خبرگزاری برگزیده های ایران- مجتبی برزگر: کوروش زارعی را در کوچه و خیابان به نام برادر حضرت یوسف(ع) صدا میزنند. او در «رستاخیز» و «مختارنامه» هم اگرچه سکانسهای کمتری ایفای نقش داشت اما بازی تأثیرگذارش باعث شد تا در ذهن مخاطب بماند.
همکاری با جواد افشار در سریال «آنام» و «کیمیا» اتفاق دیگری در بازیگری زارعی بود و نقشهای منفی بهخصوص در «کیمیا» را تجربه کرد. اما اگر عقبتر برویم این هنرمند شناخته شده اولین بار سال ۱۳۸۵ با سریال «جابر بن حیان» جواد افشار به تلویزیون آمد.
گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند سریال یوسف پیامبر، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای کوروش زارعی محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون عنایت بخشی، فاطمه طاهری، اکبر عبدی و جعفر دهقان را تجربه کرد.
.
اما بخش مهمی از کارنامه هنری کوروش زارعی به بازی در سریال «یوسف پیامبر» برمیگردد. زارعی سال ۱۳۸۷ در سریال «یوسف پیامبر» نقش مهمی ایفا کرد و توانست با مهارت خود، آن نقش و همچنین خودش را میان مخاطبان تلویزیون مطرح کند. او توانست با بازی در سریال یوسف پیامبر تجربه بازیگری موفقی برای خود رقم بزند.
در کنار کارهای تلویزیونی و حتی بعضاً سینمایی اما کوروش زارعی بیشتر سعی کرد در تئاتر حضور داشته باشد و حتی مسئولیت اداره کل هنرهای نمایشی حوزه هنری را برعهده دارد. در این میان هم به عنوان کارگردان و حتی بازیگر در تئاترهای آیینی و دفاعمقدسی بیشتر حضور پیدا کرد. مخصوصاً فعالیتی که سالها در جریان پیادهروی اربعین دارد.
او در جریان گفتوگو با برگزیده های ایران به همایش بینالمللی تئاتر مردمی پیادهروی اربعین اشاره کرد که هفتمین دوره آن به صورت مفصلتر هم برگزار میشود. در لا به لای صحبتهایش روی این نکته تأکید داشت که اجرای تعزیه و نقالی در نجف، کربلا و پیادهروی اربعین مثل سالهای قبل برقرار است. حتی نمایش «قهرمان کوچک» ویژه گروه سنی کودک و نوجوان به زبان فارسی و عربی نیز اجرا خواهد شد. نکته جالب در میانِ صحبتهای او نذر فرهنگی است که تئاتریها دارند و هیچکدام بابت این اجراها در طول این سالها پولی دریافت نکردهاند.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری برگزیده های ایران با کوروش زارعی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بهصورت ویدئویی و مکتوب پیشِروی مخاطبان است:
تعزیهها و تئاترهایی که در پیادهروی اربعین پا گرفت
* بگذارید گفتوگو را از اینجا آغاز کنیم که بسیاری از چهرهها رفتند و در این مسیر دلدادگی و ارادتشان را نشان دادند و به گونهای نقش مبلغ و مروجدهنده را نیز ایفا کردند اما شما رفتید و در این پیادهروی تئاتر، تعزیه، نقالی و پردهخوانی کردید. چطور شد رفتید و پاگیرِ پیادهروی اربعین شدید؟
من سال ۱۳۹۵ که به عنوان مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری منصوب شدم دیدم سیل جمعیتی در مسیر پیادهروی اربعین قرار میگیرند که کار فرهنگی درست و مطلوبی برایشان انجام نمیشود؛ کار فرهنگی در حد ۴ بنر و پلاکارد نیست. آن موقع اصلاً خبری از اجرای سرود، شعرخوانی و برنامههای فرهنگی و هنری جذاب برای مخاطبین و زائران امام حسین(ع) نبود. به همین خاطر گفتیم فرصت مناسبی است ما برای مخاطبان اربعین برنامه داشته باشیم.
همان موقع رهبر معظم انقلاب بحث تمدن نوین اسلامی را مطرح کردند. به واسطه اینکه شیعیانی از کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی کشورهای عربی آنجا حضور داشتند و میدانستیم تئاتر به عنوان یک هنر زنده و پویا میتواند گفتوگویی بیواسطه با مخاطب خودش داشته باشد و تأثیر مستقیمی بگذارد. از این رو، میتواند اتفاق خوبی برای ایجاد آن گفتوگوی تمدن نوین اسلامی بین مسلمانها ایجاد کند.
