خبرگزاری برگزیده های ایران – فرشید کاکاوند از جمله نوازندگانی است که دور از حاشیه مشغول انجام کارش است. گروه خودش را دارد، آثارش را آهنگسازی میکند و هر زمان هم که مغتنم باشد، روی صحنه میرود. او سال گذشته کنسرتهای موفقی را با گروهش روی صحنه برد. سازش تنبور است گروهش هم تنبورنوازان طرز نام دارد.
شاید بیراه نباشد که بگوییم تنبورنوازان طرز از بهترین گروههای تنبورنوازیِ حال حاضر در کشورمان است. گروهی که سال گذشته کنسرتهای درخشانی برای مخاطبانش برگزار کرد که خوانندهی این کنسرتها وحید تاج بود.
از نکات مهم در گروه تنبورنوازان طرز، حضور برادرانِ کاکاوند به عنوان ارکان اصلی این گروه است. رشید، فرشید و وحید کاکاوند؛ ارکان اصلی این گروه هستند. آنها شاکله گروه را شکل دادهاند و حضور آنها این امید را به وجود آورده که این گروه، بتواند برای سالیان سال در عرصه موسیقی اصیل ایرانی فعالیتی مستمر داشته باشد.
در کارنامه فرشید کاکاوند انتشار آلبومهایِ؛ سِحرسحر با صدای وحیدتاج، آلبوم عبور (بی کلام)، آلبوم غوث دوران با صدای امید جلیلی، آلبوم تصویری کنسرت گروه طرز سال ۱۳۸۸ و آلبوم تصویری کنسرت یادگاران ۱۳۹۵ دیده میشود. کاکاوند اجراهای بسیاری را در شهرهای مختلف ایران و خارج از ایران به صحنه برده است.
با فرشید کاکاوند همکلام شدیم تا دیدگاههایش درباره موسیقی و البته تنبورنوازیِ امروز را جویا شویم.
آموزش و سیستم آموزشی در سازهای مختلف، شاید یکی از مهمترین دغدغههای اهالی موسیقی باشد. اوضاع آموزش تنبورنوازی را در حال حاضر چگونه میبینید؟
آموزش تنبور در حال حاضر شرایط بسیار نابسامانی را میگذراند و نقطه قوتی که قابل توجه باشد را نمیتوان در آن پیدا کرد. البته به هیچ عنوان نگاهی بد بینانه نسبت به این موضوع ندارم ولی نمیتوان واقعیت را در آن نادیده گرفت و یا برعکس بیش از حد مثبت اندیشی کرد.
متاسفانه با توجه به دیرینگی و قدمت ساز تنبور، نسبت به برخی سازهای دیگر، تنبور از لحاظ آموزش شرایط مناسبی ندارد.
البته باید بگویم که این شرایط دست نشانده اساتید، سازندگان تنبور، هنرجویان و تمامی کسانی است که ارتباطی با این ساز دارند و هیچ ضعف و یا ایرادی نسبت به خود ساز تنبور درباره شرایط حال حاضر آموزشی آن وجود ندارد.
از نگاه شما چه نقاط ضعفی درباره آموزش تنبور میتوانید مشخص کرد؟
متاسفانه مواردی که هست کم نیستند ولی چند مورد از آنها را در اینجا بیان میکنم:
1_گذر زمانی نامناسب و گیر افتادن بین سنت و مدرنیته
2_عدم وجود چارت آموزش مشخص و مدون
3_برخورد کاملا سلیقهای و گاهی غلط
4_نبود هیچ استاندارد قابل توجهای برای آموزش تنبور
درباره هر کدام از نکاتی که اشاره کردید، بیشتر برایمان بگویید.
1_گذر زمانی نامناسب و گیر افتادن بین سنت و مدرنیته:
در حال حاضر تفکرات حاکم بر آموزش تنبور شامل دو گروه اصلی هستن برخی معتقد هستند که تنبور نیز باید مانند سازهای دیگر موسیقی ایرانی دارای کتاب های آموزشی باشد و به روش نتاسیون آموزش آن انجام شود، در مقابل گروه دیگر معتقد هستند که تنبور باید همچنان شیوه سنتی و به اصطلاح سینه به سینه را در پیش گیرد و آموزش آکادمیک باعث دور شدن از احساس بالای این ساز خواهد شد.
در حال حاضر اساتیدی از هر دو گروه مشغول تدریس ساز تنبور هستند.
2_ عدم وجود چارت آموزش مشخص و مدون:
فارق از اینکه اساتید بصورت سینه به سینه و یا بصورت نتاسیون آموزش را پیگیری میکنند، در هر کدام از شیوههای آموزش، اساتید چارت مشخص و مشترکی را دنبال نمیکنند.
در روش سینه به سینه هر مدرس بر اساس مسیری مجزا و کاملا شخصی آموزش را پیش میبرد.
در شیوه آکادمیک هم اختلافات بسیاری وجود دارد اولا منابع آموزشی بسیار محدود هستند و برخی از آنها نیز مشکلات جدی دارند دوما برخی از اساتید آموزش را بر اساس دست باز نت دو و برخی نت سل پیگیری میکنند که باز مانع شکل گیری چارت مشترکی بین اساتید خواهد شد.
3_برخورد کاملا سلیقهای و گاهی غلط:
با توجه به نبود شیوه و مطالب آموزشی مشترک، اساتید به صورت سلیقهای و کاملا شخصی آموزش را پیگیری میکنند و در بسیاری از موارد، مطالبی را که ارائه میدهند غلط و دارای اشکالات اساسی هستند و به دلیل عدم تعامل با دیگر اساتید و تفکرِ خود درست پنداری در آموزش، لطمات جبران ناپذیری را به هنرجویان وارد میکنند.
