به گزارش خبرنگار فرهنگی برگزیده های ایران، مقام معظم رهبری در آخرین سخنان خود خطاب به حوزویان فرمودند:
«با اطلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم… هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم. امروز نگاه رائج در حوزههای علمیه این است که تبلیغ در مرتبه دوم قرار دارد، مرتبه اول چیزهای دیگر است مقامات علمی و امثال اینها؛ مرتبه دوم تبلیغ است و ما از این نگاه باید عبور کنیم؛ تبلیغ مرتبه اول است.»(۱۴۰۲.۴.۲۱)
با توجه به این سخنان رهبر انقلاب از یک سو و اینکه تبلیغ یکی از شئون والای دینی است که شاخصههای ویژهای دارد و بیشک مطالعه سیره بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مرحوم آیتالله مصباح یزدی ما را به درک صحیح از این شاخصهها نزدیک میکند. در این یادداشت نگاهی گذرا به شاخصههای سیره تبلیغی مرحوم آیتالله مصباح بر پایه کتاب «عمار انقلاب؛ حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی» خواهیم داشت:
۱. تبلیغ دانشمحور
جدا شدن تبلیغ از دانش و تورم روشی یکی از آفتهای عرصه تبلیغ است. هرچند فرد مبلغ میبایست به روشهای اقناع مخاطب مسلط باشد اما خلاصه شدن تبلیغ در بهکاربستن این روشها و تهی شدن تبلیغ از محتوای متقن و مبتنی بر دانش عوارض جبرانناپذیری را در ساحت تبلیغ خواهد داشت.
مرحوم آیتالله مصباح را میتوان یکی از چهرههای شاخص «تبلیغ اجتهادی» دانست. تبلیغ اجتهادی به این معناست که فرد مبلغ از بالاترین توان علمی و استنباطی، که در حوزه علمیه از آن بهعنوان «اجتهاد» تعبیر میشود، برخوردار است و از این توان برای حلّ مسائل ذهنی مخاطب خویش در عرصه تبلیغ بهره میگیرد. مبلغ در ساحت «تبلیغ اجتهادی» در سطح فضلا یا علمای حوزه علمیه تعریف میشود کما اینکه مرحوم آیتالله مصباح از نگاه امام خمینی چنین جایگاهی داشت. حجتالاسلام و المسلمین مسعودی خمینی در بیان خاطرهای میگوید:
«به یاد دارم یکبار در یکی از مناسبتها[ی تبلیغی]، کسی در منزل امام به نزد من آمد و ابراز کرد که برای «جاسبِ قم» نیاز به مبلغ دارند. من خدمت حضرت امام عرض کردم که موضوع از این قرار است. امام فرمود:«ما کسی را در اختیار نداریم شما خودتان کسی را در نظر بگیرید.» در نهایت قرار شد که آقای مصباح را ببرند. البته ایشان منبری و روضهخوان محسوب نمیشدند و تنها در ابعاد علمی توانا بودند و خوب هم صحبت میکردند. خدمت امام رسیدیم تا بگوییم قرار است آقای مصباح به جاسب اعزام شود. مسأله به امام عرض شد و از ایشان خواستیم که در این رابطه دعا کنند. حضرت امام …[فرمودند] : آقای مصباح از علماست.»(عمار انقلاب، ص۱۴۰)
بدیهی است با دقت نظری که امام خمینی قدس سره الشریف در بهکار بردن تعابیر در مورد افراد داشتند این صحبت امام را نمیتوان مبالغه یا کلامی از قبیل تعارفات مرسوم دانست و این جملات سطح بالای علمی آیتالله مصباح را نشان میدهد.
