به گزارش برگزیده های ایران از کرمان، همسر شهید حاجحسین پورجعفری در حاشیه برگزاری یادواره شهید پورجعفری اظهار داشت: شهید پور جعفری خیلی با حیا و بااخلاق بود و همیشه به پدر و مادرش احترام میگذاشت. نمازش اول وقت بود و خواندن نماز اول وقت را به فرزندانمان توصیه میکرد.
وی ادامه داد: شهید پورجعفری زمانی که به خانه میآمد با یک لبخند ایشان تمام خستگیهای من از بین میرفت و زمانی که خبر شهادتش را شنیدم اصلا باور نکردم؛ هر چند زمانی که با سردار سلیمانی به مناطق درگیری با داعش میرفتند فکر میکردم هر لحظه به شهادت برسند.
همسر این شهید گرانقدر از ارتباط شهید پورجعفری با سردار سلیمانی مانند دو برادر و یا فرزند و پدر یاد کرد و گفت: سردار پورجعفری در ماه مبارک رمضان دعای جوشن کبیر و نمازهای صبح را با صدای بلند میخواند.
وی با اشاره به اینکه شهید خیلی آرام و همیشه شنونده بود و خیلی کم صحبت میکرد، ادامه داد: همیشه به من میگفت «مثل من دیگه نیست» و واقعا هم راست میگفت و من هم قبول داشتم.
نفیسه پورجعفری فرزند شهید نیز اظهار داشت: این مسیر را بابا خودشان انتخاب کرده بودند و انگار این انتخاب رازی بین خودشان بود.
وی با اشاره به اینکه بابا همیشه وقتی دور هم جمع بودیم میگفتند «حاجآقا سلیمانی آرزوی شهادت را دارند و هر جا میروند از آنها میخواهند برای شهید شدنشان دعا کنند».من خودم فکر نمیکردم چنین روزی برسد.
وی عنوان کرد: بابا، شب پنج شنبه حدود ساعت ۱۱ تماس گرفتند و آخرین سفارشهایشان را به ما داشتند و بعد خداحافظی کردند و گفتند قرار است جابهجا شوند و به مقر دوم بروند.
فرزند شهید اضافه کرد: روز جمعه ۱۱ دیماه ساعت ۵:۴۵ دقیقه صبح گوشی خانه زنگ خورد و من به هوای اینکه باز بابا تماس گرفته، تلفن را بلافاصله برداشتم، گفتم سلام بابا، اما دیدم یکی از فامیلهاست که احوالپرسی کرد و گفت «چه خبر از بابات و الان کجاست»، گفتم خوب همین دیشب آخر شب تماس گرفت و حالش خوب بود و مشکلی نداشت. گفتند «تلویزیون دارد زیرنویس میکند که حاج قاسم به شهادت رسید» و من تلفن را قطع کردم و به تلفن بابا زنگ زدم و گوشی ایشان انتقال داده شده بود روی محل کارشان و فقط میپرسیدم بابام کجاست و آنها هیچ اسم و نشانی به ما نمیدادند و میگفتند هنوز لیستی برای ما نیامده، اما چند ساعت بعد بدون اینکه لیستی به ما اعلام کنند آمدند دم خانه با خرما و حلوا تسلیت گفتند.
انتهای پیام/۸۰۰۱۸/ب/ ق