراهی بیاید
روزی به زودی میرسد کان منتقم هم
با پرچم سرخش به خونخواهی بیاید
ام البنین بهرامی
ما شیعیان حیدر و از نسل سلمانیم
ما موجهای ناطق لبریز طغیانیم
وقتی به خاک میزبان صهیون تجاوز کرد
ما هم به رسم خویشتن خونخواه مهمانیم
سیده کبری حسینی بلخی(افغانستان)
عبدالسلام، احمد ابوالعبد، مرحبا
خاک شهادت است، بیا سمت ما، بیا
ای شصت سال زیسته در هر قدم شهید
وقت است کوچ عشق سوی خاک اولیا
مردن به خاک و مذبح آزادگان خوش است
اینجا خوش است مژده یا ارجعی، هلا
بیگانه نیست مرد خدا با صلای مرگ
چشمش به در که کی رسد آن پیک آشنا
ما خون شریک، درد شریک و وطن شریک
خونخواه توست ملت ایران از اشقیا
هنگام فتح و وعده صادق رسیدهاست
این وعده دادهاست ازاین پیشتر خدا
ای مرد مرد مرد، “هنیاًلک” این وصال
این عشق، این شجاعت، این صبر، این وفا
علی مزمل (پاکستان)
در هوا، در موج دریا خون اسماعیل ماست
هر طرف در دشت و صحرا خون اسماعیل ماست
ما مسلمانیم و بر ما فرض خونخواهی بود
همنوا با خون دلها خون اسماعیل ماست
نیست خواهد گشت اسرائیل از روی زمین
وعده و پیمان ما با خون اسماعیل ماست
این نشانِ نصرِ اَلله است بر روی زمین
مُهر پیروزی و امضا خون اسماعیل ماست
سر بداران در زمین و قدسیان در آسمان
بی امان غرق تماشا خون اسماعیل ماست
شهر راولپندی و لاهور و مولتان در غمند
زخم های قلبها را خون اسماعیل ماست
مردمان کشور من طالب خونخواهیاند
این حقیقت وعدهای با خون اسماعیل ماست
صبا فیروزی
طنین صورِ اسرافیل حتمی است
فرو پاشی اسرائیل حتمی است
جهان در قامت سرخ قیام است
تقاص خون اسماعیل حتمی است
شعبان کرمدخت
فلک را میشناسم، هم بر این سامان نمیماند
صدای روشن تو در جهان پنهان نمیماند
نتانیاهو همان شارون چندین سال پیش ماست
یقین دارم که این دیوانه مثل آن نمیماند
هزاران دوست داری، در کنار دشمنان امّا
ببین که دوست با تو بر سر پیمان نمیماند
صدای خون تو رازیست، یک تاریخ شیداییست
پس از تو نیز “اقصی” خالی از “توفان” نمیماند
تو دیدی صحبت از پیمان ابراهیم یعنی چه:
جز ایران با تو کس تا نقطهی پایان نمیماند
تو رفتی و صدای خون بیدار تو میگوید
در و دیوار غزّه تا ابد ویران نمیماند
ظهور است و صدای مهربان حضرت مهدی ع
برای دشمنانت فرصت”جولان”نمیماند
گلوی عاشقت رازیست در آیینهی تاریخ
که “اسماعیل” جان بی جذبهی جانان نمیماند
لبت یک روز در قاب فلسطین میزند لبخند
صدای آه مظلوم تو سرگردان نمیماند
سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی
رفت ابراهیم اما راه ابراهیم، نه
غم زده هستیم اما خسته و تسلیم، نه
رفت اسماعیل اما نام او تابنده شد
کشته نه! در اصل از امروز نامش زنده شد
همچو عطری پخش شد در شهر و کوی انجمن
کشته شد در خانه ی ما، میهمان هم وطن
در مرام ما وطن غزه ، یمن ، یا کربلاست
در مرام ما وطن زیباتر از جغرافیاست
در مرام ما وطن شهر و حصار و مرز نیست
هم وطن با ماست هرکه در دلش حب علیست
هم وطن با ماست هر مستضعف روی زمین
هرکه راهش راه ما باشد ، وطن یعنی همین
مکتب ما مکتب آن عاشقان سرجداست
پرچم ما پرچم خون خواهی خونِ خداست
در قنوت ما شهادت حاجت مردان ماست
راه ما راه حسین و نهضت ما کربلاست
ما نمیترسیم از خون و شهادت محوریم
گوش کن صهیون، بدان، ما وارثین خیبریم
گوش کن صهیون که هنگام نبرد خیبر است
گوش کن صهیون، صدای ذوالفقار حیدر است
گوش کن اینبار موسی آمده در این میان
با عصایش رفع گردد سِحرتان ای ساحران
این صدای کشتی نوح است، طوفان پیش روست
لشکر ایرانیه اولاد سلمان پیش روست
ما نمیترسیم از رقص میان خاک و خون
پیش ما مردن بُوَد انا الیه راجعون
هرکه شد کشته نصیبش دیدن دلدار شد
هرکه شد بی سر برای دلبرش، سردار شد
ما نمیترسیم از کشته شدن ای رذل پست
مرگتان نزدیک شد ای قوم گوساله پرست
بر سر و روی شما باران سجیل آمده
گوش کن ای ابرهه، وقت ابابیل آمده
لحظه مرگت بگو با حال زار احتضار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
میترا ملک محمدی
پیراهن مهمان وطن خونین است!
