به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری برگزیده های ایران، راهاندازی سامانهای برای نظارت پسینی توسط مردم بر کتابهای منتشره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طرح جدیدی است که وزیر فرهنگ و مسئولان ارشاد بهعنوان «مشارکتدهی مردم عزیزمان در حکمرانی فرهنگی» از آن یاد کردهاند، اما ناشران و اهالی نشر نسبت به این طرح دیدگاه چندان مثبتی ندارند.
چهارشنبه گذشته، ۱۷ آبان، دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد که مسئولیت صدور مجوز کتاب و نظارت بر نشر کتاب را بهعهده دارد، در اطلاعیهای اعلام کرد، «سامانه نظارت مردمی بر آثار منتشره» با اهدافی مانند ارتقا و توسعه سطح نظارت پسینی بر آثار منتشره و نقشآفرینی بیشتر مخاطبان در پالایش و سالمسازی فضای محتوایی کشور در دسترس عموم مردم کشور قرار میگیرد.
انتشار این خبر در همان ساعات اولیه اظهارنظرهای مختلفی را در فضای مجازی در پی داشت، اظهارنظرهایی که عمدتاً در مخالفت با طرح بودند. انتقادها بیشتر حول محورهایی همچون عدم اطمینان ارشاد به مجوزهایی که خودش صادر کرده؛ متخصص نبودن مردم در مقایسه با مؤلف، ناشر یا ممیز برای اظهارنظر درباره محتوای کتاب بود و گروهی هم بر این عقیده بودند که امروز صنعت نشر کشورمان درگیر مسائلی کلانتر مثل اقتصاد نشر، کاغذ، کتابسازی و محتوای ضعیف نشر است و توجه به موضوع نظارت پسینی در شرایط فعلی دردی از دردهای صنعت نشر دوا نخواهد کرد.
البته در سوی دیگر موافقان نیز معتقد هستند هماکنون کتابهایی در بازار نشر وجود دارد که از نظر مردم مناسب مطالعه خانواده و بهویژه قشر جوان و نوجوان نیست و ایرادات محتوایی به کتابها توسط مردم بیشتر میتواند نمود داشته باشد و این سامانه بدون تردید کمک میکند به محتوای در دسترس مخاطبان.
اگرچه مسئولان وزارت ارشاد در فضای رسمی اظهارنظری درباره این طرح و موافقتها و مخالفتها نداشتهاند، اما در فضای مجازی به آن پرداختهاند، در تازهترین واکنش مقام مسئول در وزارت ارشاد، یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شبکه ایکس موضع خود درباره این سامانه را با توجه به انتقادات مطرحشده چنین اعلام کرده است:
«طبق مصوبه ۶۶۰ شورایعالی انقلاب فرهنگی کتابهای منتشره در ایران از دبیرخانه این هیئت مجوز دریافت میکنند، مجوز انتشار کتاب تضمین سلامت اثر برای مخاطب و تأیید انطباق با ضوابط نشر برای ناشر است.
هر چیزی را نمیتوان بهعنوان گزارش مطرح کرد بلکه این موارد محدود به مصوبه ۶۶۰ است، ممکن است در فرایند اشکالاتی وجود داشته باشد که با تذکر مشفقان اصلاح میشود.
مجوزی که ارشاد برای انتشار اثر صادر میکند، معتبر است و ارشاد از آن دفاع میکند گاهی درباره برخی آثار انتقاداتی مطرح میشود سامان دادن به این اظهارنظرها و جلوگیری از فشار بر پدیدآورنده ناشر و ارشاد از دلایل راهاندازی سامانه است.
گاهی برخی آثار در بازار با متن مجوز گرفتهشده تفاوت دارد این سامانه به کمک سلامت بازار و حفظ اعتبار مجوز میآید.
هر گزارشی در این سامانه باید با ارائه کد ملی و شماره تلفن همراه فرد گزارشدهنده باشد بنابراین محل اظهارات بیهویت برای تخریب و رقابت نیست.
