خبرگزاری برگزیده های ایران لرستان – نسرین صفر بیرانوند، محسن محمدی که ۲۵ سال سن دارد و دارای تحصیلات حوزوی است با راهاندازی یک شرکت تولیدی پوشاک در نور آباد توانسته زمینه اشتغال هفده نفر را فراهم کند، او بنا دارد در آینده نه چندان دور با توسعه کارگاه زمینه اشتغال حدود یکصد نفر را ایجاد کند.
این کارآفرین و تولید کننده میگوید: هدف من از راهاندازی این کارگاه کسب درآمد برای خودم نبوده نه اینکه دنبال سود نباشم،اما انگیزه اصلیام این بود که بستر لازم را برای اشتغالزایی چند نفر فراهم کنم.
محمدی که سالها است با مادر و خواهرش خیاطی را به صورت حرفهای دنبال میکند، میگوید: خیلیها فقط به فکر خودشان هستند اما من دوست دارم زندگی پر از هیجانی داشته باشم و دیگران در کنار من کار کنند، سفره پهن شده چه بهتر که همه با هم از آن استفاده کنیم نه به تک خوری روی آوریم.
با توجه به شرایط بیکاری، فقر و محرومیتی که در شهرستان دلفان حاکم است، وجود افرادی که به دنبال اشتغالزایی هستند یک فرصت است.
در واقع دولت باید زیرساختهای لازم را برای کار آفرینان فراهم کنند،تا این افراد انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشند نه اینکه تنها شعار حمایت از کارآفرینی را سردهد.
با محمدی که مربی چند رشته رزمی هم هست و در سرش آرزوی توسعه شرکت و فراهم کردن زمینه اشتغال برای صدها نفر را دارد، گفتوگویی ترتیب دادهایم.
شما خودتان هم خیاط هستید، چطور شد این رشته را دنبال کردید؟
حدود هجده سال است که با خیاطی آشنا هستم چون مادر و خواهرم از خیاطان مجرب و حرفهای شهر هستند من هم همراه با مادرم به خیاطی روی آوردم.
از کی به فکر راهاندازی شرکت افتادید؟
از سالها پیش شروع کردیم با مادر و خواهرم تخصصهای مربوط به خیاطی را از مدرک نازک دوزی گرفته تا ضخیم دوزی و برشزنی را گرفتیم و جواز بین المللی را برای شرکت کسب کردیم، زیرا برای ما مهارت بسیار مهم است.
اما از دوسال پیش استارت کار را زدیم، ابتدا با دو چرخ راسته دوز و سردوز دینام بزرگ شروع کردیم.
کل سرمایهای که آن وقت برای شروع گذاشتیم پنجاه میلیون تومان بود
در یک مقطعی با بی پولی شدیدی مواجه شدیم، یعنی در وضع بسیار بدی قرار گرفتیم که توصیف آن بسیار دشوار است.
خوب یادم هست برای خرید یک پیچ پای پیاده مسافت پانزده کیلومتری را طی کردم زمستان بود از شدت سرما انگشت پاهایم یخ کرده بود.
کار را از صفر شروع کردم و ناامید نشدم اکنون به این نقطه رسیدم و ایمان دارم که میتوانم پیشرفت کنم.
من با نباشم البته توکل برخدا در کمتر از دوسال دو چرخ را به پانزده چرخ رساندم، همچنین توانستم وسایل مورد نیاز دیگر را هم به کارگاه اضافه کنم، این مفهومش این است که انسان اگر بخواهد در کاری موفق باشد میتواند.
برای راهاندازی شرکت ارگانی از شما حمایت نکرد؟
خیر، تنها کمکی که به ما در این مدت شد پرداخت وام ۹۰ میلیون تومانی از طرف سپاه بود که با آن چند چرخ راسته دوز و سر دوز را خریداری کردیم.
من همان روز اولی که کار را شروع کردم با خدا معامله کردم به نوعی با خدا شریک شدیم و از او خواستم کمکمان کند،هر روز سهمی را جداگانه کنار میگذاریم برای کمک به نیازمندان.
من معتقدم و البته این را تجربه کردهام که کار اگر برای خدا باشد، خودش مشکلات را رفع میکند.
