پریسا ساسانی: نمایشنامه «من و گربه پری» به قلم سیمین امیریان اولین بار در سال ۲۰۱۳ به زبان انگلیسی منتشر و بلافاصله نسخه ای از این نمایشنامه نیز به زبان فارسی در دسترس قرار گرفت. در واقع انتشارِ دو زبانه این کتاب نشان از اهمیت آشتی انسان با طبیعت است که همه مخلوقات روی هستی را نیز شامل میشود.
شهره سلطانی بازیگر و کارگردان تئاتر که این روزها نمایش «من و گربه پری» را در تالار «چهارسو»روی صحنه دارد همراه با بهروز پناهنده و مجتبی رجبی معمار بازیگران این نمایش و شیوا حسینی طراح صحنه میهمان خبرگزاری برگزیده بودند و سلطانی در نشست کافه خبر، درباره نمایش «من و گربه پری» درباره موضوعاتی همچون توجه به زمین و طبیعت پیرامون، دغدغه حیوان دوستی و انتقاد از به اسارت گرفتن حیوانات در خانه های شهری و آسیب به زندگی و حیات آنها سخن گفت.
* برای آغاز اشارهای به اجرای نمایشنامه «من و گربه پری» به قلم سیمین امیریان داشته باشید و چطور شد که تصمیم گرفتید این نمایشنامه را روی صحنه ببرید؟
شهره سلطانی بازیگر و کارگردان تئاتر: نمایشنامه «من و گربه پری» را سیمین امیریان حدود ۵ سال پیش به من داد و گفتم که می خواهم آن را روی صحنه ببرم و او پذیرفت. اما اتفاقهای بسیاری از جمله کرونا موجب شد اجرای این کار به تعویق بیافتد و در ادامه امیر دژکام هم گفت که قصد دارد این نمایشنامه را به شکل متفاوت در کانادا اجرا کند اما در نهایت منصرف شد.
* بعد از انصراف آقای دژکام دست به کار شدید؟
واقعیت این است که قبل از اجرای نمایشنامه «من و گربه پری» یک متن از نوشین تبریزی به دستم رسید که می خواستم آن را اجرا کنم. ولی از آنجا که همیشه متناسب با سالن کار روی صحنه می برم، سالن «چهارسو» را گرفتم؛ به دلیل کم پرسوناژ بودن نمایشنامه «من و گربه پری» تصمیم بر این شد که این نمایشنامه را روی صحنه ببرم.چون تعداد پرسوناژهای نمایشنامه خانم تبریزی زیاد بود در نتیجه نمایشنامه «من و گربه پری» را اجرا کردم.
* جدا از موضوع سالن، فعالیت های حرفهای شما در حوزه محیط زیستی برای اجرای این نمایش بی تاثیر نبود. اینطور نیست؟
قطعا تاثیرگذار است. چون تقریبا ۱۷ سال است که به شکل مستمر روی حقوق حیوانات به ویژه حیوانات شهری فعالیت میکنم و در این زمینه تقدیرنامه و نشان صلح دارم. کمااینکه اگر نشان و تقدیرنامهای هم نداشتم وظیفه خودم میدانستم که همواره در این مسیر قدم بردارم.به همین دلیل فکر کردم که فرصت ایجاد شده برای اجرای نمایش « من و گربه پری» مناسب است. البته یک اتفاق دیگرکه مرا مصمم کرد این نمایشنامه را کار کنم؛ ماجرایی بود که در همسایگیام اتفاق افتاد. به این ترتیب که در خانه دو حیوان خانگی نگهداری میکنم و تعداد زیادی گربه دارم که در پارکینگ و تراس خانه رفت و آمد می کنند و من به این حیوانات کوچک شهری و همچنین گربههای کوچه و خیابانهای جانبی غذا رسانی میکنم. حال اینکه یک همسایهای داریم که مخالف نگهداری از حیوانات است و این مخالفت کار را به جایی رساند که از ما شکایت کرد و موضوع شکایت هم این بود که چرا به حیوانات غذا می دهیم. خلاصه در میانه همین بحث ها بودیم که یک روز آمدند و گربه ها را با دارت بیهوش کردند که ما خیلی حال مان بد شد و از همان موقع فکر کردم که چگونه می توانم این دغدغه شخصی را نشان دهم. چون در صفحه شخصی به اندازه کافی فالورها در جریان بودند اما انگار باید حمایت از حیوانات شهری را عیان تر مطرح می کردم. ضمن اینکه طبق مطالعات سگ و گربه دو حیوان همزیست با انسان بودند و تمام این موارد فاکتورهایی بود که تصمیم گرفتم اجرای نمایش«من و گربه پری» را در شرایط فعلی با هدف ملاحظه زندگی حیواناتی که کنار انسان زندگی می کنند؛ روی صحنه ببرم.
*در واقع با این نمایش گام مهمی در جهت فرهنگسازی برداشتهاید.
واقعیت این است که سعی کردم علاوه بر صفحه شخصی اطلاع رسانی در این زمینه؛ به شکل عملی در جهت فرهنگسازی در این حوزه قدم بردارم.به همین دلیل تا جای ممکن به حیوانات آسیب دیده و نیازمند توجه می کنم.
* خیلی انتخاب درست و همه جانبه ای بود چون هم طبیعت و هم انسان و همچنین همزیستی با حیوانات را در بر می گرفت.