سال اولِ این همایش بینالمللی تئاتر را با ۴۰ یا ۵۰ نفر شروع کردیم و همان سال هم میدانستیم که بخش عمدهای از مخاطبان ما عربزباناند، لذا یکی دو کار تعزیه عربی هم با خودمان همراه کردیم و با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. همان سال اول نزدیک به ۲۰۰۰ مخاطب، تماشاگر اجرای تعزیههای عربی شدند. ما نمایشها را طوری تنظیم کرده بودیم که زیاد طولانی نشود. چون به هر حال زائر پیاده آمده و خسته است؛ در حدی که یک توقف کوتاهی داشته باشد و آب و چایی بنوشد و رفع خستگی کند نمایشها را ۱۵ تا ۲۰ دقیقه درنظر گرفته بودیم.
وقتی حرکت میکنیم دو روز در نجف هستیم و اظهار ارادت به حضرت علی(ع) داریم و از ایشان اجازه میگیریم و دو روز اجرا میکنیم. سپس ۴ روز در مسیر پیادهروی اربعین در موکبهای مختلف و دو روز در کربلا اجرای برنامه داریم. سال اول با استقبال خیلی خوبی مواجه شد و بازتابهایش به هنرمندان و عوامل تئاتر آیینی و ارزشی ما رسید و سال بعد با ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر رفتیم.
ماجرای نذر فرهنگی و هنرمندانی که از تئاترهای اربعینی، دستمزد نگرفتند
تحلیل ما این بود که هنرمندان سختیها را ببینند میگویند که سال دیگر نمیرویم اما بارها این نکته را شنیدم همین که برمیگشتند و هنوز ماه صفر تمام نشده، دلشان برای پیادهروی اربعین تنگ شده است. لذا با انگیزه بیشتر خودشان را برای سال بعد مهیای این سفر میکنند. بسیار خدا را شاکرم این مسیر و نمک سفره حضرت اباعبدالله(ع) ما را پاگیرِ خودش کرد.
امسال هفتمین سالی است که انشاءالله این همایش بینالمللی را در مسیر پیادهروی اربعین انجام میدهیم. آنقدر این کارها ارزشمند و لذتبخشاند که بعد از تجربه سه دهه کار مذهبی در سینما، تئاتر و تلویزیون میگویم کار برای اباعبدالله(ع) و اهلبیت سخت است و این سختیها همه لذتبخشاند.
آدمی وقتی نمکگیر این سفره میشود دیگر نمیتواند رهایش کند و دست خودش نیست. نکته جالب این است که هیچ کدام از هنرمندانی که آمدند و اجرا داشتند هیچ دستمزدی نگرفتند و نمیگیرند. کاملاً نذر فرهنگی است؛ در واقع هرکسی به انحاء مختلف در این مسیر کار میکند و ما هم با این کار هنری نذر فرهنگیمان را ادا میکنیم.
هنرمندانی که خواهش میکنند ما را به کربلا ببرید و در تئاترهای اربعینی بازی کنیم
* شما به این نکته اشاره کردید که هیچکدام دستمزدی نمیگیرند و نذر فرهنگی است. این عشق و ارادت به امام حسین(ع) از کجا میآید؟
بگذارید این نکته را یادآوری کنم که اینطور نیست در عرصه فرهنگ و هنر در بین هنرمندان آدمهای بیاعتقادی وجود داشته باشند اتفاقاً خیلی از هنرمندان ما هستند که عاشق دین و مذهب و اهلبیتاند؛ مجالی برایشان پیش نیامده که خودشان را عرضه کنند. یک وقتهایی سر پروژههای سینمایی و تلویزیونی بیشتر این اتفاق میافتد موقع نماز میشود سجادهام را میاندازم نماز میخوانم بسیاری با تعجب به من نگاه میکنند. بارها شده سرپروژهای نماز خواندم بعد دیدم آدمهای دیگر هم آمدند نماز خواندند. آنها اتفاقاً به من میگویند خدا خیرت بدهد، تو شروع به نماز خواندن کردی ما هم جرأت پیدا کردیم که بیاییم و نماز بخوانیم.
