به گزارش خبرگزاری برگزیده، به نظر میرسد که اسناد شنیداری و موسیقایی ایران تا به حال به صورت مستمر گردآوری، ثبت و نگهداری نشدهاند باوجود اینکه کلیه سازمانها و نهادها موظف هستند کلیه اسناد خود را به کتابخانه ملی برای ثبت و حفظ ارائه دهند.
در همین راستا، پارتیتور بسیای از آثار هنرمندان مهم موسیقی کشور طی سالهای متمادی از بین رفته است و حتی در مواردی به علت درگذشت هنرمند، دیگر امکان دسترسی به پارتیتور آثار آنها نیست. به هر حال که در موارد بسیاری لازم است روی آثار مهم موسیقی پژوهش و مطالعه شود اما چون امکان دسترسی وجود ندارد، این امر هم ممکن نیست.
البته در مواردی برخی از سازمانها یا نهادهای خصوصی از پارتیتور آثار موسیقی تولیدی خود نگهداری کردهاند ولی این امر حتی شامل کلیه آثار یک هنرمند موسیقی نمیشود.
اکنون اما، فرهنگستان هنر قصد دارد نسخه کپی پارتیتور آثار هنرمندان موسیقی را حفظ و نگهداری کند و از کلیه هنرمندانی که مایل هستند در هر ژانری از موسیقی درخواست دارد که نسخه کپی پارتیتور آثار خود را در اختیار فرهنگستان هنر قرار دهند.
در همین راستا، فرهنگستان هنر جلسهای با حضور شاهین فرهت، مجید انتظامی و رضا مهدوی برگزار کرد توضیحات مربوطه درباره این طرح جدید را ارائه کرد.
هر کسی که دوست دارد پارتیتور اثرش را ارسال کند
در ابتدا شاهین فرهت گفت: آثار اکثر آهنگسازان ایرانی بعد از مرگ آنها از دست میرود، اگرچه که در خارج از ایران هر آهنگسازی برای خود یک ناشر دارد که از حق و حقوق آنها دفاع میکند و درعین حال اجازه نمیدهد آثار آنها از بین برود. با دوستان صحبت کردیم، چندین جلسه تشکیل شد و طرحی در رابطه با ثبت پارتیتور آهنگسازان در کتابخانه فرهنگستان هنر شکل گرفت. در ابتدا این طرح به نظرم بسیار ساده آمد و گفتم از آهنگسازان زنده شروع کنیم تا آنها که دوست دارند، یک کپی از آثارشان در فرهنگستان ثبت شود. این طرح شروع و چند کار خوب هم انجام شد که چند آهنگساز به دلخواه خود پارتیتور آثارشان را به موزه فرهنگستان دادند. در حقیقت ۱۰ درصد کار انجام شده است ولی به طور کلی قرار نیست کار حقوقی انجام شود، صرفا قرار بر حفظ آثار آهنگسازان است. البته که آهنگسازان زیادی هم نداریم. آهنگسازان جوان چون با تکنولوژی سر و کار دارند، آثارشان از بین نمیرود ولی آهنگسازان زنده و قدیمی مانند آقای انتظامی با مشکل از بین رفتن آثارشان مواجه هستند؛ چون کار خود را در جایی ثبت نکردهاند. البته که آثار آن اساتیدی که در قید حیات نیستند مانند استاد مصطفی کمال پورتراب یا جواد معروفی از بین رفته و چندان در دسترس نیستند.
از آنجایی که اجرای این طرح، ایدهای از فرهت بوده است، درباره شکلگیری این ایده در ذهن خود گفت: این ایده از برنامه گلها در ذهن من شکل گرفت، زمانی که قصد داشتم بررسی کنم که پارتیوتور برنامه گلها کجاست؛ چون برنامه گلها پارتیتور داشت و سه نفر از جمله روحالله خالقی، کلنل وزیری و جواد معروفی آثار اصلی این برنامه را ساختهاند. در سال ۱۳۸۴ که استاد جواد معروفی زمانی هنوز در قید حیات بودند، به منزل ایشان رفتم تا پارتیتور آثارشان برای برنامه گلها را ببینم، ولی به من گفتند تنها چند تا از پارتیتورهای آثار خود را دارند و مابقی آنها نزد دوستان یا در رادیو و تلویزیون هستند.
او درباره جزئیات حفظ پارتیتور آثار آهنگسازان در فرهنگستان هنر توضیح داد: آثار آهنگسازان ایرانی معمولا بعد از فوت آنها از بین میرود حال شاید فردی از خانواده آنها علاقه داشته باشد و آثار آنها را آرشیو کند ولی این سیستم درستی نیست و باید یک دستورالعملی برای حفظ آثار وجود داشته باشد. به همین جهت قرار است آثار این آهنگسازان به صورت طبقهبندی در کتابخانه فرهنگستان حفظ شود. همه نوع موسیقی از کلاسیک گرفته تا ایرانی و پاپ را که پارتیتور دارند، در آرشیو خود ثبت میکنیم. در کشورهای دیگر هنرمندان میدانند به کجا مراجعه کنند تا آثار خود را ثبت کنند ولی در ایران چنین امکانی برای موسیقیدانها نداریم ولی از حالا به بعد مکانی که آثار موسیقیدانها را ثبت میکند، میتواند فرهنگستان هنر باشد. این اتفاق جزوی از اساس نامه فرهنگستان میشود و این روند متوقف نمیشود.
