خبرگزاری برگزیده های ایران- مجتبی برزگر: محمدرضا ورزی را مخاطبین با آثار مختلفی میشناسند؛ اگر به تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی نگاهی بیندازیم آثار او در این عرصه میدرخشد. بیشترین مخاطبین با شخصیت امام(ره) در قاب تلویزیون و سریال «معمای شاه» انس و الفت پیدا کردند.
در کارنامه هنری او «کریمخان زند»، «پدرخوانده»، «سالهای خاکستری»، «قائممقام فراهانی»، «مظفرنامه»، «عمارت فرنگی»، «کیمیاگر»، «فیلسوف ری»، «ایراندخت» و «ستارخان» دیده میشود که «قصه عشق پدرم» و «ابراهیم خلیلالله» را در سینمای ایران روی پرده نقرهای داشته است.
.
اگرچه «ستاره خضراء» در کنار دیگر فیلمهای تلویزیونی او استقبالکننده بسیار داشت اما تبلیغاتی که باید درباره این فیلم اتفاق نیفتاد. با محمدرضا ورزی در ویژه برنامه «منتهی» برگزیده های ایران لحظاتی به گفتوگو نشستیم. از تصویرگری و آرزوهایش برای ساخت سریال «امام حسین(ع)» گفت تا گلایههایش از اهانت به قرآن کریم و پیام عاشورا که در یک جمله کوتاه است: «آدم باش».
او میگوید: معتقدم، بنده خدا در هرجایی از کره زمین به هر کتابی و به هر یک از ادیان اهانت کند این اهانت متوجه خودش میشود. کلام خدا، اهانت پذیر نیست و چون کلام خداست از دست بشر خارج است. حتی کلام پیامبر (ص) خدا هم نیست و تنها به پیغمبر (ص)، پیامِ خداوند ابلاغ شده است.
درباره ساخت اثر نمایشی درباره پیادهروی اربعین و آثار مذهبی و دینی همکلام شدیم و همچنین درباره هجمههایی صحبت شد که به برخی از چهرهها وارد شد که در مسیر اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) قرار گرفتند و از ارادتشان به اهلبیت عصمت و طهارت گفتند.
با مشروح گفتوگوی ویدئویی با محمدرضا ورزی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در ادامه همراه شوید:
من فکر میکنم به قلب آدمها مربوط میشود
* بگذارید گفتوگو را از اینجا آغاز کنیم ساخت آثار دینی لیاقت میخواهد؛ این لیاقت و شایستگی برای ساخت اثار مذهبی از کجا میآید؟
من فکر میکنم به قلب آدمها مربوط میشود. یعنی اینکه صرفاً شما یک تیپی داشته باشید بگویند مثلاً اینچه آدم مذهبی است. یا مثلاً آدم خاصی باشد یا یک آدمی که ظواهر آن توجیه مناسبی داشته باشد.
فکر میکنم خیلی موضوعیای نیست. آنچه که از دل برمیآید و از قلب خارج میشود آن ملاک است. مثلاً بعضیها هستند که خیلی کاورِ یک فرد مذهبی را دارند اما باطنشان در آن مسیر نیست و کار خودش را میکند.
کار پژوهش داستان سریال «حضرت نوح(ع)» را تمام کردم
* قرار بود سریال هاجر و حضرت نوح(ع) را بسازید و حتی یک سریال تاریخی؛ به کجا رسیده است. شاید مخاطبان بسیاری منتظرند شما را با یک کار جدید در تلویزیون ببینند.
به جای خاصی نرسیده است. کار پژوهش داستان حضرت نوح(ع) را تمام کردم و اتودهای اولیه برای نگارش آن را زدهام. خیلی خودجوش است اما درباره حضرت هاجر(ع) که فعلاً راجع به آن صحبتی نشده و مربوط به سالها پیش میشود که سناریوی آن را با سیدمحسن امامیان با هم نوشتیم. در واقع یک کار گروهی و جمعی بود با محوریت حضرت هاجر(ع) که من سرپرست نویسندگان بودم.