یعنی در همان پروژهها آدمها رودربایستی دارند یا میترسند حرف به آنها بزنند و یا در واقع بعضی از آدمها به آنها طعنه بزنند، جرأت نمی کنند حتی نمازشان را بخوانند. خدا رحمت کند علی سلیمانی همیشه میگفت کوروش تو چه دل و جرأتی داری من جایی خلوت پیدا می کنم کسی نبیند سجادهام را میاندازم و نمازم را بخوانم؛ این دغدغه همیشه برایم وجود داشته چرا این اتفاق باید سر پروژههای ما بیفتد و کسی جرأت نکند نمازش را بخواند؟
اما این اعتقاد قلبی است و بارها در همین پروژه تئاتر و تعزیه که در جریان پیادهروی اربعین داریم از بین هنرمندان خصوصاً تئاتریها به ما گفتهاند خیلی دلمان میخواهد تا به حال کربلا نرفتیم و میخواهیم برای امام حسین(ع) کاری انجام دهیم؛ از ما خواهش کردهاند که آنها را به کربلا ببریم. من در طول این سالها آنقدر کربلا اولی با خودم اربعین به کربلا بردم و آمدند و نمکگیر این سفره شدهاند.
بسیاری از همین هنرمندان برگشتند و در ایام محرم و صفر به طور مستقل تئاتر مذهبی کار کردند. همین روزها که میشود از ما میخواهند به کربلا بیایند و اجرای برنامه داشته باشند.
حاشیههای جالب تعزیهها/زن عراقی که میکروفون از تعزیهخوان گرفت
* شاید برای مخاطبین جالب باشد در همان تعزیهها و اجراهای نمایشی که اشاره کردید زائرین خصوصاً عراقیها در میان استقبالهای پرشورشان، منقلب شدهاند و حتی میکروفون از تعزیهخوانِ شما گرفتهاند. یک مقدار از این حواشی جذاب برای ما بگویید.
از سال سوم مردم سراغ ما را میگرفتند؛ به گونهای که تازه وارد نجف میشدیم و زیارت امیرالمومنین(ع) مشرف میشدیم در حرم به ما گفتند امسال هم دوباره شما برنامه دارید؟ یعنی برای مردم جا افتاده بود و منتظر تماشای این تئاترها و تعزیهها میماندند چون در کشور عراق چنین کارهایی که ما انجام میدهیم وجود نداشته است. ما یک جریانسازی کردیم که الان هنرمندان عراقی هم در ایام اربعین با بضاعت و توان هنریشان این کارهای ما را انجام میدهند.
به حواشی اشاره کردید؛ وقتی تعزیه اجرا میکردیم زنها بودند که خاک بر سر و صورت میریختند و میآمدند عزاداری میکردند. یادم میآید یکی از تعزیهها که درباره شهادت حضرت اباعبدالله(ع) بود زنان عرب آمدند و بر سر جنازه نمادین امام(ع) نشستند و خودشان عزاداری و سینهزنی کردند. یعنی مجلس را عملاً از دست ما گرفتند.
تحت تأثیر تعزیهای قرار گرفته بودند که به زبان فارسی اجرا میشد اما اتمسفر و حال و هوای اجرا آنها را درگیر خودش کرده بود. البته زنهای زیادی پای مجلس ما به سبک و شیوه عراقی، عزاداری کردند و از این دست اتفاقات جذاب در این سالها زیاد داشتیم. خوشبختانه همایش بینالمللی ما در مسیر پیادهروی اربعین جا افتاده و هنرمندان زیادی از اقصینقاط میهن اسلامی یا خودشان به صورت مستقل و یا از طریق فراخوان ما اقدام میکنند و در این برنامههای هنری، تئاتری و تعزیهای مشارکت دارند.
خوشبختانه این جریان در کشورهای دیگر هم تأثیر داشته و من امیدوارم که سالهای دیگر نه تنها از ایران و عراق، بلکه از پاکستان، افغانستان، باکو و کشورهای اسلامی دیگر هم این اجراها را داشته باشند و گروههایشان هنرهایشان را به رخ بکشند.