پس از این سخنان یاسر احمدوند، اگرچه برخی از ابهامها به این موضوع پاسخ داده شد ولی باز هم از بار موضوع کم نشد و انتقاداتها به طرح یادشده همچنان ادامه دارد. بسیاری معتقد هستند که ممیزی در سالهای اخیر بسیار سلیقهای بوده است و ممیزی بدون دانش و تبحر کافی تنها به برخی کلمات در کتاب اختصاص پیدا کرده است و حالا ارشاد با راهاندازی سامانه نظارت پسینی فشار بر ناشر را بیشتر خواهد کرد.
این درحالی است که پیش از ورود احمدوند به ماجرا، محمدعلی مرادیان رئیس اداره کتاب نیز در تلگرام در اظهارنظری پاسخ منتقدان را داد و سامانه نظارت مردمی را یکی از مبارکترین اتفاقات ارشاد بعد از انقلاب دانسته و مخالفان را به چند دسته تقسیم کرده است؛
بهگفته مرادیان دسته اول کسانی هستند که موضوع را درست متوجه نشدهاند، یعنی تصور میکنند هر گزارشی درباره کتابی بیاید ارشاد ورود میکند و کتابها را جمع میکند و…، طبیعی است ارشاد گزارشهای مردمی را بررسی میکند و اگر درست و منطبق با قانون و نه سلیقه شخص و جریانها باشد به آن رسیدگی میکند، اما نکته اینجاست که این روند را سالهاست ارشاد در حال انجامش بوده و هست. ممکن است ایرادی در ممیزی باشد، سهو و خطایی شده باشد، خب، وظیفه ارشاد ورود است.
دسته دوم به گفته مرادیان، ناشران متخلف یعنی کسانی که تخلفهای زیادی در حوزه محتوا داشتهاند و در موسم نمایشگاه و وقت نظارت شورای نظارت نمایشگاه تخلفاتشان مشخص شده است و دائماً مشتری هیئتهای تخلفاتند؛ هستند، مثلاً کتابی را ارشاد اصلاحیه زده، ناشر فایل را اصلاح کرده، یکی دو نسخه هم به ارشاد در اعلام وصول داده است و بعد فایل اصلاحنشده را در بازار عرضه کرده است، روزانه با این موضوع ارشاد طرف است، نظارت پسینی کمک میکند به مشخص شدن این محدوده، مردم میآیند کمک سالمسازی.
وی در توضیح دسته سوم آورده است: پدیدآورندگانی که بیشترین حجم از ممیزی شدن را دارند، یکیشان سرمقالهبنویس فلانجاست و دیگری ویراستار و مدیر تولید فلان نشر، طبیعی است نگران شوند. آنها طرفدار آنارشیسم محتواییاند و از قانون فراری، سالهایی هم رفقایشان در ممیزی حضور داشتهاند و جای قانون سلیقهشان را اعمال کردند و مردم را دچار مشکل و ایراد، مثلاً یادتان شاید باشد ممیزی در سال ۹۸ گفت “ملاک من فقط ایران است نه دین، نه سیاست و نه قانون…”
اما دسته چهارم مخالفان از دید مرادیان، آن دسته از آدمهای همیشه معترض هستند که حالا موضوعی پیدا شده جدید؛ نه میدانند چیست و نه مخاطب کتاب هستند، با هر صدایی همراهی میکنند، اصلاً موضوعشان کتاب نیست، نشانهاش هم این است که یک اکانت معتبر و دارای نام و نشانی ندارند.
و دسته پنجم، رفقایی که فکر میکنند همهچیز شوخی است و این شوخی ارشاد با مردم است و یا دیگری که این ایدهها را اولویت نمیداند و هرچیزی را خودش میفهمد، فکر میکند همان اولویت است و حتی خبر هم ندارد چه اتفاقاتی در این دو سال برای ساماندهی اوضاع نشر رخ داده و درحال رخ دادن است و برنامههای آتی چیست. حرف از اولویت میزنند چون نمیتوانند چند کار را با هم انجام دهند، یا دیگری که دنبال فرصتی برای انگنگاری است، مثلاً ته هنرش این است هرکسی سامان داد موضوعی را یا با تخلفی برخورد کرد سریع انگ آماده عصبانی بودن و تهدید کردن را نثارش کند. یا درگیر حسادتهای گروهی و گعدهایاند و باز اصلاً موضوع مهم نیست، اشخاص مهماند، روندها مهم نیست، از کجا آمدنها برایشان مهم است.