ماجرای ساخته شدن فیلم «ستاره خضرا»؛ داستان راهب مسیحی و سر مبارک امام حسین(ع)
* بارها در مورد ساخت سریال «امام حسین(ع)» صحبت شد نام محمدرضا ورزی هم آمد و خودتان جزو علاقهمندان ساخت این سریال هستید. البته ساخت یک فیلم تلویزیونی به نام «ستاره خضراء» در کارنامه شما وجود دارد استقبالکنندههای خوبی داشت اگرچه تبلیغات بسیار ضعیفی برای این اثر انجام شد. اول درباره آن عشق و علاقه و آرزویی که برای ساخت سریال «امام حسین(ع)» داشتهاید صحبت کنید و سپس به فیلم تلویزیونی «ستاره خضراء» بپردازید.
سریال امام حسین(ع) ساختن به نظرمن دغدغه خیلیهاست اما اینکه شما میخواهید چه بکنید خیلی مربوط به دغدغه صرف نمیشود. من معتقدم الان به تصویر کشیدن کامل جریان واقعه عاشورا خیلی در یک قاب دوربین نمیگنجد؛ هرچهقدر هم حرفهای باشد باز این اتفاق نمیافتد و خیلی پرده گستردهای است.
بسیاری آمدند و کارهایی کردند اتفاقاً هم خوب بوده یعنی «روز واقعه»، «سفیر» و حتی یک مینی سریال مناسبتی سال ۱۳۶۶ به نام «روایت عشق» ساخته شد که مرحوم رضا سعیدی نقش ابن زیاد و مرحوم انوشیروان ارجمند عمر بن سعد را بازی میکرد.
من بعد از یک مدتی گرایش پیدا کردم به داستانی که درباره واقعه عاشوراست؛ یعنی به گونهای مکمل واقعه عاشورا میشود. مسیری که در واقع کاروان اسرا به طرف شام میرود یکسری موارد و مسائل در این داستان وجود دارد که خیلی خوب است به آن پرداخته شود.
الان یک فیلم سینمایی است که ظاهراً روی این داستان کار میشود که این مسیر را تا شام ادامه داده است. البته فکر میکنم یک سریال بلند را میطلبد که همچنین فضایی را داشته باشد.
من سال ۱۳۸۵ یا ۱۳۸۶ که تله فیلم جایگاه با ارزشی داشت و فقط همچون فیلم سینمایی اکران نمیشد و در تلویزیون به نمایش درمیآمد؛ فیلمی به نام «ستاره خضراء» ساختم که داستان دِیر راهبی هست که سر مبارک حضرت سیدالشهداء(ع) یک شب تا صبح در دِیر راهب قرار میگیرد و این راهب شرایط خاصی در مواجهه با این اتفاق دارد.
در عین حال کاروان اسرا آنجا خیمه زده بودند و اشقیا هم در محاصره قرار گرفتند از خولی اصبحی و شمر و برخی از این اشقیای مطرح آنجا بودند یک شبی را تا صبح سپری میکنند و من این اثر را در قالب یک تله فیلم تلویزیونی درآوردم. این قصه را واقعاً نمیخواستم فقط بسازم که کار کرده باشم. یک وقتهایی هست دوست داریم کار کنیم مثلاً یک فیلم یا سریال بسازیم اما جایی میخواهید شیدایی کنید، زندگی کنید و یا عاشقی کنید.
این اتفاق امکان دارد در بسیاری از شاخههای هنری بیفتد از نقاشی و سینما و عکاسی گرفته تا مستندنگاری و حتی تاریخ، نگارش کتاب و انواع عرصههای دیگر خودش را نشان میدهد. اما به همین دلیل تصمیم گرفتم یک تله فیلم از این قصه بسازم و ببینم جلوی دوربین این قصه به چه شکل درمیآید و بازتاب آن به کجا میرسد چه کشش و گیرایی دارد.
بعضی از قصهها هستند که روی کاغذ میآید خیلی جذاب است اما وقتی به تصویر میکشیم آن جذابیت روی کاغذ را ندارد. کم هم نیست حتی مذهبی بخواهیم حساب کنیم. این داستان را من در واقع اتود کردم به عنوان یک تله فیلم از نگاه خودم و یک ماکت در واقع ایجاد کردم برای اینکه بتوانم فیلم سینمایی این داستان را به لطف خدا بسازم.