۲. آشنایی با علوم جدید
آشنایی با علوم جدید یکی از الزامات تبلیغ امروز است. مقام معظم رهبری خطاب به مبلغان حوزوی فرمودند: «غربیها با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی، پیامهای صد در صد دروغ را بهعنوان حرف درست، در ذهن مخاطبان جا میاندازند….اگر ما در مقابل تحولات نو به نو در موضوع تبلیغ، غفلت و سستی کنیم دچار استحاله فرهنگی میشویم»(۱۴۰۲.۴.۲۱)
آیتالله مصباح یزدی رحمهالله از چهرههای شاخصی بود که در اوج تحصیلات سنتی حوزوی خود با دانش روز نیز آشنا بود و مطالعات برنامهریزی شدهای در زمینه «فلسفه علم»، «متدولوژی»، «جامعهشناسی» و حتی «فیزیک» و «شیمی» داشت و فعالیتهای علمی خود را با همکاری شهید آیتالله بهشتی در مدرسه دین و دانش دنبال میکرد. آیتالله مصباح یزدی همفکری خود با شهید بهشتی پیرامون تشکیل کلاسهای ویژه طلاب را اینچنین روایت میکند:
«با مرحوم آقای بهشتی که آن وقت در قم مدیر دبیرستانی بهنام دبیرستان دین و دانش بودند، صحبت کردیم و قرار شد به همراه چند نفر دیگر از دوستان که همین احساس را داشتند، در دبیرستان کلاسی تشکیل شود که بعد از تعطیل شدن برنامه روزانه، عدهای از طلاب و فضلای حوزه در آن کلاس شرکت کنند و برنامهای مشتمل بر زبان خارجه و مقداری معلومات دبیرستانی و دانشگاهی و رشتههای مختلف فیزیک و شیمی و فلسفه علم و متدلوژی و جامعهشناسی و مسائلی از این قبیل مطرح شود.»(عمار انقلاب، ص۱۴۳)
ایشان در جای دیگر، یادگیری علوم جدید را ضروری و شرط تأثیرگذاری روحانیت برشمرده است:
«در طول مدتی که مشغول تحصیل علوم طلبگی بودم تا اواخری که حتی بهعنوان تحقیق در دروس فقه و اصول شرکت میکردم. در طول این مدت، وقت زیادی صرف فراگیری زبان انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فیزیولوژی، بیولوژی، جامعهشناسی، روانشناسی، و سایر علومی که در دانشگاهها مطرح بود میکردم. در انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و حتی اقتصاد، استادانی داشتم که بعضی از آنان، بعد از انقلاب به مقام وزارت رسیدند. منظورم این است که در عین اشتغال به دروس حوزوی، از این دروس هم غافل نبودم. هم علاقه شخصی داشتم و هم احساس میکردم که برای یک روحانی که بخواهد مؤثر باشد، لازم است که با این علوم آشنا گردد.»(عمار انقلاب، ص۱۴۶)
۳. بهکار بستن ابزارهای تبلیغی متنوع
با پیشرفت جوامع بشری رسانههای تبلیغی نوین بهوجود آمده است که آشنایی و بهرهگیری از آن برای مبلغین ضروری است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علاوه بر رسانههای سنتی نظیر منبر ظرفیتهای تبلیغی وجود داشت که گرچه پیدایش آن به سالها قبل بازمیگشت اما طلاب علوم دینی کمتر از آن استفاده میکردند. «نشریات و مجلات» یکی از این ظرفیتها بود.
مرحوم آیتالله مصباح یزدی در دورانی که نشریهنویسی در میان طلاب چندان مرسوم نبود با نشریاتی نظیر «مکتب تشیع» و «بعثت» همکاری داشت و نشریه «انتقام» را بهتنهایی منتشر میکرد.(ر.ک: عمار انقلاب، صص۲۹۴-۲۴۵)
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با استفاده از ظرفیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مناظره تلویزیونی با سران گروهکهای التقاطی دهه شصت مبادرت ورزید و در دهه هفتاد نیز به مناظره با برخی چهرههای شاخص جریان غربزده اصلاحات پرداخت.
۴. شفافیت
«تبیین حقایق دینی» یکی از اصلیترین اهداف تبلیغ است. «تبیین» روشن و شفاف ساختن امور مبهم است و بدیهی است که این امر با «مبهمگویی» و «دو پهلو سخن گفتن» سازگار نیست.
یکی از ویژگیهای برجسته مرحوم آیتالله مصباح یزدی صراحت ایشان در تبیین حقایق دینی بود و البته پرواضح است که این صراحت و شفافیت تعارضهای بیشماری را برای ایشان پدید آورد و آن مرحوم با استقامتی مثالزدنی از این مسیر بازنگشت و از این روش خود دست نکشید. مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود در پی ارتحال ایشان مرقوم فرمودند:«ایشان… دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند.»(۱۳۹۹.۱۰.۱۳)
نقطه مقابل «تبلیغ تبیینی»، «تبلیغ خنثی» است. تبلیغی که بهجهات مختلف همچون تسامح افراطی، ترس از واکنشهای احتمالی، مبانی و ذهنیتهای انحرافی و… خود دارای ابهام و اجمال بوده و در مواردی مخاطب را به مسیرهای انحرافی نیز متمایل میکند.
۵. فعالیت تشکیلاتی
فعالیت تشکیلاتی ضامن کارآمد بودن تبلیغ در جامعه امروز ماست و پیچیدگی هجمهها و پشتیبانی علوم مختلف از جنگ ترکیبی امروز راهی جز تشکیل تشکیلات باقی نگذاشته است. مقام معظم رهبری نیز در دیدار اخیر خود با مبلغین بر ضرورت ایجاد «کانون عظیم حوزوی» برای تولید مواد تبلیغی، تنظیم شیوههای پیشرفته تبلیغی و تربیت مبلغ تأکید کردند.(سخنرانی مقام معظم رهبری، ۱۴۰۲.۴.۲۱)
با نگاهی اجمالی به سیره مرحوم آیتالله مصباح مشاهده میشود که ایشان در ساحت تعلیم، تحقیق و تبلیغ اعتقادی راسخ به «کار تشکیلاتی» داشتند.
