عباس جمالی به عنوان نمایشنامهنویس این اثر، پنج شخصیت زن را به عنوان نمایندهای از زنان رنج کشیده جامعهی امروز انتخاب کرده و برشی از زندهگی روزمرهی آنان و وضعیت تلخی را که برایشان اتفاق افتاده بود، تصویر کرده و با خلق این پنج شخصیت (مادر، دختر، خانم جلسه ای و … با نام های شیرین، شهره، هنگامه، زهره و فاطمه) به بازنمایی آن چه را که برایشان اتفاق افتاده بود، میپردازد. در واقع ما آنان را در سفرهی روضهخوانی زنانه میبینیم که با خود یا برای خود سخن میگویند و در یک مجلس زنانه برای خواندان دعای امان حاضر شدهاند. هر چند، هر کدام از این پنج مونولوگ در خود قابلیت تبدیل شدن به یک مونولوگ طولانیتر و کاملتری دارند و هر کدام از آنها میتوانند تا اجرای یک نمایشنامهی حدودن سیدقیقهای پیش روند.
مجتبی جدی به عنوان کارگردان در اجرای نمایش امان، با انتخاب چند بازیگر زن جوان و طراحی صحنهی موجز و مختصر (حدود بیست-سی استکان بلوری به فاصله حدودن یک متری از هم در کل صحنهی تماشاخانه هامون) و چینش پراکندهی بازی گران در صحنه، تصویری واقعگرایانه و تلخ و البته خلاق و دیدنی از داستانکهای این پنج مونولوگ را به نمایش درآورده است. در این نمایش بازیگران نیز میکوشند به اندازه و مطابق شخصیتهای خلقشده در متن، روان و محکم به اجرای نقش خود بپردازند. از سویی دیگر کارگردان با حرکتبندی به اندازه و بجا در صحنه، میکوشد تا ما هیچگونه حرکت اضافه یا زائدی از آنها را نبینیم. همچنین به فراخور برخی از مونولوگها در بخش کوتاهی از اجرا، شاهد طنز تلخی هم بشویم. به خصوص در مونولوگ نخست که تصویر یک زن جوان را در بعد از مرگش در روبهرو شدن با نکیر و منکر میبینیم، این طنز تلخ تشدید هم میشود.
به گمانم تئاتر ایران مدتهاست از تئاتر اجتماعی خالی و دور مانده است و بعد از آخرین اجرای تئاتر کافه کات به کارگردانی حسین کیانی در سال گذشته، تئاتر امان حرفهایی برای گفتن و دیده شدن دارد و میتواند تماشاگران جدی تئاتر را با تئاتر آشتی دهد.
امید که اجرای این تئاتر از اجرای یک هفتهای محدودی که برایش در نظر گرفتهاند، دست کم به یک ماه افزایش پیدا کند؛ البته اگر تماشاگران و رسانهها از آن استقبال و حمایت کنند. به گمانم تماشاگران جدی و حرفهای تئاتر دیدن این تئاتر مینیمال را نباید از دست دهند.
*نمایشنامهنویس، مدرس و منتقد تئاتر
۵۷۵۷