یعنی از سال ۱۳۸۵ تا الان خیلی گذشته است من سه بار فیلمنامه نوشتم و کنار گذاشتم، چون احساس کردم یک چیزهایی درون آن نیست و صرفاً نمیخواهم با این سوژه کار کنم. سریع بنویسید و بسازید نه این اتفاق درستی نیست و فضایی که بخواهید حرفی برای گفتن داشته باشید به اعتقادمن با تعجیل رقم نمیخورد.
* شنیدم که جایی گفته بودید هنوز فیلم «ابراهیم خلیلالله» و «ستاره خضراء» برای شما برکت دارد؛ این از اعتقاد و باور شما نشأت میگیرد و یا معجزه و عنایت خاصی را دیدهاید؟
بله طبیعی است. در وجود عمده ما که مسلمان هستیم و به لطف الهی شیعه امیرالمومنین، این نکته عمدتاً در وجود ما نهادینه شده است؛ یعنی در واقع یک عشق ذاتی است. چیزی نیست که بگوییم مثلاً در اثر یک مواجهه، بخواهید به آن فضا برسید. یک چیزی در خصوص قصص قرآن و سیره پیامبر اکرم(ص) و اهلبیتشان، از دوران کودکی و لحظهای که خودمان را میشناسیم با ما بوده و انشاءالله تا پایان عمر هم با ما خواهد بود. در واقع این فضا جزو جوهره ما شده است.
همه تحت تأثیر شکوه پیادهروی اربعیناند/ دشمنان را هم درگیر خودش کرده است
* در واقعه عاشورا، «ستاره خضراء» را پیدا کردید و ساختید و انشاءالله فیلم سینماییاش را هم که اشاره کردید بسازید. ما درباره اربعین هم به تصویرگریهای نمایشی نیاز داریم؛ چرا که داستانها و سوژههای مختلفی در این مسیر پیادهروی وجود دارد که تبدیل به آثار نمایشی شوند تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. شما که درباره واقعه عاشورا مطالعه داشتید به پیادهروی اربعین نگاه میکنید کجاها دلتان میلرزد و دلتان برای مظلومیت حضرت سیدالشهداء(ع) میسوزد؟
اولاً ما در اندازهای نیستیم که بخواهیم برای مظلومیت حضرت سیدالشهداء(ع) بخواهیم مثلاً بلرزیم. این لرزیدنها اندازه میخواهد و ما آن اندازه نیستیم. این را صراحتاً و بدون اغراق میگویم. ثانیاً امام حسین(ع) خیلی احتیاجی به این حال و هوای امثال ما ندارد. ما نیاز داریم که این حال و هوا را داشته باشیم در مسیر انسانیت آنچه که پیام عاشوراست قرار بگیریم.
من درباره اربعین و این راهپیمایی نکته دارم. ما دو کنگره داریم دو کنگره بزرگ بشریت؛ خوشبختانه در تاریخ فقط خاص اسلام عزیز بوده است. یکی حج و دیگری اربعین. هر جنبندهای که ادراک داشته باشد و این منظره را ببیند امکان ندارد ساده از کنارش عبور کند.
یعنی حتماً با یک تأثیر عجیبی مواجه میشود حتی دشمن باشد و در واقع دشمن را هم تحت تأثیر قرار میدهد. تحت تأثیر این شکوهی که هیچکجا نمیتوان آن را پیدا کرد. اگر پیدا کردید به من هم معرفی کنید. برویم سراغ غرب و شرق و اروپا؛ از چین بگیرید تا هند این شکوه را به من معرفی کنید. اگر شما دیدید معرفی کنید.