تئاتر عروسکی درباره حضرت علیاصغر(ع) اجرا میشود
* شما اجرای چند زبانه و نمایش عروسکی هم داشتید؟
بله ما تعزیه به زبان عربی، فارسی و ترکی داریم که اجرا میکنیم. همچنین نقالی، پردهخوانی تئاتر خیابانی و مقتلخوانی هم در معرض نگاه مخاطب قرار میگیرد. امسال تئاتر عروسکی کودک و نوجوان با موضوع حضرت علی اصغر(ع) و عنوان «قهرمان کوچک» داریم که به زبان عربی به نمایش درمیآید. سال گذشته هم برای اولین بار همراه خودمان دو سه گروه سرود عربی هم بردیم و بسیاری از کودکان و نوجوانان مخاطب این سرودها میشدند. اما دیدیم باز هم جا دارد برای کودکان و نوجوانان کارهای دیگری شود به اجرای تئاتر عروسکی روی آوردیم.
بارها در پیادهروی اربعین احساس کوچکی و حقارت کردم
* اگر بخواهیم وارد پیادهروی اربعین شویم؛ کوروش زارعی به حرم امام حسین(ع) میرسد و با خودش میگوید هیچچیزی برای گفتن ندارم؛ ماجرا چه بود؟
همینطور بوده؛ واقعاً چیزی برای گفتن نداشتم. یعنی هم در مسیر پیادهروی قدم برمیدارید تا به حرم حضرت اباعبدالله(ع) برسید و هم وقتی که در خیلِ عظیم عشاق قرار میگیرید. همینطور وقتی عاشقان امام حسین(ع) در بینالحرمین عاشقانه بر سر و سینه میزنند تو احساس حقارت و کوچکی میکنی و با خودم میگویم من چه کسی هستم و هر کاری که میکنم محلی از اعراب ندارد.
به دلیل اینکه دریایی از اخلاص را با چشمانمان میبینیم. بچه کوچکی که با اخلاص ایستاده و دستمال کاغذی میدهد تا زائران حسینی عرقِ جبین پاک کنند تا آن بچهای که پارچِ کوچکی دست گرفته و به زائران آب میدهد. همه در این مسیر هستند از کودک ۷، ۸ ساله تا پیرمرد و پیرزن ۸۰، ۹۰ ساله که مخلصانه به زائران امام حسین(ع) خدمت میکنند.
وقتی این صحنهها را میدیدم با خودم میگفتم خدمت من خیلی ناچیز است و اصلاً به حساب نمیآید. اصلاً نکتهای که باعث همین پاگیر شدن در این مسیر میشود همین اخلاصهای زیبا و صحنههای بدیع و جذاب است که شما در مسیر پیادهروی اربعین از مردم چه پیر و جوان و کودک و نوجوان میبینید.
روایت کوروش زارعی از لائیکهایی که با پیامِ علی سلیمانی به کربلا آمدند
* اسم علی سلیمانی را آوردید که هنوز هم اظهارات و خاطراتش درباره پیادهروی اربعین در ذهن مخاطبان باقی مانده است. با خود شما هم در این پیادهروی حضور پیدا کرده؛ حالا که بدون او میروید چه احساسی دارید؟
همیشه که در این مسیر قدم برمیداریم مخصوصاً به موکب ۱۱۲۰ میرسیم یاد علی سلیمانی میکنیم. شاید جالبترین اتفاق همان روایت علی باشد. یک پیامی در گروهی داد و آن آدمها اصطلاحاً خارجی و لائیک سال بعد آمدند اربعین و دیدند که چه مسیر باشکوه و جذابی است. علی خودش با آنها همراه میشود و اصلاً فکر نمیکرد که اینها بیایند و آن شوخی را جدّی بگیرند.
واقعاً علی سلیمانی شخصیتی شوخطبع و مهربان داشت که ساعتها هم کنار او مینشستی و حرف میزدی احساس خستگی نمیکردی. اینکه میگویم علی شوخی کرد چون به ما گفت. من اینجا هستم در پیادهروی اربعین در کنار عمود ۱۱۲۰ و رویداد بسیار بزرگ و بدیعی اتفاق میافتد و جذابترین رویداد بشری است. البته تمام اعضای آن گروه را نیز دعوت کرده بود که سال بعد همچنین موقعی من منتظر شما هستم.
به نظرمن در دلِ علی سلیمانی افتاد که این کار را انجام دهد. یعنی در واقع اصلاً فکرش را نمیکرد که شوخی جدّی شود و آنها بیایند و در مسیر پیادهروی اربعین قرار بگیرند. من همیشه اخلاص علی سلیمانی را در همه این اتفاقات مؤثر میدانم چون واقعاً با دلش کار مذهبی میکرد و تأثیر خودش را هم میگذاشت.