اما ششمین گروه؛ مخالفان ارشاد و دولت، این هم موضوعی است که بیایند و براساسش نیشی بزنند و خطوخشی بیندازند و…،
وی در پایان گفته است، مسئولیت ارشاد، رافع مسئولیت ناشران محترم نیست، ممکن است ارشاد سهو کرده باشد، تکلیف حقوق مردم این کشور چیست؟ ممکن است ناشر تخلف کرده باشد، تکلیف چیست، از کجا مشخص شود؟ وظیفه نظارت بر بازار کتاب با کیست؟ میتواند از مردم کمک بگیرد؟ برکت این سامانه برای همه است. آنهایی که فکر میکنند ارشاد از فردا کتاب جمع میکند بر اساس سلیقه گزارشدهندگان آنها متوجه موضوع نشدند، بین ارشاد و مردم و ناشر قانون حاکم است نه سلیقه. این سامانه کمککننده به پاسداری قانون است، البته چه این سامانه باشد چه نباشد وظیفه ارشاد در برابر کتاب دارای محتوای مغایر با قانون ورود و برخورد است.»
آیا واقعاً در شرایط فعلی ممیزی مسئله و دغدغه امروز نشر است؟
البته بعد از ابراز نظر مخالفان و موافقان این طرح باز دوباره به این نکته میرسیم؛ آیا واقعاً در شرایط فعلی ممیزی مسئله و دغدغه امروز نشر است؟
بههرحال تجربه ثابت کرده است؛ ممیزی همواره به یکی از چالشهای دولتها تبدیل شده است، در دورههایی دولت تلاش داشته است ممیزی را بهعنوان مهمترین مسئله نشر جلوه دهند و برای مشروعیت بخشیدن بیشتر به خود میان اهل فرهنگ سخن از رفع آن و حتی واسپاریاش به ناشران گفتند، در دورههایی نیز ممیزان اغلب ناآگاه تنها به ممیزی ظاهری کتابها پرداختند، اما آنچه روشن و مبرهن است؛ این است که ممیزی هیچگاه در تمامی سالهای پس از انقلاب مسئله اصلی نشر نبوده است، ناشران در چهل سال گذشته یاد گرفتهاند، در ممیزی با وزارت ارشاد تعامل داشته باشند.
چون امروز نشر بزرگسال در شرایطی بهسر میبرد که کتابسازی آفت اصلی آن بهشمار میرود که ریشه را نیز در معرض نابودی قرار داده است، ترجمههای سخیف، ادبیات ما را تهدید میکند، وضعیت نشر کودک و نوجوان بهمراتب بدتر است، تولید داخلی خوابیده است و بازار ترجمهها در حوزه کودک و نوجوان داغ است، مانگاها، رمانهای چندجلدی ژانر وحشت و فانتزی جایگزین قصههای خوب برای بچههای خوب شدهاند،
ازاینرو اگرچه طرح یادشده ممکن است دستاوردهایی نیز بههمراه داشته باشد، اما بازهم؛ چون امروز مسئله اصلی نشر ما اقتصاد و محتواست، نه ممیزی، امروز ناشران و حتی مخاطبان از ارشاد انتظار دارند که فکری به حال بازار زیرزمینی نشر (بساطیهای خیابان انقلاب) داشته باشد، امروز ناشران از وزارت ارشاد انتظار دارند به ساماندهی وضعیت کتابسازی بپردازد، امروز ناشران از وزارت ارشاد انتظار دارند شرایط انتشار کتاب را تسهیل کند تا تیراژ کتاب بیش از این سقوط نکند و شمارگان کتاب از ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه به ۱۰۰۰ نسخه برسد، بنابراین ممیزی مسئله و دغدغه اصلی امروز نشر نیست.
/+