به گزارش خبرگزاری برگزیده، در پی درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش شبنم مقدمی با انتشار پستی در اینستاگرامش نوشت:
کاش آرام در بستر دراز کشیده بودید آقا… نگاه های آخرتان به پنجره ی پاییز بود. کتابتان را می،بستید عینکتان را رویش میگذاشتید کنار تخت نفس عمیقی میکشیدید، برای آخر بار صدای خش خش برگهای پاییز نحس صفردو را میشنیدید و چشم میبستید وحیده را صدا میزدید و نفس آخرتان را کشیدید و تا وحیده به شما برسد شما میرفتید… بعد وحیده میآمد بالای سرتان ببیند چه میخواهید میدید شما رفته اید همانجا وا میرفت روی زمین سرش را می می گذاشت سینه تان بغضش میترکید قلبش بی شما بودن را تاب نمی آورد می ایستاد و تمام بعد دوباره شما را کنار پنجره میدید
شما دستش را میگرفتید و با هم میرفتید به دنیایی بهتر، روشن تر … آرام تر و به سامان تر… کاش با سرطان میرفتید با کرونا اصلا زمینگیر میشدید از شدت کهولت … بعد میرفتید که همه میگفتند راحت شد زبانم نمیچرخد بگویم کشتندتان… شما را و پارتان را کشتند… به قتل رساندند و هیچکس هم نداند به کدامین گناه؟ هیچکس هم هیچوقت نفهمد به کدامین گناه؟ حالیم شده بود که رخت سیاه دیگر در نمیآید از تنمان سوگ و سیاهی شده است تکه ای از زندگیمان این مدت اخیر خوب دستگیرم شده بود که نه اشک چشممان قرار است بند بیاید نه خون جگرمان نه اندوه قلبمان قرار است کم شود نه حجم بیرحمی روزگار با ما این فاجعه اما .
چیز دیگریست… جور دیگریست… این فاجعه هیچ جور هضم نمیشود… هیچ جور توی گت هیچکس نمی رود…«فاجعه» چه آهنگ هولناکی دارد. چطور تن و روحمان را لرزاند این
«فاجعه»… چطور بپذیریمش؟ چطور باورش کنیم؟
خدا میداند فقط خدا میداند که چقدر متاسفم که دیدارمان افتاد به قیامت… جای تان تا همیشه… تا ابدالآباد در سینمای ایران خالیست و در دل ما نیز.
۲۴۵۲۴۵