نام حضرت عباس(ع) میآمد علی سلیمانی بیاختیار گریه میکرد
* چون با هم سفر مشترک داشتید جایی بود حال خوب پیدا کنید گریه عجیب و یا لحظات احساسی که از آن ندیده بودید اتفاق بیفتد…
علی سلیمانی هر وقت نام حضرت عباس(ع) میآمد بیاختیار گریه میکرد و اشک میریخت و با زبان ترکی خودش، روضه میخواند و گریه میکرد. من این لحظات را بارها از علی در جاهای مختلف دیدهام.
تمام مسیر پیادهروی مثلِ دیوانهای بودم که سر از پا نمیشناختم
* وقتی صحبت از سفر اربعین میشود خیلیها به یاد سفر جابر میافتند که نخستین زائر امام حسین(ع) بود؛ در احوالات او از این سفر حرفهای قابل تأملی است؛ میخواهم این سؤال را از شما بپرسم که وقتی برای نخستین بار مسافر کربلای معلی شدید، این حسّ و حال چگونه برایتان رخ داد؟ آیا یک سفر معمولی برای شما بود یا احساسات دیگری نسبت به آن داشتید؟
من سال اول تمام این مسیر را پیاده رفتم. (سال ۱۳۹۵ بود)- تمام مسیر را از نجف تا کربلا پیاده رفتم و مثل یک آدم دیوانه سر از پا نمیشناختم مرتب در این مسیر صلوات میفرستادم ذکر میگفتم و نمازهای مستحبی میخواندم. من سال اول به نیت پدرم قدم برداشتم و تمام این مسیر را یاد ایشان بودم. هر ذکری که میگفتم و نماز مستحبی میخواندم همهاش برای شادی روح ایشان میخواندم.
با اینکه سالهای قبل غیر از اربعین برای زیارت امام حسین(ع) رفته بودم اما انگار برای اولین بار میرفتم. همچون آدم تشنهای سر از پا نمیشناختم و هنوز هم احساس میکنم پیادهروی اربعین یک حلاوت دیگری به زیارت امام حسین(ع) میدهد.
زیر قبه امام حسین(ع) قرار گرفتم یادم رفت چه خواستهای داشتم
* عدهای معتقدند در نخستین سفر اگر در زیر قبه دعا کنید، حتماً برآورده میشود؛ آیا این اتفاق برای شما هم رخ داد و چنین تجربهای داشتید.
یک چیزی بگویم این ماجرا در حج هم برایم اتفاق افتاد؛ میگویند اولین بار کعبه را میبینید هر دعایی کنید مستجاب میشود وقتی شما زیر قبه امام حسین(ع) و کعبه میرسید زبان آدمی قفل میشود انگار یادش میرود چه خواستهای دارد. من همیشه یک کلمه و جمله میگویم «یا اباعبدالله شما بهترین کسی هستید که از نیات و قلب من آگاهید هر آنچه که خودتان میدانید و نیت من هست خودتان به ما بدهید» در واقع یک شکوه و عظمی آدمی را میگیرد و محو خودش میکند. اصلاً زبان آدمی را بند میآورد.
از امام حسین(ع) خواستم در همین مسیر جانمان را بدهیم
* با توجه به سابقه حضورتان در آثار مذهبی بفرمایید اگر فیلمی درباره امام حسین(ع) ساخته شود دوست دارید کدام نقش را بازی کنید؟
من نزدیک به سه دهه است که توفیق خادمی حضرت اباعبدالله(ع) را در عرصه تئاتر سینما و تلویزیون دارم اما همواره دعایم این است تا زندهام یا اباعبدالله ما را یاری دهید در این حرفه و مسیر بتوانیم برای شما کار کنیم چه در کسوت کارگردان و چه در کسوت بازیگر و تهیهکننده؛ به هرحال برای قیام تو و اهلبیت عصمت و طهارت قدم برداریم و این جزو آرزوی قلبی من است. انشاءالله در همین مسیر هم جانمان را بدهیم.
برای بازی در سریال امام حسین(ع) و کارهای مذهبی بگویند مجانی هم بیا، میآیم
* خیلیها معتقدند هنوز اثر هنری درخور شأنی برای اربعین ساخته نشده است؛ اگر به شما بازی در سریال یا فیلم سینمایی با این مضمون پیشنهاد شود؛ چه واکنشی خواهید داشت؟
من خیلی حسینی هستم و اکثر کارهایی که انجام دادم از کودکی با امام حسین(ع) گره خورده است. پدربزرگ و مادربزرگم خادم حسینیهای به نام حضرت ابوالفضل العباس بودند؛ مادرم میگوید من شما را از کودکی به حضرت عباس سپردهام و شما خادمان حضرت عباس هستید. هروقت خواستهای دارم سریع گره کار من باز میشود.
