به گزارش برگزیده های ایران از ممسنی، آیینها در حقیقت استمرار یک خاطرهاند و نوعی سنت برگزیده که با برخورداری از قالبهای مختلف فکری، فرهنگی و ذهنی به عنوان یک تفکر زاینده و پیش برنده از تمامی ظرفیتهای لازم برای اعتلای جامعه برخوردار هستند.
هر یک از آئینهای مختلف با فلسفه و هدف خاصی ایجاد شده اند و بیانگر خواستهها و عواطف مردم گذشته هستند که برخی نیز علاوه بر اینها جنبه شادی هم دارد.
ممسنی، شهری دارای فرهنگ و تمدن غنی و همچنین بناهای تاریخی، جاذبهها و سنن های مختلف است،مردم این شهرستان همچون سایر مناطق از دیرباز سنن و آداب رسوم های خاصی دارند که در بین همه جا افتاده است.
از مطالعه اساطیر و آیینها و مناسک و رسوم مختلف مردم در سراسر جهان بر میآید که آب همواره به عنوان «بن مایه آفرینش» بوده و با توجه به بارش کم باران و خشکسالی، نیاکان ما آیینهای مختلفی در جهت خواست باران از خداوند را داشته اند.
برگزاری آیین های «خواست باران» در حوزههای مختلف فرهنگی و با توجه به جغرافیای بومی ریشه در اعتقادات مردم دارد و نه فقط در ممسنی بلکه در اکثر نقاط کشور به شیوه های مختلف در هنگام خشکسالی و کم بارشی رایج است.
سنت طلب باران، اعتقادی ریشه دوانده در جغرافیای ایران
با نگاه کلی در مناطق مختلف ایران آیینها از دو الگوی ساخت عروسک و دسته روی با عروسک و مترسک و یا دسته روی اهالی روستا و محل و تهیه خوراکی و نشان دار کردن آن پیروی میکند.
از جمله آیین های طلب باران در ایران میتوان به عروس باران در کردستان با نام محلی بوکه باران، چولی قزک در کرمانشاه و چمچه گلین در آذربایجان اشاره کرد.
در میان گونه های مختلف، دسته روی در روستا و محله جزو ارکان اصلی آیین بوده است، در بیشتر آیین های طلب باران بر سر دسته روندگان آب می ریزند، این کردار، شکلی نمادین دارد و در انواع انرژی های کیهانی این باور وجود دارد که “اگر می خواهید طبیعت کاری را بکند، خودتان آن را انجام دهید.” و ریختن آب اشاره به برآورده شدن نیاز دسته روندگان نیز دارد که در تمنای باراناند.
“هدورسه” آیین تمنای باران در ممسنی
آیین هدورسه در ممسنی برای طلب باران برگزار می شد که علاوه بر ریشه های تاریخی و اسطورهای و بومی خود، باعث شور،نشاط، انسجام مردمی و احساس تعلق به روستا، محله و همگرایی محلهای می شد.
این آیین در گذشته در هر محله و روستایی در ممسنی برگزار می شد و با خود شور و نشاط به ارمغان می آورد و فرهنگ دعا از خدا برای طلب باران را به همراه داشت؛ اما امروزه اجرای این آیین ها به دلیل حرکت جهان به سوی تکنولوژی و مدرنیزه شدن کمرنگ شده است.
کشورهای صاحب فرهنگ، تلاش می کنند که از این آیینها حفاظت کنند و درطول سال با برنامه های مختلف مثل برگزاری جشنواره یا اجراهای محیطی مردمی ، به احیاء و پاسداشت و مراقبت از این آیین ها می پردازند تا علاوه بر این هدف، بعنوان جاذبهی گردشگری بر روی آن سرمایه گذاری می کنند و با مراقبت از آن، آیینها را برای آیندگان نگه می دارند.
همچنین بعد از چند سال آیین هدورسه در محله قلعه کهنه شهر نورآباد برگزار شد و پس از انتشار و بازتاب آن در رسانه های مختلف، این آیین مجدد با حضور مدیر کل میراث فرهنگی استان فارس و مسؤولان شهرستانی اجرا شد و با نام ممسنی ثبت ملی میشود.
آیین باران خواهی در ممسنی جلوه ای از اتحاد و نشاط مردم
برگزاری آیین هدورسه به گونهای است که تعدادی از اهالی محل جمع می شدند و با خواندن شعر های آهنگین در روستا یا محله به راه می افتادند و به سراغ تک تک خانه های می رفتند و دو سنگ را بر هم می زدند که نشانه رعد و برق است.
اولین شعری که افراد می خواندند: “هدورسه هدورسه باران بزن پر کاسه” بود که صاحب خانه با ریختن آب بر روی گروه به نوعی بر مقدس بودن آب تاکید میکردند و آن را هدیه میداد که خیس کردن گروه از جنبه های شاد این آیین نیز می باشد.
گروه بعد از دریافت پیشکش، خطاب به صاحب خانه شعار “خدا زیادش بکنه، نون و پیازش بکنه” را می خواندند،بعد از اینکه صاحب خانه بر روی گروه هدورسه اب می پاشد شعار بدین گروه گفته می شود: “اووشه(آبش را) دادی…دونشه بده” و اعضا آنقدر این شعار را ادامه میدادند تا صاحب خانه به آنها هدیه ای بعنوان پیشکش مثل: گندم، آرد، پول و… بدهد.
اگر صاحب خانه چیزی به عنوان پیشکش نمی داد گروه اشعاری مانند “حونهی که خشک خشکه، پرش چال تیله موشکه” یا در منطقه رستم می گویند: “حونهی که ویر ویره، پرش چال سمیره” آن خانه را مورد عتاب قرار می دادند. بعد از ساعت ها حضور گروه دسته روی آیین هدورسه در کوچه ها و درب منازل روستا یا محله در نهایت گروه جلوی خانهای جمع می شدند و یک خرما را در میان همه خرما نشان می کردند و آن خرما به هر کسی می رسید، فرد را به صورت نمادین می زدند،در ادامه کسی بعنوان ضامن، ضمانت می کند که تا چند روز دیگر باران خواهد بارید و مراسم پایان می یافت.
از آیین قبله دعا تا رحم خدا
لازم به ذکر است که در یکی از روستا های شهرستان رستم به نام دهنو، مراسم دیگری بعد از برگزاری آیین هدورسه انجام می شد که اساس آن دعا و نیایش است.
این مراسم بدین گونه است که دو نفر کلاهی بر سر و شالی بر کمر می بندند و به خودشان چراغی بنام چراغ چمبلی و زنگوله آویزان می کردند و با عصایی در دست نقش دو پیرمرد دین دار را ایفا میکردند و به سمت کوه حرکت می کردند.
در این مراسم اهالی روستا نیز با آن دو نفر همراه می شدند و اشعاری مانند: “هی تا بریم قبله دعا، هی تا خدا رحمش بیا” را دسته جمعی می خواندند و بعد از طی مسافتی، نفری ضامن میشد که تا چند روز دیگر باران می بارد و آیین هدورسه همانجا پایان می یافت.
انتهای پیام/ف/ ق