4_نبود هیچ استاندارد قابل توجهای برای آموزش تنبور:
متاسفانه بسیاری از هنرجویان بعد از گذراندن دوره های مقدماتی، توهم توان آموزش را پیدا کرده و قدم در این راه میگذارند در واقع قوره نشده انتظار مویز شدن دارند. این معضل برای تمامی سازها وجود دارد.
متاسفانه هیچ استانداردی و هیچ درجه و جایگاهی برای آموزش ساز در کشور ما مشخص نشده و گاهی آزمونهایی هم که برای آن طراحی شده بسیار ناقص بوده و از ابتدا محکوم به شکست بوده است.
عکس بالا مربوط به کنسرت مشترک فرشید کاکاوند و وحید تاج است. در تصویر رشید کاکاوند، وحید کاکاوند و شیدا حبیبهوند هم دیده میشوند.
آیا این معضلات صرفا برای ساز تنبور وجود دارد یا در روند آموزشِ دیگر سازهای موسیقی ایرانی و موسیقی نواحی؛ چنین مشکلاتی دیده میشود؟
برخی از این مشکلات و در واقع معضلات آموزشی صرفا مخصوص تنبور است. ولی برخی از این موارد بین بسیاری از سازهای دیگر هم وجود دارد و گریبانگیر همگی اساتید است.
این معضلات باعث به وجود آمدن بد اخلاقیهایی میشود که ترجیح میدهم درباره آنها صحبت نکنم. بحث دیگر مربوط به شکل گیری و ایجاد نقاط ضعف جدی در بخش آموزش است که باعث متضرر شدن قشر هنرجو خواهد شد. هنرجویی دورانی است که بنده و تمام اساتید، روزگاری در آن نقطه قرار داشتیم و اگر رهنمودهای درست استادانمان نبود شاید ما هم هرگز به چنین جایگاهی نمیرسیدیم و استعداد و انگیزه ما از بین میرفت.
پس نکات آموزشی و رهنمودهای مدرس بسیار حائز اهمیت است.
هنرجویان بر چه اساسی مدرس خود را انتخاب کنند؟
در ابتدا باید درک کرد که آموزش و نوازندگی لزوما از هم طبعیت نخواهند کرد. به این معنی که هر مدرس خوب باید نوازنده قابل قبولی باشد اما هر نوازنده خوب و توانایی لزوما مدرس خوبی نخواهد بود.
برای انتخاب مدرس از نظر بنده باید تجربه تدریس و خروجی کلاس اساتید را مد نظر داشت. نکتهای را سربسته میگویم و امیدوارم که هنرجویان آن را به طور جدی مدنظر قرار دهند؛ هنرجویان مراقبِ شو و نمایشهای پر رنگ لعاب فضای مجازی باشند تا براساس آن حرکت نکنند.
با توجه به روش های آموزشی که شما برشمردید، از نظر شخص شما کدام شیوه را میتوان انتخاب کرد؟
پاسخ به این سوال کاملا شخصیست و بنده به هیچ عنوان نمیتوانم شیوهای را به طور قطع غلط نام ببرم و آن را مردود اعلام کنم و فکر میکنم هیچ کدام از اساتید با تجربه هم نتوانند این کار را انجام دهند.
به جرات میتوان گفت که بالغ بر ۹۰ درصد اساتید حال حاضر به روش سنتی پرورش یافتهاند پس نمیتوان آن را رد کرد، روش آموزش بر اساس نتاسیون هم در ابتدای مسیر تحول و شکل گیری هست و باید امیدوار بود که به درجات عالی برسد.
نمایی از اجرای گروه تنبورنوازان طرز در سال ۱۴۰۲
شما در آموزشِ ساز تنبور به شاگردانتان از چه شیوهای استفاده میکنید؟
باید کمی مفصل در این باره صحبت کنم بنده از سال ۱۳۸۴ بعد از مدتها مقابله با افکار شخصی خودم بالاخره مجاب شدم که برای آموزشِ ساز تنبور، نُت تهیه کنم و شروع کردم به نوشتن درسهایی بر اساس نُت دست باز دو. بعد از نوشتن تعدادی قطعه احساس کردم به تکرار خوردهام و همه شبیه هم میشود تنها راهکار را در این دیدم چند ماهی دوری کنم و مجددا نوشتن را از سر گیرم.
این زمان به طور ناخواسته حدود یک سال و نیم طول کشید و بعد از این مدت به این باور رسیدم که بهتر است بر اساس نت دست ساز سُل نوشتههایم را پیگیری کنم(دلایل بسیاری دارم و همچنین هجمههای بسیاری که از سوی اساتید دیگر به سوی این تفکر وارد شد که در این مجال نمیگنجد) وقتی به سراغ نوشتههایم رفتم نیمی از آنها را پاک کردم. با خودم اندیشیدم که اکنون و بعد از این زمان کوتاه(یک سال و نیم) نیمی از کارها و تفکرات خودم را قبول ندارم؛ بعد از گذشت مثلا ۳۰ سال چه خواهد شد! همانجا نوشتن کتاب را متوقف کردم و درک کردم که برای نوشتن تجارب بسیاری لازم است و الان زمان مناسبی نیست اما از آن زمان تا کنون آموزش بر اساس نُت سُل را پیگیری میکنم.
در پایان راهکار شما برای مرتفع کردن معضلات آموزش چیست؟
بنده معتقدم مهمترین کار برای مرتفع کردن معضلات آموزشی تعامل و هم اندیشی بین اساتید باتجربه است.
اگر این مهم اتفاق بیافتد قطعا دست آوردی با ارزش و قدرتمند در زمینه آموزش اتفاق میافتد.
هرچند فکر میکنم این موضوع مثل خواب و یک رویا باقی خواهد ماند.
/