من از کودکی در این مجالس پا گرفتم و محرم و صفر روضه بود و مادربزرگ و پدربزرگ پدریام چون خادم آن حسینیه در هرمزگان و میناب بودند ما از کودکی در همین هیئتها، عزاداریها و تعزیهها، شکل گرفتیم. من یک علقه عجیبی به امام حسین(ع) دارم و در تمام آثار هنری چه به عنوان بازیگر و چه کارگردان در کنار برخی کارهای مذهبی بیشتر برای امام حسین(ع) کار کردم. هیچوقت هم سر این پروژهها بحث مالی نکردم و هرچه آمد برکت جیبمان شده است. من هم قبول دارم کار خاص و درخوری انجام نشده اما اگر قرار باشد چنین کارهایی ساخته شود من با جان و دل در خدمت این چنین پروژههایی هستم.
کار برای امام حسین و واقعه عاشورا آنقدر دلچسب و شیرین است که اگر به تو بگویند بلند شو مجانی هم بیا من بارها شده رفتم و بدون دستمزد در کارهایی مربوط به حضرت اباعبدالله(ع) بازی کردم و دستمزدی هم دریافت نکردم. چون معتقدم یک جای دیگر دستمزد بزرگتری را خود امام حسین(ع) به ما میدهد.
من فکر میکنم هرچه در این مسیر ناسزای بیشتری بشنویم، ثواب هم دارد
* شاید شنیده و یا دیده باشید که برخی از هنرمندان که از ارادتشان به امام حسین(ع) میگویند و یا در مسیر پیادهروی اربعین قرار میگیرند از آنها عکس و فیلم بیرون میآید مورد هجمه قرار میگیرند. شاید مصداق بارز آن اظهارات مهران غفوریان در یک برنامه اینترنتی باشد که از ارادتش به امام حسین(ع) گفت و مورد حمله و هجمه در صفحه مجازی خودش قرار گرفت. شما هم این تجربه را داشتهاید؟
برای من سالهاست اتفاق میافتد اما هیچ ابایی ندارم و برایم مهم نبوده است. چون آن طرف چیزهایی دیدم و چشیدم که این هجمهها و ناسزاها را برایم بیارزش میکند. اینها همکاران ما نیستند و من معتقدم همکاران ما اتفاقاً خیلی عاشق امام حسین(ع) و اهلبیتاند. من فکر میکنم به خاطر عشق به اهلبیت و امام حسین(ع) هرچه قدر ناسزا و بد و بیراه بشنویم اتفاقاً ثواب هم دارد.
مردم میدانند کدام شو است و کدام واقعیت
* حتی برخی اوقات میگویند این هنرمندی که به پیادهروی اربعین میرود دنبال کار نمایشی است یا اصطلاحاً میگویند «شو» بازی میکند؛ شما واکنشتان به این صحبتها چیست؟
یک سال، دو سال، پنج سال «شو» بازی میکند همیشه که کوروش زارعی «شو» بازی نمیکند اتفاقاً آدمهایی مثل من تکلیفمان با خودمان معلوم است. شاید این حرفها زده بشود اما مردم خیلی آگاهتر از اینها هستند. مردم خوب میفهمند که کوروش زارعی نقش بازی میکند یا واقعاً از دلش این حرفها بیرون میآید.
*** اینجا پرچم ضریح حضرت اباعبدالله الحسین(ع) وارد ویژه برنامه اربعین حسینی برگزیده های ایران با نام «منتهی» شد و حال کوروش زارعی را دگرگون کرد. او در هنگام تبرک کردن گفت: انشاءالله امام حسین(ع) کمک کند هفتمین همایش پیادهروی تئاتر مردمی اربعین را در کشور عراق خوب برگزار کنیم. (به گفته زارعی این همایش علاوه بر کشور عراق در مرز شلمچه، مرز خسروی، مرز مهران و مرز چذابه برقرار است.)
*** در پایان گفتوگو قطعهای از سنگِ صحن حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کوروش زارعی اهداء شد. او پس از دریافت این هدیه گفت: مردم این سنگ هدیه ارزشمندی است و دریافت آن توفیق میخواهد.
/