درست می گویید اما باید به این مهم اشاره کنم که این نمایش را صرفا برای اینکه به حقوق حیوانات می پردازد، انتخاب نکردم. به اعتقاد من انسان معاصر تنها است و ما خیال می کنیم که با معاشرتهای پی در پی تنهایی خود را پر میکنیم. اما واقعیت این است که انسان موجود تنهایی است. زیرا از طرفی در زندگی به روزمرگی افتادیم و از سوی دیگر روابط انسانی با دروغ، خیانات، بدگویی و دلایل متعدد دیگر دچار خدشه شده است و در نتیجه از یکدیگر دور افتادیم به همین دلیل است که انسانها ترجیح می دهند برای پر کردن این خلاء به حیوانات روی بیاورند. و به نظرمن این نمایشنامه، با تغییراتی که با اجازه از مولف در آن ایجاد کردم به مسائل انسانی حقوق انسانها و روابط روابط خانوادگی آنها می پردازد. بنابراین دوست ندارم اینگونه مطرح شود که اجرای این نمایش را به دلیل علاقمندی به حقوق حیوانات شهری انتخاب کردم.
* توجه شما به رعایت حقوق انسان و حیوان به نوعی دعوت به حراست از محیط زیست برای همزیستی همراه با صلح است.
همه تلاشم معطوف به همین موضوع است. ببینید از من بسیار سئوال می شود که چرا به حقوق حیوانات کمک می کنم و به همنوع خود بی توجه هستم. باید بگویم که خیر واقعا چنین نیست. به باور من کسی که به حیوانات و یا اساسا به موجود ضعیف توجه میکند، حتما به همنوع خود نیز توجه دارد.بنابرابن امکان ندارد به کودک کار و یا افراد نیازمند کمک نکنم بر همین اساس برای من موجودات زنده فرقی با هم ندارند مگر اینکه درحوزه ضعف باشندو حیوانات شهری در جامعه انسانی در نقطه ضعف قرار دارند زیرا ما انسانها هستیم که زیستگاه آنها را برای زندگی شهری خود تصاحب کردهایم. بنابراین قطعا من به یک ببر در دل جنگل کمک نمیکنم. چون او زیستگاهاش در جنگل است و خودش باید غذا و زیست خود را بسازد من فقط می توانم به حریم او ورود نکنم و اجازه دهم که زندگی اش را بکند. در نهایت گمانم بر این است که مهربانی با حیوانات برای انسان شفقت و مهربانی به همراه دارد.
* در نمایش «من و گربه پری» روی موضوع اسارت هم تاکید میکنید.
بله دقیقا. در این نمایش هم تاکید دارم که جای هر حیوانی در خانه نیست چون میبینم که برخی از افراد در خانه های خود حیواناتی مثل شیر، مار و انواع سوسمار نگهداری میکنند و بعد هم یک موجود زنده دیگر را میاندازند جلوی حیوان هایی از این دست و به تماشای خورده شدن آن می نشینند. بنابراین به شدت مخالف این نوع نگهداری و یا به عبارت بهتر اسارت حیوانات هستم و به اعتقاد من این نوع محافظت کردنها به اکوسیستم لطمه می زند نه غذا دادن به حیوانات شهری. البته ناگفته نماند که در عین حال با نگهداری حیوانات در باغ وحش هم مخالف هستم و باید در زیستگاه خود زندگی کنند.
* این نمایش علاوه بر توجه دادن و احترام به محیط زیست؛ به نوعی بررسی مطالعات زندگی انتقادی در مبحث مطالعات فرهنگی است.
برای این مبحث در اروپا تمهیداتی اندیشه شده است تا زندگی شهری موجب نشود به حیواناتی که زیستگاهشان آنجا بود، آسیبی وارد نشود. مثلا در سوئیس چون زندگی کردهام، دیدهام که برای حیوانات پل می زنند تا از معبر اتوبان به راحتی عبور کنند. اما در ایران چنین شرایطی را نداریم و نیاز به فرهنگسازی در این زمینه وجود دارد.
* موضوع اسارات را در کاراکترهای (ساسان و گربه) چطور مطرح کردید؟
زمانی که کاراکتر گربه با کاراکتر ساسان عجین می شود، مسئله آنها یعنی تنهایی و اسارت یکی می شود، به این معنا که آدمها اسیر زندگی ماشینی هستند و حیوانات هم به دلیل خودخواهی و نا آگاهی ما انسانها اسیر میشوند. بنابراین وقتی موضوع اسارت مطرح میشود؛ مسئله انسان امروز نیز بیان می گردد. در واقع زندگی ماشینی ما انسانها را هم به سمت اسارت میکشاند، فقط قفسی که در آن زندگی می کنیم بزرگتر از قفس اسارت حیوانات است. بنابراین این مشابه سازی بین انسان و حیوان را در نمایش تعمدا جا دادهام.
* نکته دیگر که در صحبت های خود عنوان کردید؛ تاکید بر موضوع شفقت بود و فردی که شفقت می ورزد بعد از مدتی مرز انسان و حیوان را نمیشناسد و شفقت در رفتار او ناخوداگاه جاری می شود. در واقع حیوان کمک می کند تا انسان مهربانی را در خودش پرورش دهد.
ببینید من نمی شناسم انسانی که درختان و حیوانات را دوست داشته باشد و به طبیعت احترام بگذارد و به همان اندازه زباله هم در طبیعت نمی اندازد و تاکید می کنم که عشق به زمین با همه مخلوقات برای من اصل است. من نمی توانم با حیوانات ارتباط خوبی داشته باشم اما همنوع خود را درک نکنم. بنابراین مسلم است که عشق، شفقت و مهربانی به همراه می آورد.
۲۴۳۵۷