واکنش کارگردان «ابراهیم خلیلالله» به برخی از هجمههای مجازی
* در همینجا یک نکته به ذهن میرسد. هنرمندان بسیاری هستند که شما تجربه کار با آنها را جلوی دوربین داشتهاید و شناخت خوبی در این زمینه دارید. بسیاری باور و اعتقاد و عشق به اهلبیت و امام حسین(ع) دارند. بارها این دوست داشتن و علقههایشان را فریاد کردهاند و در فضایمجازی نیز اعلام کردهاند. از خاطرات هیئتی بودنشان گفتهاند اما بسیاری اوقات با آنها برخوردهای عجیب و غریبی شده است. نظر شما در این باره چیست؟
خیلی خوب است که این برخوردها بشود. برای اینکه من خودم عاشق این هستم که از این برخوردها با من بشود. یک طوری احساس میکنم سبک میشوم و یک طوری احساس میکنم به آن حال بهتر دست پیدا میکنم. چون اعتقاد دارم اجرش را از جای دیگری میگیریم یعنی اینجا شما بیشتر باید تبسم کنید تا اینکه بخواهید حرص بخورید. من در این سن و سال به این نکته رسیدم که باید از خیلی چیزها عبور کنم اما آن کاری که باید انجام شود را باید انجام داد.
* یک وقتی هم میگویند این چهرهها که در مسیر پیادهروی اربعین قرار میگیرند در واقع «شو» بازی کردهاند و یا اقدام به کار نمایشی کردهاند…
اربعین یک شکوه عقیدتی سیاسی است. یعنی فقط مسئله عقیدتی ندارد. ابعاد سیاسی بسیار گستردهای در سراسر جهان دارد نه که فکر کنید به ایران و عراق و یا چند کشور همسایه معطوف شده است.
ماجرای تحت تأثیر قرار گرفتن مل گیبسون کارگردان هالیوود/اگر امام حسین(ع) در فرهنگ ما بود لحظهای درنگ نمیکردیم
* شما با دلتنگیهایتان برای ارتباط با امام حسین(ع) و سفر به کربلا چه کار میکنید؟
یک چیزهایی فیزیکی نیست که مثلاً شما فرض کنید دلتنگ یک بزرگی در فامیل میشوید به دیدنش میروید پیشانیاش را میبوسید و حالتان خوب میشود از این ارتباطی که میگیرید. به اعتقاد من ارتباط با چهارده معصوم خیلی موضوع فیزیکی نیست که با یک دیدار شما اغنا شوید. میدانید یک جوشش در قلب است و اصلاً هم ربطی ندارد که طرف شکل و شمایل خاصی داشته باشد و اصطلاحاً مذهبی باشد.
راحت صحبت کنم بعضیها هستند نماز هم شاید نخوانند اما آن درون و اتصالاتی که برقرار کرده از درونش کارستان میکند. چون فقط برای یک طیف خاصی نیست این اشتباه است. اگر شما به این سمت حرکت کنید این ظلم است و نباید مصادره کرد. بعضیها میبینید حضرت آقا را برای خودشان (جناح خاصی) مصادره میکنند، ایشان متعلق به همه گروهها هست و همه گروهها سهم دارند.
امام حسین(ع) امام المسلمین متعلق به یک قشر خاص نیست حتی فراتر از آن میگویم متعلق به اسلام صرف هم نیست. مسیحی، کلیمی و زرتشتی دیدم که چه عاشقی و شیداییای میکنند. مل گیبسون کارگردان مشهور در هالیوود فعالیت داشت بعد از ساخت فیلم «مصائب مسیح» یک مقداری او را طرد کردند اما قائم به ذات بودنِ این کارگردان باعث شد از دایره خیلی خارج نشود و به طور مستقل کارهایی انجام داد.
شنیدم داستان واقعه کربلا را برای میل گیبسون تعریف کردند آنقدر به وجد آمده که گفته بود «ما در فرهنگمان این شخصیتها (مثل امام حسین(ع) و امام علی(ع)) و… فقط حضرت مسیح داریم که پیرامون آن فیلمهای مختلفی ساخته شده و اگر ما همچنین پتانسیلهایی داشتیم اصلاً لحظهای نمینشستیم و درنگ نمیکردیم که مثلاً شما چقدر در این حوزه تولیدات نمایشی داشتید…»
تعزیهای که در جشنواره فرانسوی گریه همه را درآورد
به نظرمن واقعه کربلا را نباید محدود به روز دهم محرم کنیم. چون عاشورا یک روز نیست یک فرهنگ جهانی است و حتی فرهنگ بومی هم نیست. کاملاً کره زمین را دربرگرفته است. مثلاً در کشور فرانسه چند سال پیش یک جشنوارهای بود در خصوص تئاتر و نمایشهایی که از کشورهای مختلف به آنجا آمد نمایش آیینی هم در میان این نمایشهای بینالمللی بود. اینطور که میگفتند سانسی که تعزیه یا آن نمایش آیینی برگزار میشد داخل سالنهای نمایشِ خودشان در جشنواره خالی بوده است.