ابتدا فرهنگستان هنر را به مردم معرفی کنیم
انتظامی نیز پس از صحبتهای فرهت، گفت: چند ارگان از جمله کتابخانه ملی داریم که نتهای موسیقی آهنگسازان را دریافت، مرمت و در یک فضای مناسب نگهداری میکند تا از بین نروند. همچنین برخی از نهادها مانند صدا و سیما یا ناشران برای حفظ تولیدات موسیقی خود آرشیوهای مناسبی دارند و پارتیتور تولیدات موسیقی خود را نگهداری میکنند تا از بین نروند. کتابخانه ملی از خود من هم خواسته تا آثارم را به آنها تحویل دهم که نگهداری کنند و از بین نرود. ولی متأسفانه برخی از آثارم مربوط به ۴۰ سال پیش است و چون با مداد آنها را نوشتهام، نسخه اصلی نتهای برخی از آنها پودر و نابود شده است و اگر بخواهم آنها را درست کنم باید از اول بنویسم ولی تعدادی از آنها هنوز قابل نجات است.
او ادامه داد: من حدود ۷۷ سال سن دارم و تا این سن که از هفت سالگی موسیقی را شروع کردهام، درباره فرهنگستان هنر اطلاعی نداشتم و اگر هم داشتم بسیار کمرنگ بوده است. حداقل کاری که میتوان کرد این است که فرهنگستان هنر را به موسیقیدانها معرفی کنیم تا بتوان امکاناتی فراهم کرد که آهنگسازان جوان قطعات خود را در استودیوی خوب اینجا که استفادهای ندارد ضبط کنند و بعدا پارتیتور اثرشان هم در اینجا ثبت شود. باید بتوان به آهنگسازان جوان امکانات داد وگرنه آهنگسازان که خود نمیتوانند اثرشان را بردارند و به دنبال سرمایهگذار بگردند، به خصوص که سرمایهگذار روی افراد و کارهایی سرمایهگذاری میکند که مطمئن باشد بازگشت مالی دارد.
مرکز اسناد موظف است تمام اسناد مکتوب و شنیداری را جمع و نگهداری کند
رضا مهدوی هم طی سخنانی گفت: در همه جای دنیا مرکز اسناد موظف است تمام اسناد مکتوب و شنیداری را جمع و نگهداری کند، چه در زمان حیات هنرمند و چه در زمان ورثه؛ از تمبر گرفته تا نامههای دوره قاجار. حتی اثری که از وزارت ارشاد مجوز انتشار میگیرد، یک شماره کتابخانه میگیرد و یک نسخه در آنجا نگهداری میشود اما درباره حفظ و نگهداری آثار شنیداری سلیقهای برخورد شده است.
او ادامه داد: فرهنگستان هنر به دلایل مختلف هنوز بعد از ۲۰ سال ناشناخته است و به دلیل اینکه براساس اساسنامهای که دارد نمیتواند کار اجرایی کند مجبور است کارهای پژوهشی کند. فرهنگستان بازوی فکری و پژوهشی دیگر نهادها است. حال آقای فرهت که سالها است عضو پیوسته فرهنگستان هنر است، درخواست کرده تا نت و پارتیتور آثار موسیقی هنرمندان موسیقی تا زمانی که در قید حیات هستند ثبت شود؛ زیرا هر کدام از اینها سند هستند. زمانی که به آلمان بروید و سری به خانه بتهون بزنید، تمامی دستخطها و امضاهای او در خانهاش نگهداری میشود و میتوانید آنها را ببینید. اما موزه موسیقی ایران هنوز برای مردم ایران ناشناخته است. حال معلوم نیست این کمکاری مسئولان است یا سیاستها اینگونه است که به فرهنگ و هنر پرداخته نشده است. همانطور که دستنوشتههای صادق هدایت در کتابخانه ملی ثبت میشود، باید دستخط و نتهای خطی کمال پورتراب هم حفظ میشد. اگر تا الآن هم انجام نشده، میتوان این کار را از هنرمندان در قید حیات آغاز کرد و با اجازه خود آنها پارتیتور یا دستنوشتههای آنها را ثبت و نگهداری کرد و با ثبت قراردادی به آنها توضیح داده شود که بدون اجازه آثارشان را در اختیار کسی قرار نمیدهند تا اینگونه مسئله کپی رایت آثارشان هم حل شود.
مهدوی تصریح کرد: اگر از جوانها خواسته شود، آثارشان را ارائه میدهند اما به نسل قدیمی قبل و بعد از انقلاب موسیقی که آثار درخشانی دارند باید این اطمینان داده شود که کپی آثارشان در کتابخانه مرکزی فرهنگستان هنر که کتابخانه موجهی است در یک بخش مخصوص ثبت و نگهداری میشود. شاید این کار در اصل وظیفه کتابخانه ملی باشد ولی زمانی که انجام نمیدهند اکنون که آقای فرهت مدیر بخش موسیقی فرهنگستان هستند و این پیشنهاد را دادهاند، فرصت خوبی است که با انتشار یک فراخوان از آهنگسازان خواسته شود کپی پارتیتور آثار خود را در اختیار فرهنگستان قرار دهند.
۵۷۵۷