ایشان در ابتدای دهه چهل با «مجمع علمی نجات نسل جوان» که ماهیتی تبلیغی داشت و زیر نظر آیتالله مکارم شیرازی و در جبهه تقویت مبارزات فرهنگی بهوجود آمده بود و فعالیتی گسترده و چشمگیر داشت همکاری داشتند.(عمار انقلاب، ص۲۹۴) پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با بهرهگیری از ظرفیت تشکیلاتی مؤسسه در راه حق، که سالها قبل بخش آموزش آن توسط خود ایشان راهاندازی شده بود، به تبلیغ علیه مبانی منافقین و مارکسیستها همت گماشتند.(عمار انقلاب، ص۴۸)
علاوه بر موارد ذکر شده «طرح ولایت» نیز یکی از فعالیتهای تشکیلاتی-تبلیغی مرحوم آیتالله مصباح بود. مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت این طرح فرمودند:
«اهمیت کار شما و این «طرح ولایت» و این زحمات حقیقتاً ارجمندی که برای اینگونه کارها کشیده میشود، در اینجاست. شما با آگاهی، وارد عرصه حیات اجتماعی خودتان در دوران جوانی میشوید. این معرفتها، این آگاهیها – آشنایی با مبانی دین و مبانی فرهنگ محکم و استوار دینی – چیز خیلی عظیمی است؛ و به نظر من این طرح بایستی فراگیر شود. اینگونه طرحها آنقدر مفید و خوب و سازنده است که هرچه درباره آن سرمایهگذاری شود، به نظر من زیاد نیست…»(بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان بسیجی طرح ولایت، ۱۳۷۸.۶.۱۳)
۶. توجه به نیاز مخاطب
توجه به نیاز مخاطب یکی از شاخصههای سیره تبلیغی مرحوم آیتالله مصباح بود و همین مسئله باعث استقبال چشمگیر اقشار مختلف بهویژه جوانان و دانشجویان از مباحث ایشان بود. بهطور مثال آیتالله مصباح پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کتاب «بیست و هشت گفتار اعتقادی، اخلاقی» را نوشت که در حقیقت قسمتی از بحثهای اعتقادی و اخلاقی آیتالله مصباح یزدی بود و برای اولینبار در سال ۱۳۵۳ توسط مؤسسه در راه حق و اصول دین به چاپ رسید و پس از نایاب شدن در بازار، مرکز آموزش مدیریت دولتی آن را در سال ۱۳۷۴ با اندک تغییراتی در نحوه تنظیم مطالب به چاپ رسانید و پس از مدت کوتاهی باز هم نسخه چاپی کتاب تمام شده و به چاپ دوم در همان سال رسید.(عمار انقلاب، ص۲۹۹)
کتاب «خودشناسی برای خودسازی» نیز جزء اولین کتابهایی است که توسط آیتالله مصباح یزدی تألیف شده است. حجتالاسلام و المسلمین مجتبی مصباح، فرزند آیتالله مصباح میگوید:
«مرحوم علامه [طباطبائی] به حاج آقا میفرمود: تو در میان شاگردانم همانند انجیر هستی که همه چیز آن قابل استفاده است و چیزی از آن دور ریخته نمیشود. و وقتی حاج آقا اولین تألیف خود را با نام «خودشناسی برای خودسازی» به علامه تقدیم میکنند ایشان پس از مطالعه آن میفرمایند: تو خیلی از مطالب را رندانه در این کتاب آوردهای.»(عمار انقلاب، ص۳۰۰) آیتالله فیاضی نیز در خصوص فواید فوقالعاده این کتاب برای مخاطب میگوید:
«درسهای استاد، بهخصوص دروس معارف و درس «خودشناسی برای خودسازی» بهگونهای بود که ما احساس میکردیم این مطالب را هیچ جای دیگر حوزه نمیشود پیدا کرد و الحمدلله آن درسها برای ما بسیار سرنوشتساز بود.»(عمار انقلاب، ص۳۰۱)
۷. مرزبندی با جریانات انحرافی
مرزبندی با جریانات انحرافی یکی از شاخصههای ثابت در سیره تبلیغی مرحوم آیتالله مصباح بود. انتقادات ایشان از مبانی فکری شریعتی در حافظه تاریخی نخبگان ثبت شده است. نقدهایی که بهنحو اجمالی مورد تأیید چهرههای شاخصی همچون شهید آیتالله بهشتی نیز بود گرچه از حیث روشی و رویکردی اختلافاتی نیز وجود داشت.(برای مطالعه تفصیلی ر.ک: عمار انقلاب، ۵۵۸-۴۲۹)
ایشان علاوه بر مرزبندی با جریان شریعتی، هیچگاه حاضر به همراهی با منافقین، یا همان «مجاهدین خلق» آن روزگار نشد و اصرار شخصیتهایی نظیر آقای هاشمی رفسنجانی به همکاری ایشان با منافقین نیز در مسیر آن مجاهد بصیر بیاثر بود و آیتالله مصباح هیچگاه حاضر به همراهی با آن فرقه منحط نشد.(ر.ک: عمار انقلاب، صص۵۷۶-۵۶۵)
علاوه بر جریانات یادشده، ایشان با «نهضت آزادی»، «گروهک فرقان و جریان حبیبالله آشوری»، «باند سیدمهدی هاشمی» و «انجمن حجتیه» نیز مرزبندی شفافی داشتند که پیگیری آن در آثار تفصیلی ممکن خواهد بود.(ر.ک: عمار انقلاب، صص۶۰۳-۵۷۶)
/