نمیدانستند چه میگویند فقط میدیدند و از نظر بصری مطلع میشدند و شنیداری متوجه ماجرا نمیشدند. اشک میریختند و واقعاً این نکته مهمی است که داستان امام حسین(ع) در اروپا جدّی شده و البته این اتفاق نه تنها در فرانسه بلکه در انگلستان، سوئد و دانمارک هم به اوج خودش رسیده است.
عدهای میخواهند این گردهمایی بزرگ را مخدوش کنند اما نمیتوانند
* این نکتهای که شما به آن اشاره کردید گویای همین حضور خارجیها و لائیکها و مسیحیها در میانِ راهپیمایان اربعین حسینی است…
من اشاره کردم که پیادهروی اربعین حسینی یک گردهمایی و کنگره بشری است. گردهمایی یک طیف و قوم مثلاً از ایران و پاکستان و کشورهای همسایه نیست. حتی به تازگی توریست هم اضافه میشود و برایشان جالب شده است. البته گروهها و جریانهایی هم هستند که تلاش میکنند به گونهای این گردهمایی بزرگ بینالمللی را مخدوش کنند و جلوی آن را بگیرند که در این زمینه ناتواناند. چون این جریانِ اربعین، جریانی است که خداوند متعال در واقع از آن صیانت میکند و دست فردی نیست و همه از این دریای گوارا رفع عطش میکنند.
جذابترین لحظه عمرِ محمدرضا ورزی
* تلفن را برمیدارند و تماس میگیرند با شما و میگویند آقای ورزی به عنوان کارگردان سریال «امام حسین(ع)» انتخاب شده است؛ اولین واکنشتان چه خواهد بود؟
میتوانم بگویم جذابترین لحظه کل عمرم خواهد بود و دیگر انسان چه میخواهد و بعد از آن دیگر کار نمیکنم. چون یک چیزهایی برای آدمی اوج اتفاقات است و این اتفاق هم برای من همین حالت را دارد.
لحظات احساسی برنامه با خالق «ابراهیم خلیلالله»
** پرچم ضریح حضرت سیدالشهداء(ع) وارد صحنه برنامه «منتهی» شد و حال کارگردان سریالهای تاریخی و مذهبی تلویزیون را دگرگون کرد. محمدرضا ورزی در جریان تبرک کردن با امام حسین(ع) صحبت میکرد.
* آقای ورزی در حال تبرک کردن و دلدادگی با امام حسین(ع) هستید فکر کنید ارتباط مستقیم با کربلا برقرار شده به امام حسین(ع) چه میگویید.
من برای خودم دعا نمیکنم من از آقا استدعا دارم به حق فرق شکافته پدر بزرگوارشان به حق مظلومیت حضرت زهرا (س) مادر بزرگوارشان برای ملت ایران دعا کنند. مردم ایران حقشان خیلی بالاتر از اینهاست. وضعیت معیشتی مردم ایران یک مقدار زیادی رو به بهبود برود. حالشان خوب باشد؛ هیچ دعایی را الان مهمتر از این دعا نمیدانم که حال مردم وطنم و کشورم خوب باشد.
*** در پایان گفتوگو قطعهای از سنگِ صحن حضرت عباس(ع) به محمدرضا ورزی اهداء شد. او پس از دریافت این هدیه گفت: چه هدیه ارزندهای است و بسیار خوشحالم در این برنامه حضور داشتم.
ورزی در پایان گفتوگو با پرچم امام حسین(ع) هم لحظاتی صحبت کرد و یک عبارتِ این صحبتها قابل توجه بود؛ وقتی گفت: سلامم را به اربابم برسان.
/