گذشتۀ تاریخی ایران مشحون از اختلافات و نزاعهایی است که یأس و ناامیدی را بهجای شوق و اشتیاق برای توسعه و پیشرفت در جامعه جایگزین کرده بودند. برای نمونه در جریان مشروطه نزاعهایی که میانِ گروههای مختلف فکری اتفاق افتاد، مشروطه را با تمام بارِ معنایی مترقی و مثبتی که از آن مستفاد میشد و امروز نیز اصول موضوعۀ آن نو قلمداد میشود، به عنصری تبدیل کرد که حتی در مطبوعات آن زمان معادل هرجومرج قرار داده شد. با مرور تاریخی مسائل و چالشهایی که مردم این سرزمین با آن مواجه بودهاند، بهویژه آنچه در سالهای اخیر تجربه شده است، به این نتیجه میرسیم که در کنار مخاصمات بیرونی، این منازعات درونی بوده است که با فرسایش امید و سرمایۀ اجتماعی، زمینهسازِ ناکامی سیاستها و برنامهها، از بین بردنِ فرصتها، تحمیل هزینههای گزاف به کشور و بیاعتمادی میان حکومت و ملت شده است.
«ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انّ الله مع الصابرین» روایت صریح قران مجید است. در تفسیر این آیه گفته شده است که « اگر به نزاع با یکدیگر برخیزید سست می شوید و «قوت و عظمت» و جریان امور بر وفق مرادتان از میان خواهد رفت.» برای این روایت، مصادیق تاریخی فراوانی در تاریح جهان ، اسلام وایران می توان برشمرد ، از اندلس تا مسائل فعلی جهان اسلام در افعانستان ، لبنان و عراق . روایت سقوط اصفهان در دوران صفوی هم مصداق روشن و مشخص دیگری است. باید اقرار کنیم که همۀ ما از جمله تمامِ اطراف نزاع در یک کشتی نشستهایم. راهزنانی بیرحم کمین کردهاند و میخواهند کشور را به تاراج ببرند و منازعه بیش از هر چیز دیگر آنها را به طمع انداخته است. پیش از این هم گفته ام : «تاریخ ما آکنده از اگرهاست» اگر هایی که متمرکز بر این است که اگر فلان بازیگران و کنشگران می توانستند اختلاف خود را کنار بگذارند، اگر مشروطه خواهان چند شقه نمی شدند ، اگر منافع ملی در دام اختلافات جناحی نمی افتاد و اگرهای مشابه فراوان . بر همین اساس مهم است که امروز به گونه ای عمل نکنیم که فردای تاریخ گفته شود اگر امروز این منازعات وجود نداشت آن اتفاق تلخ نمی افتاد.
وجود چنین وضعیتی در این مقطع تاریخی ضرورت کنشگری سازنده را بیشازپیش جلوهگر میسازد. لذا پرسشی که با آگاهی از نتایج مخرب منازعات درونی مطرح میشود این است که چگونه میتوان به نزاعها پایان بخشید یا دستِکم، از میزان آن کاست(؟).
وقتی سخن از پایاندادن به نزاعها به میان میآید، قطعاً منظور از آن حذف رقبای سیاسی، یکپارچگی قدرت و نتیجتاً ایجاد آرامش قبرستانی نیست. اتخاذ چنین رویهای در جامعۀ متکثر ایرانی که نیازمند فضای چندصدایی است، ناممکن است و چنانچه از راه مهندسی بازار سیاست این نوع یکپارچگی قدرت محقق شد، عاقبتی جز ناکارآمدی نظام اجرایی کشور و شکاف بیشتر میان ملت و حکومت نخواهد داشت. رقابت سیاسی تلاشی است برای کسب قدرت بیشتر در چارچوب قانون و اخلاق، درحالیکه منازعه جنگ بیحدومرز با هر ابزاری اعم از توطئههای کثیف سیاسی و ترور رسانهای برای نابود کردنِ رقیب است.
برای حل نزاعها به نظر میرسد نخستین گام، شکلدادنِ فضای گفتوگو از راه میانداریِ کنشگران مرزی و نهادهای میانجی و با محتوای توافق بر سر منافع ملی میان اشخاصی است که کولهباری از تجارب گرانبها دارند، اما درههای عمیق سیاسی بین آنها ایجاد شده است.
در این چارچوب است که معتقدم ما به کارافرین سیاسی نیاز داریم. کارافرینی فقط صفت مردان اقتصاد نیست. کارآفرین سیاسی صحنه بازی را تغییر می دهد. تخیل را خلاقانه به صحنه عمل می آورد. کارافرین اقتصادی خاک را به نظر کیمیا می کند و کارآفرین سیاسی رقابت سیاسی را جایگزین منازعه می نماید.
باید همکاری برای حل مسائل پیچیده کشور یک اصل شود. مسئله عدالت، شفافیت، توانمندسازی مردم و دهها مسئله دیگر که هر روز حل آنها مشکلتر میشود باید محور گفت و گوی اجتماعی شود تا ببینیم چگونه میتوانیم برای حل آنها نیروهای خود را سازماندهی کنیم. جدا از هر تفکر سیاسی دور یکدیگر جمع شویم و بر سر این مسائل گفتگو کنیم. مرزهای مشترک ما تنها مرزهای جغرافیا نیست. همانگونه که برای حفظ مرزهای کشور همه در یک جبهه خواهیم بود برای بهبود معیشت مردم متحد شویم. منازعه از سیاست شروع میشود و سپس نظام اداری را تبدیل به صحنه نبرد قدرت میسازد. نظام اداری پس از سیاسی شدن خود به عنوان عامل تشدید کننده منازعه تبدیل می شود.
در این شرایط سخت، کیمیای ایران را این می دانم که “همه با هم” متحد، منسجم، هوشمند و امیدوار کنار هم باشیم تا بتوانیم از این تنگناها عبور کنیم . حرکت در این مسیر زمانی ممکن است که با اتخاذ سیاست های درست، عالمانه، عادلانه و متکی بر گفت و گوی اجتماعی به گونه ای عمل کنیم که منازعات و مخاصمات کاهش و پایان یابد و برای ایران،قدرت، امنیت،صلح و رفاه،آرامش و شادی را تضمین کنیم.نشریه گفتوگوی اجتماعی که با بهرهمندی از نظرات برخی صاحبان اندیشه و سیاستگذاران و تصمیمسازان باتجربۀ دیروز و امروز به عرصه عمومی ورود کرده است تلاشی است دراین راستا.
منبع: ماهنامه گفتگوی اجتماعی