هشدار که خط قرمز ما این است
مهمان عزیز وطنم اسماعیل؛
ولله که انتقاممان سنگین است
فرزانه قربانی
در لحظه تشییع تو ایران برخاست
موجی شد و چون خروش طوفان برخاست
نابود شود دشمن غزه وقتی
سجیل به خون خواهی مهمان برخاست
عارفه دهقانی
شد سبکبال و سوخت نیمهٔ شب!
خبرِ داغِ صبح ،سنگین است!
باز در دوری از وطن،یک مَرد،
رویَش از خونِ خویش،رنگین است
رقصِ جولان،میانِ خون کردند!
رهبرانِ مقاومت، با عشق!
مثلِ قاسم، هنیّه مهمان بود!
شهر، شرمندهٔ فلسطین است!
خون او روی خاک ایران ریخت!
همه خونخواه آن شدیم امروز…
_و مِنَ المُجرِمینِ منتَقِمون! _
صدقِ این وعده،سخت،شیرین است!
خاکِ بیروت،غزه و ایران،
خاکِ بغداد،سوریه،لبنان،…
هرزمین، از مقاومت دَم زد،
دَمِ او چون جهادِ تبیین است
خونِ دل خوردهایم این مدت
از جنایاتِ قلبِ اسرائیل!
محوِ کامل اگر شود صهیون،
تازه قدری به درد، تسکین است
سید تصور مهدی (هندوستان)
چو امواج مهیب نیل برخیز
برای مرگ اسرائیل برخیز
ز غیرت این صدا آید مکرر
به خونخواهی اسماعیل برخیز
صامره حبیبی
خاک وطنم به خون تو رنگین است
خونخواهی تو برای آن تسکین است
مهمان عزیزی که شهید القدسی
داغ تو برای قلب مان سنگین است
زهرا آراسته نیا
از کربلا با خون دل پیشینه داریم
سر می دهیم و چشم بر آدینه داریم
ما فاتحان قله ها هستیم هرچند
از خارها بسیار بر پا پینه داریم
چیزی به جز خونخواه بودن نیست تقدیر
ما را که داغ میهمان بر سینه داریم
ایران، زمین شیرمرد و شیرزنهاست
هم رستم و هم زال و هم تهمینه داریم
در اوج، شاهینیم ما، کی وقت ماندن
پای اداهای تو ای بوزینه داریم
نابودی ات حتمی ست با سجیل هامان
از تو به قدر آسمان ها کینه داریم
از احمدی روشن گرفته تا هنیه
آتش به سینه از غمی دیرینه داریم
امروز قدر خنده هایت را بدان که
فردا برایت گریهای بیشینه داریم
راضیه جبه داری
ما آه تو هستیم همه اسماعیل
همراه تو هستیم همه اسماعیل
مهمان عزیز ملت ایرانی
خونخواه تو هستیم همه اسماعیل
آسیه مرادپور
دستتان آلودهتر بر قتل خواهد شد یقین
انتقامی سختتر هم سهل خواهد شد یقین
خاکِ حیفا و تل آویو از جسدهای شماست
خاکِ غصبی، مدفنِ نااهل خواهد شد یقین
سعیِ نامشروعتان بر دورِ باطل بوده است
قصدِ قاطر، راهیِ اسطبل خواهد شد یقین
حرمتِ مهمانِ رهبر در حریمِ ما شکست
پاسخِ ما ضربهای بر طبل خواهد شد یقین
ناجوان مردانه در خواب از نفس انداختید
خوابتان آشفتهتر از قبل خواهد شد یقین
رسمتان مهمانکشی، اِی نانجیبان این خطا
برگه پایانیِ این فصل خواهد شد یقین
خونِ پاکان چون دژِ مستحکمی در حفظِ ماست
ضامنِ امن و بقای نسل خواهد شد یقین
خشمِ ما از کشتنِ قاسم سلیمانی به جاست
داغِ سنگینِ هنیئه وصل خواهد شد یقین
این شروعِ تازه ای از خشمِ خون خواهیِ ماست
مرگِ اسرائیل جعلی اصل خواهد شد یقین
/