کمی در مورد وضع فعلی کارگاه توضیح بدهید؟
ما یک تیم مجرب و حرفهای هستیم و قدرت تولید پوشاک را داریم، حتی از این توان برخوردار هستیم که تولیدیهای دیگر را زیر مجموعه خود قرار دهیم.
کیفیت کار ما به شکلی است که تولیدات مستقیم وارد بازار میشوند، زیرا همانطور که مطرح کردم از همان ابتدا ارائه کار مطلوب و جلب رضایت مشتری برایمان مهم بوده است.
چند نفر مشغول به کار هستند؟
اکنون هفده نفر با ما کار میکنند که عمده آنها را زنان سرپرست و بد سرپرست تشکیل میدهد.
اما کارگاه و شرکت تیم قابلیت را دارد که بالای صد نفر و بلکه پانصد نفر را مشغول به کار کند.
البته برای محقق شدن این مهم نیاز مند پرداخت تسهیلات با درصد کم هستیم، تا هم چرخ بیشتری خریداری کنیم هم اینکه پارچه مورد نیاز را تهیه کنیم.
شرکت ما این توان را دارد که با خرید پارچه اقدام به تولید و عرضه کند، به دلیل کیفیت و اعتمادی که به کار ما وجود دارد در خصوص تامین بازار هیچ مشکلی نداریم.
اگر خودمان تولید کنیم سود بیشتری حاصل میشود در نتیجه افرادی که اینجا مشغول هستند درآمد بیشتری دستشان را میگیرد.
افرادی که با شما کار میکنند مبتدی هستند یا آموزش لازم را در حوزه خیاطی دیدهاند؟
بعضی از آنها مبتدی هستند،کار ما به این شکل است که اگر افرادی بخواهند با ما کار کنند صفر تا صد کار را به طور رایگان آموزش میدهیم. چون یکی از اهداف و اولویتهای ما در راه اندازی شرکت اشتغال زنانی است که میخواهند آبرومندانه لقمهی نان را برای خانواده تهیه کنند.
شما گفتید که حوزوی هستید و از راه خیاطی هم درآمدی دارید، چطور شد بفکر راه اندازی شرکت افتادید؟
بله، میتوانستیم هر کدام سرکارمان برویم و به لحاظ مالی نیاز چندانی به این کار نداشتیم، اما با خودم گفتم حالا که توان و مهارت لازم را داریم چرا دست چند نفر را هم نگیریم آن هم در شرایطی که بیکاری امان همه را بریده است.
از طرفی اینکه من حوزوی هستم دلیلی نمیشود که کار فنی انجام ندهم، انسان در هر شرایط و موقعیتی که قرار دارد باید کار انجام بدهد.
از طرفی ما خانواده فنی هستیم و علاقه زیادی به این کارها داریم، همین شد که به این عرصه ورود کردیم.
مهمترین هدف و اولویت من این است که افرادی از طریق این شرکت درآمدی کسب کنند، نمیگویم دوست ندارم سود کنم اما بیشتر هدف و نیتم این است که چند نفر را مشغول کنم.
به اصطلاح کمر همت را بستهایم تا در آینده نه چندان دور کارگاه سه برابر شرایط فعلی پیشرفت کند و افراد بیشتری مشغول به کار شوند.
حتی به این فکر هستم که زنان کار در نورآباد را که برای کار به شهرهای دیگر میروند جذب کنم، زیرا کار در مزارع برای آنها سخت و دشوار است.
سفارش شما روزانه است، یعنی هر روز کار میکنید؟
بله، خدا را شکر همیشه سفارش داریم، زیرا به دلیل کیفیت و اعتمادی که بازار به ما دارد تولیدیهای زیادی با ما در ارتباط هستند، همین الان که با شما صحبت میکنم دو سفارش از اصفهان و تهران دارم.
به نظر خودتان اینکه در این کار موفق شدهاید، علت چیست؟
ببینید، خیلیها فقط به فکر خودشان هستند، اما من دوست دارم زندگی پر از هیجانی داشته باشم و دیگران در کنار من کار کنند،سفرهی گسترده شده دلم میخواهد همه با هم بخوریم نه تک خوری کنم.
البته در کاری مانند خیاطی سلیقه و دقت هم بسیار مهم است که من سعی کردهام در کارم آن را مدنظر قرار دهم.
انتهای پیام/م